آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۱

چکیده

از میان جمهوری های برآمده از فروپاشی اتحاد شوروی، جمهوری آذربایجان با توجه به هم جواری جغرافیایی، هم میراثی تاریخی- فرهنگی و همسانی مذهبی فرصتی ممتاز برای پیشبرد هدف های جمهوری اسلامی ایران و گسترش حوزه نفوذ آن در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز است؛ اما آنچه در عرصه عمل روی داد، شکل گیری تدریجی رابطه ای نه چندان دوستانه میان دو کشور بود که در بسیاری زمان ها با غیریت سازی و امنیتی سازی متقابل همراه بوده است. در کنار عوامل گوناگون، سازه های فرهنگی به ویژه مواریث مشترک فرهنگی نیز به سهم خود در تکوین این رابطه میان دو کشور نقش پررنگی بازی کرده اند. این نوشتار تلاشی است برای بررسی این پرسش که «آیا مواریث مشترک فرهنگی به جای واگرایی فرهنگی، می تواند میان ایران و جمهوری آذربایجان فهم متقابل را بهبود ببخشد و به همگرایی هرچه بیشتر دولت، ملت و منافع این دو کشور کمک کند؟» در پاسخ با کاربست نظریه «سازه انگاری فرهنگی» نشان داده خواهد شد که تمرکز بر نقش مواریث مشترک فرهنگی در ساخت اجتماعی واقعیت، می تواند به شکل گیری هویت جمعی مبتنی بر فرهنگ در رابطه دو کشور و به همگرایی عملکرد آن ها به عنوان یک «ما» کمک کند.

تبلیغات