چکیده

در آستانه ی قرن بیست و یکم، اطلاعات و دانش نقش فزاینده ای در توسعه ی جوامع ایفا می کنند و جهان به سوی عصر دانایی محوری پیش می رود. توسعه ی پایدار بر پایه ی دانایی و توسعه ی فناوری بنا شده است. در این میان در حوزه ی سازمان و مدیریت، مدیریت سرمایه های دانشی و توانایی های ذهنی سازمانی و مفاهیم راهبردی مربوط به آن، به عنوان اجزاء و عناصر مهم بقای سازمان و حفظ موقعیت رقابتی آن در عصر حاضر مورد توجه قرار گرفته اند. زیربنای عصر دانایی و دانش بنیان بر مفاهیم و اصول عصر اطلاعات استوار است؛ اما آن چه این عصر را از عصر اطلاعات متمایز می سازد، نقش بی بدیل دانش در حوزه های مختلف جامعه ی بشری امروز است. بر این اساس، سازمان های آینده نگر، برای رویارویی با تغییر و تحولات محیطی و تداوم حیات و تضمین موفقیت آینده ی خویش به تجدید ساختار سازمانی خود در سطح گسترده پرداخته اند. در چنین سازمان هایی، دانش، مهم ترین سرمایه ی سازمان به شمار می رود و موفقیت سازمان ها به توانایی آن ها در ایجاد، کسب و بهره گیری و انتقال دانش بستگی دارد. از این رو، سازمان ها برای این که بتوانند از فرصت های پیش آمده در محیط پویای کنونی استفاده کرده و مزیت رقابتی به دست آورند، باید منابع دانش را به صورت اثربخش مدیریت کنند. مقاله ی حاضر که به شیوه ی توصیفی- تحلیلی نگاشته شده است درصدد تبیین جایگاه مدیریت دانش سازمانی در کسب مزیت رقابتی پایدار است. در این مقاله پس از تعریف مدیریت دانش سازمانی، تاریخچه و علل شکل گیری آن، اهمیت و اهداف مدیریت دانش سازمانی به بحث گذارده شده و در ادامه به عوامل کلیدی موفقیت مدیریت دانش در سازمان، پرداخته شده است.

تبلیغات