آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۹

چکیده

در این پژوهش در وهله اول در جستجوی نظریه معنای زندگی در ویتگنشتاین متقدم با تأکید بر رساله منطقی- فلسفی هستیم. اما خوانش هایی که تا کنون از رساله منطقی- فلسفی بوده است، سخن گفتن از گزاره های فلسفی را میسر و ممکن نمی کند؛ چون همه آن ها به شکلی ظاهر فقرات 6.54 و 7 را پذیرفته اند که معنای ترک سخن گفتن از گزاره های غیر علمی است. بنابراین، سخن گفتن از یک نظریه معنای زندگی در ویتگنشتاین متقدم با مانعی بزرگ روبرو می شود. به همین دلیل، بخش ابتدایی این نوشتار به بررسی و حل این مشکل و پیشنهاد خوانشی برای حل آن می پردازد. این کار  با اقتباس خوانش گرامری- استعلایی می شود. در مرحله بعد، پاسخ های ممکن ویتگشنتاین به مسأله معنای زندگی را از رساله منطقی-فلسفی عرضه می کنیم. در پایان، بهترین پاسخ ممکن ویتگنشتاینی را به مسأله معنای زندگی متمرکز بر رساله منطقی- فلسفی معرفی می کنیم . در آخر، معلوم می شود که ویتگنشتاین معنای زندگی را در گِروی نوعی جاودانگی می داند که متضمن بی زمانی است، نه نوعی جاودانگی متضمن زمانی بس دراز.

تبلیغات