آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۷

چکیده

در چند دهه اخیر، چگونگی و ترتیبِ فراگیریِ رابطه معنایی تضاد، در فرایند زبان آموزی کودکان از جنبه های گوناگون بررسی شده است. همچنین، پژوهشگران با به کار گیری روش های گوناگون در پی تبیین این پدیده بوده اند. در این میان، چگونگی فراگیری رابطه معنایی تضاد در زبان فارسی آن چنان که باید بررسی نشده است. پژوهش حاضر، بر آن است تا مشخص کند کودکان فارسی زبان در چه سنی و با چه ترتیبی، گونه های مختلف واژه های متضاد (مدرج، مکمل، دوسویه و معکوس) را تولید می کنند. همچنین، این مقاله در پی پاسخ گویی به این پرسش است که آیا جنسیت در فراگیری این دست تضاد ها نقش معنا داری دارد یا خیر. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی و مقطعی است که از چهارچوب نظری مورفی (Murphy, 2003) و رویکرد فرازبانیوی، بهره گرفته است. در این راستا، نخست پنج جفت واژه متضاد در پیوند با هر یک از چهار نوع تضاد مدرج، مکمل، دوسویه و معکوس انتخاب شدند. سپس، از میان 64 کودک ، چگونگی و ترتیب فراگیری رابطه معنایی تضاد در کودکان 5 تا 8 ساله فارسی زبان در دو گروه پسر و دختر و در چهار زیر گروه سنی 5/4 تا 5/5 ، 5/5 تا 5/6 ، 5/6 تا 5/7 و 5/7 تا 5/8 ساله مورد بررسی قرار گرفت. آزمون شوند گانِ پژوهش، از سه مهد کودک و یک مؤسسه آموزش زبان انگلیسی انتخاب شدند. آزمون شوندگان، سه آزمون همگن سازی از مجموعه آزمون های بین المللی رشد زبان تولد-3 در حوزه های گوناگونِ واجی، نحوی و معنایی و با به کار گیری روش بازی با واژه ها، انجام دادند. به دنبال آن، جفت های متضاد تولید شده توسط کودکان استخراج گردید. سپس داده ها به وسیله نرم افزار اس.پی.اس.اس بررسی شدند. یافته های پژوهش نشان داد که در پیوند با جفت واژه های متضادِ دوسویه، رشد معنایی کودکان در تولید جفت واژه های متضاد با بالارفتن سن افزایش می یابد. همچنین یافته ها، نشان دهنده بهترین کاربرد در مورد جفت های متضاد مدرج و کمترین میزان کاربرد در واژه های متضاد دو سویه بود.

تبلیغات