آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۲

چکیده

تحلیل ساختاری زمان از رویکردهای نوین در زمینه نقد ادبی است که خطّ سیر روایت بر مبنای آن شکل می گیرد. روایت شناسی، علم شناخت شیوه های گوناگون بیان رویدادها و تحلیل ادبیات روایی از جمله «رمان» می باشد و نقد روایت شناسانه در تحلیل ساختار روایت های داستانی، بستر مناسبی برای بررسی مؤلّفه های اصلی متن روایی همچون مفاهیم نظم، تداوم و بسامد فراهم می سازد. ژنت (Gérard Genette) با کتاب «گفتمان روایی» خود، با تأکید بر عنصر «زمان روایی»، درخشان ترین نظریّه را در باب روایت ارائه داده است. پژوهش حاضر می کوشد با بررسی رمان «بار دیگر شهری که دوست می داشتم» اثر نادر ابراهیمی براساس نظریّه ژنت، ساختار زمانی در این روایت را با شیوه ای تحلیلی_استنباطی واکاوی کند و بازتاب مسئله زمان در نگارگری ایرانی را تحلیل و ارزیابی کند. نادر ابراهیمی در رمان مذکور با تغییراتی که در سیر خطّی داستان ایجاد می کند، شکل داستانی مدرن و نوینی پدید می آورد و در ترتیب و توالی وقایع داستان در قالب گزینشی تازه و تا حدودی پیچیده، زمانمندی خاصّی را برای جهان داستان خود خلق می نماید. ابراهیمی این رمان را از پایان، آغاز می کند و درآن، سه زمان متفاوت (جهش های زمانی) را شاهد هستیم. ازنظر تداوم، داستان دارای سه نوع شتاب مثبت و منفی و ثابت است و بیشتر بسامدها از نوع مکرّر و بازگو می باشند. اهداف پژوهش: تحلیل مؤلّفه های روایت و نقش عنصر زمان براساس نظریّه ژنت در رمان «بار دیگر شهری که دوست می داشتم». درک و نگرشی تازه از کاربرد عنصر «زمان» و ساختار در نگارگری ایرانی. سؤالات پژوهش: چگونه می توان با تحلیل ساختاری زمان، رمان «بار دیگر شهری که دوست می داشتم» را تحلیل کرد؟ نادرابراهیمی تا چه میزان از شیوه های زمان روایی درسیر روایت رمان استفاده کرده است؟

Structural analysis of time in novels and narratives painting (Case study: The novel "Once again the city I loved" by Nader Ebrahimi)

تبلیغات