آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۸

چکیده

دوستی در تاریخ اندیشه سیاسی همواره مورد توجه بوده است. ارسطو نخستین فیلسوفی است که در فلسفه سیاسی خود، جایگاه خاصی را برای دوستی در نظر می گیرد و پس از آن، سنتِ توجه به دوستی در تاریخ اندیشه سیاسی تداوم می یابد. روایت های متفکران و فیلسوفان سیاسی از دوستی تفاوت های جدی با یکدیگر دارد؛ اما ژاک دریدا، فیلسوف معاصر، معتقد است که این روایت ها مبتنی بر شاخص های مشترکی هستند که آن ها را مخدوش می سازد و آن خودمحوری و تأکید بر همانندی به جای تفاوت است. این مقاله در پی آن است که با بررسی روایت های دوستی در تاریخ اندیشه سیاسی، نقد دریدا بر آن را مورد تحلیل قرار دهد. دریدا با برقراری پیوند میان دوستی و مفاهیمی مانند آزادی و مسئولیت، این مقوله را بازنمایی "برادری" در شعار سه گانه "آزادی، برابری، برادری" می داند. در نظر دریدا، ما در عرصة سیاسی و اجتماعی همواره هم با "برادر-دوست" طرف هستیم و هم با "برادر-دشمن" و از همین رو، باید بیاموزیم که خودمحوری های کودکانه را فراموش کنیم و تفاوت میان خود و دیگری را بپذیریم. توازن میان هویت فردی و تفاوت به سختی به دست می آید و مستلزم شجاعت و بخشندگی است. دوستی واقعی، آمادگی برای هدیه دادن است، نه تنها به دوست، بلکه به دشمن و از همین رو، روایت های دوستی در اندیشه سیاسی که مبتنی بر ستایش شباهت ها و خودشیفتگی هستند، مخدوش و متزلزل اند.

تبلیغات