آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۳

چکیده

الگوی گارسس در تحلیل ترجمه بینازبانی، شامل چهار سطح معنایی-لغوی، صرفی-نحوی، گفتمانی-کارکردی و سبکی-منظورشناختی است. هریک از چهار سطح یادشده شامل عنوان های دیگری است که درمجموع، امکان تحلیل گسترده و جامع ترجمه بینازبانی را با رویکرد ترکیبی فراهم می آورند. در پژوهش حاضر، کاربست سطح معنایی-لغوی الگوی گارسس مدنظر است و ترجمه فولادوند از سوره انعام به عنوان مورد پژوهشی انتخاب شده است. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی است. یافته های پژوهش نشان می دهند فولادوند در ترجمه این سوره از راهبردهای تعریف یا توضیح، معادل یابی فرهنگی یا کارکردی، بسط نحوی، قبض نحوی و معادل گزینی واژه خاص با واژه عام و بالعکس استفاده کرده است. الگوی گارسس در سطح معنایی - لغوی، دو زیرمجموعه دیگر نیز دارد که نخست [تشخیص] ابهام و دیگری اقتباس است. ترجمه فولاوند از سوره انعام، برای مثال، به دلیل چندمعنایی واژگان قرآن کریم در بافت آیات با چالش ابهام آفرینی مواجه است. اقتباس به معنای حذف ارجاع فرهنگی زبان مبدأ در زبان مقصد و جایگزین ساختن آن با ارجاع غیر مرتبط، یک راهبرد غیر عقلایی در ترجمه بینازبانی است. این راهبرد در ترجمه فولادوند از سوره انعام نمودی ندارد.

تبلیغات