آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۹

چکیده

رسانه‏هاى فراگیر(1) یا وسایل ارتباط جمعى، در وجهه عمومى، نظامى براى ارتباط و انتقال نمادها و پیامها به عموم مردم تعریف مى‏شود و سه کاربرد عمده آن را «سرگرم نمودن»، «آگاهى بخشى به عموم مردم» و «همگرا کردن» در یک نظام از پیش تعیین شده‏ایى از ارزشها و باورها و نمادهاى رفتار اجتماعى برمى‏شمرند. این تعابیر براى پدیده‏اى که مبدأ و غایت خود را در هویت غربى، به ظهور و ثبوت رسانده است، کاملاً برازنده مى‏نماید؛ بى آنکه حامل بار ارزشى خاصى باشد. از سوى دیگر هر فردى بر اساس مدل ارزشى خود امکان استفاده کارآمد از رسانه‏هاى فراگیر را محقق مى‏سازد. امروزه وسایل ارتباط جمعى تنها محدود به ارائه اطلاعات لازم براى زندگى در جامعه‏اى متجدد و فرامدرن نیست، بلکه در بعد وسیع‏تر اهمیت و عدم اهمیت و مطلوبیت یا نامطلوب بودن پدیده‏ها را تعیین مى‏کند. در این مقاله به بررسی نحوه انعکاس تصویر زن از رسانه های غربی می پردازیم.

متن

سانه‏هاى فراگیر(1) یا وسایل ارتباط جمعى، در وجهه عمومى، نظامى براى ارتباط و انتقال نمادها و پیامها به عموم مردم تعریف مى‏شود و سه کاربرد عمده آن را «سرگرم نمودن»، «آگاهى بخشى به عموم مردم» و «همگرا کردن» در یک نظام از پیش تعیین شده‏ایى از ارزشها و باورها و نمادهاى رفتار اجتماعى برمى‏شمرند.
این تعابیر براى پدیده‏اى که مبدأ و غایت خود را در هویت غربى، به ظهور و ثبوت رسانده است، کاملاً برازنده مى‏نماید؛ بى آنکه حامل بار ارزشى خاصى باشد. از سوى دیگر هر فردى بر اساس مدل ارزشى خود امکان استفاده کارآمد از رسانه‏هاى فراگیر را محقق مى‏سازد. امروزه وسایل ارتباط جمعى تنها محدود به ارائه اطلاعات لازم براى زندگى در جامعه‏اى متجدد و فرامدرن نیست، بلکه در بعد وسیع‏تر اهمیت و عدم اهمیت و مطلوبیت یا نامطلوب بودن پدیده‏ها را تعیین مى‏کند. حتى آداب معاشرت و نحوه پوشش ما را نیز مشخص مى‏کند. در این صورت نمى‏توان رسانه عمومى را فقط در حد یک «وسیله» انگاشت. «وسیله چیزى است که آدمى به اختیار آن را براى رسیدن به یک مقصد و مقصود بکار مى‏برد.» ولى به این اعتبار، رسانه، وسیله نیست؛ بلکه خود مقصود و هدف است.»(2) از جمله کاربردهاى رسانه‏هاى عمومى، پر کردن اوقات فراغت و سرگرمى است.
