حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۵۴

چکیده

متن

(5)متد تفسیر و منابع تألیف ژنی چاپ پاریس توسط کتابخانه عمومی و رویه قضائی‏ چاپ دوم جلد دوم،ص 418 ببعد.
(6)رأی دیوان عالی فدرال،53 جلد دوم،ص 310.
(7)همین است عقیده آندره پاش ehcap erdna که در رساله دکترای آن درباره‏ عادت و عرف‏ها در حقوق خصوصی مثبته،لوزان سال 1938،پس از یک بررسی‏ شایسته‏ای بای نرل خلاقه عادت حتی در موردی که آن عادت مخالف قانون است راه حل‏ مساعدی می‏شناسد.
(8)رجوع بمثال یکم ضمیمه این فصل بشود.
(9)مصالهائی در بررسی‏های آرمین جون nojnimra تحت عنوان:موقعیت حقوق‏ اساسی در قانونگذاری انگلستان مجموعه کارهای دانشکده حقوق دانشگاه ژنو چاپ سال‏ 1938 یافت میشود.
(10) rhoo negnibut renielfruf ebagtsef ittemocaig 1927 p 340. (11)ماده اول قانون جزای سوئیس.
(12)یک قسم آئین دادرسی سریعی است که پس از قرن 17 در ممالک متحده معمول بوده‏ و بموجب این قانون عامه مردم جانی را در حال جرم مشهود گرفته و قاضی بون محاکمه بلادرنک آنرا محکوم بمرگ مینماید(مترجم).
محمد اعتضاد بروجردی‏
در منجزات مریض
نظر بآنکه بحث در منجزات مریض شامل نکات علمی و قضائی است و کمتر مورد توجه‏ واقع میشود از اینجهت بحث خود را در اینمقاله منحصر بتوضیح و بیان مصادیق منجزات مریض‏ قرار دادم امید است مورد توجه همکاران محترم واقع گردد.
منجزات مریض یا تبرع محض است یا غیر تبرعی است:قسم اول مثل آنکه مریض مالی‏ را تدیگری ببخشد و یا وقت نماید.قسم دوم آنستکه مریض با دیگری معامله محاباتی یا معاوضه نماید عده‏ئی از علماء متقدمین منجزات مریض نرا اختصاص تهمان قسمت تبرعی قرار داده اند و قسمت دوم‏ را بعنوان معامله و معاوضه تلقی نموده‏اند:
اقسام مذکور فوق یا مصادف با فوت مریض میشود یا آنکه مریض بعد اتیان بامور مذکور سالم و رفع مریض او میگردد.
قسمت اخیر از قبیل عملیات مریض منجز و قابل رد از طرف خود مریض یا ورثه‏ او بعدا نیست:
در قسمت اول که اعمال و منجزات در مرض فوت واقع گردد بین فقهاء اختلاف است که‏ آیا منجزات مذکور از اصل مال منظور میشود یا از ثلث اموال مریض در حین فوت و در صورتی‏ که منجزات مذکور زائد از ثلث نباشد و ورثه رضایت بمازاد ندهند نسبت بمازاد قابل ترتیب اثر نیست.هر یک برای نظریه خود دلائلی ذکر نموده‏اند مستفاد از کلمات اکثر از علماء متقدمین و متأخرین آنست که منجزات هم مثل وصیت از ثلث دارائی متوفی منظور ونسبت بمازاد محتاج‏ باجازه ورثه است.بمریضی که منجزات مذکور را انجام میدهد دو قسم است: 1-مرض مخوف...
2-مرض غیر مخوف.
اول-مرضی که مقارن فوت مریض باشد مثل آنکه کسی را حلقوم بریده یا ریه او یا شکم‏ او را پاره نموده و یا احشاء و امعاء او بیرون ریخته باشد که نوعا این گونه امراض منتهی‏ به فوت می‏شود.
دوم-امراضی که در مرحله خود مخوف میباشد ولی انجام منجزات در اثناء مرض بعمل‏ آید مثل آنکه کسی مبتلا بمرض سل یا امراض مشابه او باشد که مرض مزبور موجب فوت‏ آن مریض گردد.
عده‏ئی از فقهاء مرض بنحو اول را که مقارن با فوت باشد مانع از اعتبار منجزات او قرار داده و حتی نسبت به ثلث هم مؤثر نمیدانند و نظر آنها آنست که مریض در حال مذکور دارای اراده‏ صحیح نمیباشد و اظهار او قابل ترتیب اثر نیست-ولی عده‏ئی قائل باعتبار منجزات مریض مزبور نسبت‏ به ثلث دارائی او شده و استناد بعموم و اطلاق ادله وارد در موضوع سلطه مریض نسبت بثلث نموده‏اند و این نظریه اکثر علماء است.
