آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۸

چکیده

شناسایی سازه، به عنوان یک واحد مستقل نحوی و معنایی که شالوده اصلی جمله های زبان است، هم به منظور اجتناب از ابهام و هم از لحاظ درک و تحلیل صحیح فرایندهای نحوی از اهمیت بسیاری برخوردار است. بدین منظور آزمون هایی در نحو معرفی شده اند که زبان شناس را در امر شناسایی مرز بین سازه ها یاری می کنند. در تحقیق حاضر، در چارچوب برنامه کمینه گرا هشت آزمون مهم همپایگی، حذف، پرسش سازی، پاره جمله، جایگزینی، اسنادی سازی، شبه اسنادی سازی و مبتداسازی را که دارای بیشترین بسامد بودند، بر روی هفت سازه منتخب و مهم جمله یعنی گروه فعلی، گروه حرف تعیین، گروه حرف اضافه ای، گروه صفتی، گروه قیدی، گروه متمم نما و گروه زمان در زبان فارسی به کار بردیم. از مقایسه ی نتایج آزمون های یادشده به این نتیجه رسیدیم که آزمون های شبه اسنادی سازی و مبتداسازی در زبان فارسی کارایی کمتری دارند و قادر به شناسایی سازه های کمتری هستند؛ به علاوه در زبان فارسی نمی توان از همپایگی زنجیره مشترک به عنوان آزمونی مجزا بهره برد. از مجموع مباحث تحقیق نیز دریافتیم که با توجه به وجود مثالهای نقض و استثنائات فراوان، نمی توان آزمونهای فوق را ابزاری مطلق برای شناسایی سازه ها در نظر گرفت.

تبلیغات