آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۰

چکیده

مقاله حاضر در پی آن است تا با نگاهی موشکافانه آراء و اندیشه های منظومه فکری مهدی بازرگان را مورد واکاوی و مداقه قرار دهد. حقیقت امر آن است که دستگاه فکری مهدی بازرگان را در دو مرحله فکری می توان مورد بررسی و شناسایی قرار داد. بازرگان در مرحله اول تفکر خویش، تلقی حداکثری از دین را مطمح نظر خویش قرار می دهد و این نظر را به کرسی می نشاند که آموزه های اسلام ناظر به تمامی ساحات و شؤون زندگی است. از منظر این نواندیش دینی، هم ساحت نظر و هم ساحت عمل و هم چگونگی سیاست ورزی و مدیریت کلان و حتی علم تجربی نیز از دین قابل استخراج است. بازرگان در این دوره، گرایشی علمی- اجتماعی یا به تعبیری برون گرا و سیاسی به دین داردو وجهه همت خویش را در همنشینی و آشتی دادن علم و دین قرار می دهد. این طرز تلقی حداکثری بازرگان از نقش دین در جامعه و دولت در آخرین سخنرانی این متفکر دینی تحت عنوان «خدا و آخرت هدف بعثت انبیا» دچار نوعی استحاله ودگردیسی پارادایمی می شود و بازرگان همچون متفکران سکولار مسلک ، تفکر دین برای دنیا را زیان بار می خواند و نقش دین را به ساحت خصوصی افراد تقلیل می دهد. در مقام بررسی و نقادی آراء این نواندیش دینی، می بایستی از دو بازرگان متقدم و متأخر نام بردورویکردروش شناسانه مقاله دراین بررسی تحلیل محتوای کیفی است که براساس آن آثاربازرگان دراین دودوره فکری به منزله بازتابی ازگفتمان غالب درهرعصرتحلیل می شوند.یافته های این مقاله نشان می دهد که نحله نواندیشی دینی بارویکرد علم گرایانه به پیش قراولی مهدی بازرگان به دلیل صبغه برون دینی و تأکید مفرط بر بهره گیری از آموزه های پوزیتیویستی و کارکردگرایانه، مقومات اصیل درون دینی را به محاق می برد و آخرالامر در وادی سکولاریزم و تلقی حداقلی از دین در می غلتد.

تبلیغات