آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۱

چکیده

مشارکت سیاسی مردم در گونه های متفاوت از نظام سیاسی و متناسب با مبانی و ساختار آن نظام، رویکرد متفاوت یافته است. در حالی که در نظام های مردم سالار، مردم، رکن اساسی در تعیین کارگزاران و تصمیم سازی شمرده می شوند، در نظام های غیرمردم سالار نیز مردم از جایگاهی متناسب با ساختار آن نظام برخوردارند. برخلاف نظام ولایی که گستره مناسبی از جایگاه مردم و مشارکت سیاسیِ آنان را باور دارد، در نظام خلافت و سلطنت، نه تنها جایگاه مضیّقی برای مشارکت سیاسی مردم در نظر گرفته شده، بلکه نظام سیاسی به گونه ای است که ظلم و نابرابری (تعدی به حقوق مردم) در ساختار آن به صورت نهادینه وجود دارد. این مقاله، ضمن تبیین و توصیف مؤلفه های سه گونه نظام سیاسی ولایت، خلافت و سلطنت، جایگاه مردم و ظرفیّت های هرکدام از این نظام های سیاسی را در خصوص مشارکت سیاسی مردم بر اساس سیر تحوّل تاریخ مدار شکل حکومت در تاریخ اسلام، یعنی نبوّت، ولایت، خلافت و سلطنت مورد بررسی و مقایسه قرار می دهد؛ گرچه حداکثری یا حداقلی بودن مشارکت سیاسی، دلیلی بر مطلوبیّت گونه نظام سیاسی نیست و این قضیه ملاک ارزشیابی نظام سیاسی نخواهد بود، بلکه آنچه ملاک ارزیابی و مطلوبیّت نظام است، مبانی و هنجارهایی است که گونه متفاوت و متمایز مشارکت سیاسی بر آن مبتنی است.

تبلیغات