آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۱

چکیده

زبان شناسی ابزار توانمندی در مطالعه روشمند زبان به شمار می آید که معناشناسی یکی از برجسته ترین شاخه های آن است که محققان بسیاری برای کشف بیشتر مقاصد مختلف یک متن به بررسی این جنبه از زبان شناسی پرداخته اند. دی بوگراند در مطالعات معناشناسانه و نظریه خویش، عوامل 4 گانه ای را معرفی کرده است که تمامی ابعاد لغوی و غیرلغوی متن را در برمی گیرد. بر اساس این نظریه تحقق متنوارگی در یک متن مستلزم حضور 7 معیار برخاسته از عوامل فوق در آن است. قرآن کریم به عنوان نمونه بی مانند ادبی، تمام عناصر متنوارگی را در ترکیبی منحصر بکار گرفته که در این میان، واژه گزینی دقیق توانسته است نقش محوری در توسعه دلالتی آیات برعهده بگیرد. پژوهش حاضر جستاری کتابخانه ای-تحلیلی است که به بررسی کاربست معاییر متنوارگی در توسعه دلالتی در قرآن کریم می پردازد. پژوهش حاضر در صدد پاسخ به این سوال است که حضور این معاییر هفتگانه در ادبیات قرآنی، چگونه و تا چه میزان به بیان لایه های معنایی عمیق تر واحدهای زبانی در آیات منجر می شوند. نتایج پژوهش نشان می دهد در کنار دو معیار انسجام و پیوستگی، حضور پررنگ پنج معیار فرامتنی همانند «پذیرفتنی بودن» و «موقعیت» موجب تولید معنای بیشتر یا همان «توسعه دلالتی» آیات برای مخاطب و مترجم گشته است.

تبلیغات