آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۶

چکیده

ماجرای آبستن شدن همای از پدرش بهمن در شاهنامه فردوسی بخش پایانی داستان پادشاهی بهمن اسفندیار است. بر اساس روایت فردوسی بهمن بر اساس تعالیم دین پهلوی (زرتشتی) همای را آبستن می کند و او را ولی عهد خود می سازد و دستور می دهد که فرزندی که از او زاییده می شود، پادشاه آینده باشد. ساسان، فرزند بهمن، که این رُخ داد را می بیند از شهر خارج می شود و به نیشابور می رود. در همان شهر ازدواج می کند و فرزندش را نیز ساسان نام می نهد. در نهایه الارب نیز روایتی مشابه همین آمده است. بر اساس روایت ثعالبی نیز بهمن، خمای را به زنی می ستاند و خمای از او آبستن می شود. پس از مرگ بهمن، خمای به پادشاهی می رسد. مقایسه روایت فردوسی از ای ن داستان با روایت ثعالبی و نویسنده نهایه الارب حاکی از آن است که روایت این سه متن خاست گاهی مشترک دارد. از سوی دیگر تفاوت موجود در روایت شاهنامه و دو متن دیگر به شیوه روایت گری فردوسی و نحوه استفاده او از منابعش بازمی گردد. بر این اساس، شیوه استفاده فردوسی از منابعش التقاطی است. فردوسی با تلفیق دو روایت، داستان را به شیوه ای روایت می کند که داستانی تر و نمایشی تر باشد. در واقع فردوسی هر پی رفت را از یک منبع برمی گیرد و برای استحکام پی رفت ها، روی دادهایی را به داستان می افزاید.

تبلیغات