آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۳

چکیده

هدف از نوشتن این مقاله شناخت ادبیات انقلاب اسلامی ایران است. برای انجام این کار، برجسته ترین پژوهش ها درباره انقلاب اسلامی ایران شناسایی و ویژگی های آن ها از منظر چارچوب نظری و الگوی روش شناختی تحلیل شد. با تحلیل مضمون این پژوهش ها، آشکار شد که شش الگوی تقریباً متوالی برای تبیین انقلاب اسلامی ایران قابل شناسایی است. تبیین کارگرایانه، نخستین الگوی تبیینی برای فهم انقلاب اسلامی بود، هرچند هم زمان با آن، نوع کم رنگی از تبیین مارکسیستی نیز شکل گرفت. الگوی سوم تبیین روان شناختی-جامعه شناختی بود که بر مفاهیم «محرومیت نسبی» و «آنومی» یا سردرگمی اجتماعی استوار بود. الگوی چهارم تبیین سازمانی متمرکز بر سرکوب و بسیج بود. الگوی پنجم را می توان فرهنگی-گفتمانی نامید که چگونگی مسلط شدن گفتمان تشیع را کانون اصلی بحث خود قرار می دهد. نوعی تبیین عقلانی را هم می توان در ادبیات انقلاب اسلامی ایران شناسایی کرد که درزمینه انقلاب پژوهی چندان کاربردی ندارد. البته پژوهش درباره ادبیات انقلاب اسلامی بی پیشینه نیست و تلاش هایی برای بازشناسی و دسته بندی این ادبیات غنی انجام شده است ولی در این نوشتار، ادبیات انقلاب اسلامی ایران از دیدگاهی متفاوت بازشناسی، دسته بندی و تحلیل شده است که وجهی نسبتاً نوآورانه به یافته پژوهش می بخشد.

تبلیغات