تلقى ما از صنعت سرگرمى (3) در رسانه‏هاى غربى در منحط‏ترین اشکال آن، همان خشونت لجام گسیخته و تحریک هرچه سخیف‏تر غرایز مى‏باشد. ولى یکى از پردامنه‏ترین جنبه‏هاى تولید سرگرمى در رسانه‏هاى غربى که شمولیتى کامل بر جمیع کارکردهاى آن دارد، توهم اطلاع رسانى است. با خبر کردن مردم از وقایعى که امکان مشاهده آن را ندارند، تشنه کردن و تشنه نگاه داشتن افکار عمومى نسبت به برخى وقایع جنبه گسترده‏اى از صنعت سرگرمى را به خود اختصاص داده است. چنانکه ارائه انبوهى از اطلاعات به مخاطب درباره یک پدیده، نتیجه‏اى جز اغفال او نسبت به واقعیت و حقیقت آن پدیده در پى ندارد. البته این روند به سادگى تحقق نمى‏پذیرد و از شیوه‏ها و شگردهاى پیچیده‏اى برخوردار است که فهم و دستیابى به آن مستلزم سروکار داشتن با نمونه‏ها و مصادیق فراوانى از پدیده‏هایى است که رسانه‏ها با آن سروکار دارند. دسترسى اربابان قدرت و صاحبان نفوذ و ثروت به رسانه‏ها پدیده‏اى نیست که کسى بر سر آن بحث داشته باشد. امروزه رسانه‏ها نه تنها در خدمت قدرت هستند، بلکه خود منشأ قدرت به شمار مى‏روند. آنچه که در بررسى کارکرد رسانه‏ها شایان توجه است، بکارگیرى مکانیزم ارتباط رسانه‏ها با منبع قدرت مى‏باشد. به عبارتى ساده‏تر وقتى از عملکرد رسانه‏هاى غربى سخن مى‏گوییم، باید آن را در کلیتى از نظام سیاسى، اجتماعى و فرهنگى غرب مورد بررسى قرار دهیم. واقعیت این است که اگر پدیده یاامرى در غرب، دشمن پنداشته شود، رسانه‏هاى غربى تصویرى کینه توزانه، مخدوش و منحرف از آن ارائه مى‏نمایند و این امر ناگزیر محسوب مى‏شود.
یکى از اصول تمدن تکنولوژیک غرب، مطالبات نفسانى است، بنابراین تصویر زن مسلمان در رسانه‏هاى غربى را نمى‏توان جدا از تصویر اسلام (به عنوان دینى که تعالیم آن کاملاً برخلاف عمود خیمه تمدن جدید یعنى نفسانیت مى‏باشد) به تماشا نشست.
لیبرالیسم به مثابه یک تفکر سیاسى وجه بارز و مشخص تمدن جدید غرب است و در متن خود داراى برخوردهاى مثبت با آن چیزى است که رفع کننده قیود الهى مى‏باشد. تصویر انسان ممدوح و پسندیده در غرب، انسانى است که رها و یله و فارغ از هرگونه چارچوب‏ها و امر و نهى‏ها و بایدها و نبایدها باشد، زیرا از دیدگاه لیبرالیسم هرگونه باید و نبایدى مردود شمرده مى‏شود. لذا، این نوع برخورد غرب به عنوان یک اصل در رسانه‏هاى غربى امرى کاملاً طبیعى و در زمره الزامات بدیهى آن شمرده مى‏شود. آنچه که در غرب دشمن شناخته مى‏شود، آماج سهمگین‏ترین حملات و برخوردها از جانب رسانه‏هاى غربى، به عنوان رکن اصلى حافظ وضع موجود غرب قرار مى‏گیرد.
طى دهه‏هاى متمادى، کمونیسم به عنوان بزرگترین خطر موجود براى تمدن غرب محسوب مى‏شد؛ بر همین اساس، یکى از محورى‏ترین عملکردهاى رسانه‏هاى غربى ضدیت با آن قرار گرفته بود. با طلوع خورشید انقلاب اسلامى ایران به زعامت امام خمینى (ره) فصلى نو از تجدید عهد انسان و رجوع دوباره او از زمین به آسمان، در عالم طنین انداز شد. با اوج گرفتن آفتاب اسلام ناب محمدى صلى‏الله‏علیه‏و‏آله و افول ستاره نخ نماى کمونیسم، نوک پیکان حمله رسانه‏هاى غربى به سوى حقیقتى بنیان برانداز براى ارکان تمدن نفسانى معطوف گردید. با عالم گیر شدن پیام انقلاب و صدور روزافزون آن، رسانه‏هاى خاص، با قدرت ویژه‏اى براى مقابله با این تلقى جدید از حیات انسانى شروع به کار نمودند. به طور نمونه غول رسانه‏هاى جدید CNNبعد از اشغال لانه جاسوسى امریکا در ایران تأسیس گردید. در واقع به تعبیر آنها CNNما به ازایى در برابر طنین استراتژى رسانه‏اى خمینى کبیر در انقلاب دوم ایران بود.
