آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۸

چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی گر همسازی با هدف در رابطه بین خودتنظیمی و بهزیستی روان شناختی در بین دانشجویان بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال در سال تحصیلی 1389-1399 بودند. تعداد افراد نمونه 508 نفر که با روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس انتخاب شدند. بدین صورت که پرسشنامه ها به صورت آنلاین تهیه شد و در گروه های مجازی دانشجویان دانشگاه توزیع شد. ابزار پژوهش شامل مقیاس همسازی با هدف ورسک و همکاران (2003)، پرسشنامه خودتنظیمی بوفارد و همکاران (1995) و مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف (1995) بودند. بین مؤلفه های خودتنظیمی و بهزیستی روان شناختی و همسازی با هدف رابطه مثبت معنادار است و نتایج هر دو عامل همسازی با هدف به صورت مثبت و معنادار رابطه بین خودتنظیمی و بهزیستی روان شناختی را میانجی گری می کند. افراد با توانایی خودتنظیمی بالا به صورت هدفمندتر عمل می کنند، اهداف غیرقابل دستیابی خود را رها می کنند و اهدافی جایگزین برای خود تعیین می کنند. این توانایی رها کردن اهداف غیرقابل دستیابی به فرد کمک می کند تا از اضطراب و حالت درماندگی نرسیدن به اهداف خود رها شوند که این خود به بهزیستی روان شناختی بالاتر می انجامد. نتایج به دست آمده می تواند زمینه ای برای تدوین دوره های کاربردی و آموزشی در راستای ارتقا بهزیستی روان شناختی باشد.

تبلیغات