آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۳

چکیده

شوخ طبعی یا چنانچه ارسطو می‌‌گوید «گفت‌وگوهای سرگرم‌کننده» در آدمیان یک میل طبیعی است اما در اسلام، اعتقاد به نزدیک بودن روزداوری و توجه به جهان دیگر که توسط آموزگاران و واعظان دینی تعلیم می‌شده، دست به دست هم داده موجب شد که امر شادی و خنده و آثار ناشی از آن را حقیر جلوه دهد که از آن جمله ادبیات شوخ طبعانه را نام می‌توان برد. اشارات قرآنی از قبیل این که «آنها باید اندک بخندند و بسیار بگریند، به پاداش آنچه کسب می‌کردند» (توبه،9/آیه 82) توجه بسیاری از شخصیت های پرهیزگار را به خود جلب کرد، به ویژه صوفیان ساده‌دلی که روزان و شبان می‌گریستند و اینان کسانی بودند که غزالی به تعبیر «بکائین» از آنها یاد می‌کنند.

تبلیغات