ارائه تصویر مخدوش از اسلام، قلب ماهیت مفاهیم دینى، تلقى متحجرانه، فناتیک، ستیزه جو و بنیادگرا از اسلام از جمله پیش پا افتاده‏ترین شگردهایى است که رسانه‏هاى غربى در جهت مقابله با اسلام به کار گرفته‏اند.
تصویر ارائه شده و تصور موجود از اسلام در غرب را پروفسور ادوارد سعید (4) در کتاب ارزشمند خود تحت عنوان پوشش خبرى اسلام در غرب(5) به صورتى خلاصه و موجز چنین بیان مى‏کند:
«در غرب نوعى اتفاق نظر روى اسلام وجود دارد و آن اینکه اسلام سپر بلاى هر چیزى است که اتفاقا در ساختهاى سیاسى، اجتماعى و اقتصادى جدید جهان، مطلوب ما نیست. از دید دست راستى‏هاى [غرب]، اسلام نمایشگر توحش و بربریت است. از دید چپى‏ها اسلام، نوعى دین سالارى و حکومت دینى قرون وسطایى است و براى افراد میانى نیز اسلام نوعى بیگانگى نامطبوع است. هرچند در تمام این جبهه‏ها ،نوعى توافق کلى وجود دارد که همگان چیز کمى راجع به اسلام مى‏دانند، اما چیز زیادى هم براى تأیید و تصدیق ما در آن کشورها وجود ندارد»(6)
و این نکته آخر را رسانه‏هاى غربى به خوبى دریافته‏اند و تلاش گسترده‏اى را براى بمباران اطلاعاتى مخاطبان خود با استفاده از حجم انبوه شواهد و قرائن به کار مى‏بندند.
در این میان زنان مسلمان به عنوان نیمى از اعضاء متشکله جامعه مسلمانان و انسانهایى که با حضور خویش اسلام را فریاد مى‏کنند و نفس حضورشان تبلیغ درخور و قابل توجهى براى اسلام است، زیر ذره‏بین رسانه‏هاى غربى قرار گرفته‏اند.
براى دستیابى به تصویرى واضح‏تر و شفاف‏تر از آنچه که رسانه‏هاى غربى تحت عنوان سیماى زن مسلمان ارائه مى‏دهند، ناگزیر از بررسى شاکله تلقى و تصویر ایجاد شده توسط آنها از اسلام هستیم.
تصویرى که رسانه‏هاى غربى از اسلام ارائه مى‏دهند، ریشه در احساس خطرى دارد که غرب از اسلام در طى قرون متمادى داشته است این نگاه، نگاهى نفرت‏انگیز توأم با ایجاد جو ترس و وحشت، با چاشنى تمسخر رسانه‏اى جدید مى‏باشد.
قطعا عکس العملهاى افکار عمومى در غرب نسبت به اسلام در خلاء به وقوع نمى‏پیوندد. رسانه‏هاى غربى وظیفه بستر سازى و جهت دهى به این واکنش‏ها را به صورت اعم بر عهده دارند. از تراست‏هاى بزرگ انتشاراتى تا شبکه‏هاى عظیم اطلاع رسانى، از کمپانى‏هاى سحر و تصویر هالیوود گرفته تا شبکه‏هاى تلویزیونى و ماهواره‏اى و کابلى از پنگوئن (7)و ... تا فوکس قرن بیستم(8) از تایم وارنر(9) تا Bcc و ... همه و همه با هماهنگى اعجاب آورى خشم و نفرت خود را نثار اسلام مى‏کنند.