قسم دیگر از مرض مخوف که منتهی بفوت مریض گردد تشخیص آنرا بنظر اهل خبره‏ (اطباء حاذق)قرار داده‏اند و گفته‏اند تشخیص مرض مخوف و غیر مخوف مربوط باطباء و اشخاصی است‏ که تخصص فنی دارند.
آنچه مورد اختلاف است ابتلای کسی بمرض غیر مخوف است که منتهی بفوت او گردد مثل‏ آنکه منتهی بدرد دندان یا سودا یا تب عادی میشود و امراض مزبور موجب فوت او گردد آیا چنین مرضی موجب تعلق منجزات بثلث میباشد یا آنکه از اصل مال منظور میشود.
بعضی خواسته‏اند برای مرض مخوف دو مرحله قائل گردند:ابتداء مرض و انتهای مرض‏ که منتهی بفوت شود و منجزاتی کهدر ابتداء مرض انجام شده گفته‏اند مربوط باصل‏تر که است و اعمالی که در حالت مشرف فوت انجام میشود فقط نسبت بثلث نافذ است.
از طرفی اجماع علماء جمع بین اخبار را باین نحو قرار داده‏اند که اعمال‏ مریض غیر مخوف را در مرض اولیه صحیح و نافذ و در مرض منتهی به فوت نسبت به ثلث‏ نافذ دانسته‏اند.
موضوع دیگر آنکه هر گاه مریض در حال مرض اعمال عدیده انجام دهد که زائد از ثلث دارائی او باشد مثل آنکه خانه را بیکی ببخشدو ملک دیگری را بعنوان معامله محاباتی‏ بدیگی واگذار نماید و ورثه رضایت بمازاد از ثلث ندهند-هر یک از اعمال که مقدم است بمقدار ثلث صحیح ونافذ و نسبت بمازاد موکول برضایت ورثه است علت آنست که امور اولیّه در حالی واقع‏ شده که نمریض شرعا حق تصرف وسلطه نسبت باو داشته ولی نسبت باعمالی که زائد از ثلث بوده بطور مستقیم حق تصرف و سلطه نداشته است.
فرق بین منجزات مریض و وصیت که از جهاتی تماثل و از جهاتی فرق دارند. جهات تماثل:
1-در وصیت ومنجزات مریض نسبت به ثلث صحیح و نسبت به زائد محتاج‏ برصضایت ورثه است.
2-مناط در ثلث در وصیت و منجزات دارائی زمان فوت است نه قبل ناز فوت و موقع انشاء وصیت یا منجزات.
3-هر گاه وصیت باموری بوده کهزائد از ثلث بوده یا منجزاتی مریض داشته که‏ زائد از ثلث است در هر دو مورد مراعات رضایت ورثه در مازاد از ثلث باید منظور شود.
جهات فرق:
1-منجزات نسبت بشخص مریض نافذ و قابل عدول نیست بخلاف وصیت که قابل عدول و وصیت بنحو دیگری است.
2-در معاملات محالاتی و بیع مریض باید شرائط اساسی معاملات مزبور را در منجزات رعایت نماید بخلاف وصیت.
3-در منجزاتی که از طرف مریض انجام شود و قبلا نسبت بهمان منجزات وصیت شده باشد منجزات مقدم بر وصیت است زیرا بمنزله عدول از آنست.
4-در صورتیکه منجزات زائد از ثلث باشد فقط ورثه حق رد آنرا دارد ولی شخص مریض‏ حق الغاء آنرا ندارد بخلاف وصیت که شخص موصی هم حق انصراف از آنرا دارد.
ضیاء الدین نقابت‏
آیا مجازات حبس از یکسال تا پنج سال جنحه است‏ یا جنایت؟
در فصل دومقانون مجازات عمومی جرم از حیث شدت و ضعف بچهار نوع-جنایت‏ جنحه مهم.جنحه کوچک و خلاف تقسیم شده و رد ماده 8 مجارات جنایت را اعدام حبس‏ با اعمال شاقه-حبس موقت با اعمال شاقه-حبس مجرد تبعید و محرومیت از حقوق اجتماعی قرار داده وچون در مجازات‏های مزبور بعد از کلمه حبس وصف خاصی از قبیل مجرد یا اعمال شاقه بیان‏ شده است البته مطلق حبس بدون یکی از اوصاف نامبرده جنائی نیست.
اشتباهی که برای بعضیازدادستانها و بازپرس‏ها رخ داده از حیث زائد بودن مجازات‏ بر 3 سال است و بذیل؟؟؟مجازات عمومی استناد میکنندکه گفته است مدت حبس تأدیبی

تبلیغات