آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۲

چکیده

این پژوهش با هدف تبیین حوزه معنایی «اضطراب» برای ارتقا و یا اصلاح روش های درمان در حوزه روان شناسی با روش «تحلیل محتوای کیفی» انجام شد و با تحلیل مفاهیم همنشین و جانشینِ «اضطراب» در متون روایی معین نمود مفاهیم «هَمّ، ارتیاب، فزع، قلق و...» به سبب ویژگی های «ترسِ مبهم، ترسِ ناشی از ناامنی، نگرانی از رفتار خود» به صورت خاص و واژه های «وَجَع، ضَیق، رِجز، خوف و...» به انضمام قرینه دال بر همان ویژگی ها، به گونه عام با «اضطراب» متناظرند. همچنین در میدان معنایی «اضطراب» می توان آن را به سه نوع شناختی، عاطفی و رفتاری تقسیم کرد. اما واژه های «امن»، «استقرار»، «راحه»، «اطمینان»، «شرح صدر» در تقابل با «اضطراب» قرار دارند. دیگر یافته ها حاکی از آن است که اضطراب به منزله بخشی از زندگی انسانی دارای مراتبی است. اضطراب در مرحله پایین، بهنجار است و موجب پیشرفت انسان می شود. اما در مرتبه بالا، نابهنجار است. ایستایی اضطراب در مرحله مزمن وقتی است که نگرش های ناکارامد اراده وی را در انجام وظایف دینی از او بگیرد.

تبلیغات