چکیده

در خصوص هویت قومی و ملی یکی از نظریات رایج در میان اندیشمندان حوزه ی جامعه شناسی و علوم سیاسی نظریه یا رهیافت برساخت گراهاست. آراء مخالفی درمقابل این نظریه وجود دارد که به منظور دست یابی به نظر ارحج، بررسی آن ضرورت می یابد. سوالاتی که مطرح می شود این است که نخست مدعای برساخت گراها چیست؟ دوم در بستر عقل و وحی این مدعا چه جایگاهی دارد؟ این نظریه یا رهیافت درسه رویکرد اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی قابل تقسیم و تفکیک است که وجه مشترک آنها تکیه بر علل و عوامل ساختاری در شکل گیری و تشدید هویت قومی و ملی است. استناد به روش عقلانی و نیز تحلیل محتوای آیات وحی مدعای هر سه رویکرد را نقد پذیر نموده و این نتیجه را حاصل می دهد که هویت قومی امری صرفاً ساختمند نیست بلکه چهار قاعده کلیِ منشأ اثر بودن اجتماع، حب ذات و مشابهات آن، مدنی الطبع بودن انسان، تدرج هویت طلبی قومی نقش عوامل بیرونی را اثبات می نماید.

تبلیغات