آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۰

چکیده

ایران و مصر دو آوردگاه مهم «نواندیشی» در جهان اسلام به شمار می روند که مصلحان سیاسی و متفکران اجتماعی و دینی آنها کوشیده اند به علل عقب ماندگی و انحطاط جوامع اسلامی پی برده و با آنها به مبارزه بپردازند. سوابق فرهنگی، تاریخی و دینی به علاوه ی عواملی نظیر موقعیت ژئوپلیتیک و جایگاه ویژه ی دو کشور در جهان اسلام، مشابهت های فراوانی را در مسیر تحولات اجتماعی و سیاسی این دو جامعه در دوران معاصر رقم زده است. پژوهش حاضر با استفاده از چارچوب نظری تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف و لاکلا و موفه، در پی پاسخ به این پرسش است که نواندیشی دینی در ایران و مصر با توجه به اندیشه ی شیخ هادی نجم آبادی در ایران و شیخ محمد عبده در مصر با چه فرصت ها و دستاوردها و نیز چالش ها و موانعی روبه رو بوده است؟ یافته های حاصل از بررسی اندیشه ی این نواندیشان دینی با تأکید بر گردآوری اطلاعات بر اساس شیوه ی کتابخانه ای و اسنادی، بیان گر آن است که تجربه ی نواندیشی دینی در کشورهای مذکور در مسائلی چون عقل گرایی،مبارزه با خرافات، جهل و سرخوردگی از غرب ، مبارزه با استبداد و استعمار و تلاش برای پیوند امت اسلامی وضعیتی مشابه دارند و در مسائلی چون سکولاریسم، قومیت و ناسیونالیسم دارای موقعیت متفاوتی هستند.

تبلیغات