آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۱

چکیده

با اینکه پادشاه در رأس نظام سیاسی دوره قاجاریه قرار داشت؛ اما فاقد نیروی لازم برای تسلط بر گروه های قدرتمند شهری مانند خاندان های محلی بود. مسئله پژوهش حاضر، چگونگی ارتباط حکومت قاجاریه در عصر ناصری با خاندان های بانفوذ شیراز و همچنین تأثیر مناسبات بین حکومت با خاندان های مذکور بر جامعه شهری شیراز بوده که با استفاده از روش توصیفی  تحلیلی و تکیه بر داده های کتابخانه ای مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس یافته های پژوهش، قدرت طبقه حاکم از سوی خاندان های بانفوذ شیراز مانند قوام الملک، مشیرالملک و خوانین قشقایی که معمولاً سمت های مهم حکومتی دریافت می کردند، محدود می شد. تا آنجا که گاه قدرت یک خاندان مانند قوام الملک به حدی افزایش می یافت که به نوعی آن خاندان، حاکم واقعی شیراز محسوب می شد. البته خاندان های مذکور رقیب یکدیگر نیز محسوب می شدند و همواره تلاش می کردند از طریق اتحاد با حکومت علیه خاندان رقیب اقدام کنند. حاکمان فارس نیز که معمولاً قادر به کسب رضایت همه خاندان ها نبودند، به ناچار علیه یک خاندان با دیگر خاندان ها متحد می شدند. به طوری که فرهاد میرزا معتمدالدوله تنها از طریق اتحاد با دیگر خاندان ها ، موفق به حذف خاندان مشیرالملک از نهاد قدرت در شیراز شد. نحوه مناسبات بین حکومت و خاندان ها بر جامعه شهری شیراز نیز تأثیر داشت که از آن جمله می توان به وضعیت نظم و امنیت، قیمت اجناس و به ویژه کا لاهای اساسی و همچنین میزان رضایت اقشار مختلف جامعه شهری شیراز اشاره کرد.    

تبلیغات