این تصویر کلى را پرفسور سعید در همان کتاب پوشش خبرى اسلام چنین ترسیم مى‏کند:
«در اعماق وجدان فرهنگى آنها (افکار عمومى در غرب) طرز تلقى اى نسبت به اسلام و به طور کلى مشرق زمین وجود داشت که به گذشته‏هاى دور مربوط بود، مطلبى که من آن را شرق‏شناسى نامیده‏ام - زیرا شمایلى که از اسلام ترسیم مى‏شد، ... - همواره یکنواخت بود. به طور یکنواخت هم در همه جا حضور داشت و مواد و مطالب خود را از همان نگرش قدیمى نسبت به اسلام بدست مى‏آورد. از همین روست که مکررا با کاریکاتور مسلمانان به صورتهاى تولید کنندگان نفت ،افرادى تروریست و بیشتر در این اواخر، جمعیت‏هاى تشنه خون روبرو هستیم. در نقطه مقابل این امر، جاى کمى براى سخن گفتن یا حتى فکر کردن وجود دارد، چه رسد به تصویر کردن اسلام یا هر چیز اسلامى به صورتى دوستانه و عطوفت‏آمیز.... کارشناسان تحصیل کرده و دانشگاهى غرب که رشته تخصصى آنها اسلام است، عموما از نظر فرهنگى مقید مى‏باشند و با تأثرات احساسى، قضاوت دفاعى و گاهى حتى تنفر و بیزارى مواجه شده‏اند. به خاطر همین بستر ایدئولوژیک فهم و درک اسلام معمولاً کار بسیار سخت و دشوارى است.»(10) در این میان نقش زنان مسلمان که عنصرى با اهمیت و داراى جایگاه ویژه‏اى در جامعه اسلامى هستند، بیش از پیش نمایان مى‏شود. زنان مسلمان به عنوان حلقه اصلى نهاد خانواده و داراى نقش فعال در جوامع اسلامى، مورد آماج تحقیرهاى زهرآگین و مسموم رسانه‏هاى غربى قرار دارند. رسانه‏هاى غربى با بکارگیرى شیوه‏ها و شگردهاى متعدد و متنوع تصاویر دلخواه از نقش و جایگاه حقیقى زن در جوامع اسلامى نشان مى‏دهند. آنها با طرح ادعاهاى حقوق بشر مآبانه، علیرغم جایگاه رفیع و متعالى زن در اسلام، تصویر موجودى اسیر، دربند و محاصره شده توسط سلایق و قوانین مردسالارانه ارائه مى‏دهند و بدون توجه به جایگاه تنزل یافته و شخصیت حقیر شمرده شده زن غربى و جدایى او از کانون خانواده، زن مسلمان را به سوى این تنزل ترغیب و تشویق مى‏کنند.
از سوى دیگر رسانه‏هاى غربى بدون انعکاس عمق فاجعه به وقوع پیوسته براى زن غربى که با وعده‏هاى دلفریب مجبور به انکار واقعیت‏هاى زندگى خود شده و در رویاى شیرین تبلیغات آزادى و رفاه به سرمى‏برد، تصویرى سراب گونه از زن غربى براى زن مسلمان ترسیم مى‏کنند.
ولى غرب چه چیزى جز توهم شخصیت، برده دارى نوین جنسى و تحقیر هویت و منزلت زن به ارمغان آورده است؟! گماردن زنان به شغلهاى پست ظاهرا جزو انسانى‏ترین و ارزشمندترین شغلهایى است که امروزه مى‏توان براى زن غربى سراغ گرفت.
«امروزه در فرهنگ غرب واژه هایى وجود دارد که یا مختص جنس زن هستند یا به طور عام به زنان اختصاص دارند. مانند کلمه «نظافتچى» که مختص زنان است و یا کلمه «منشى» که به ندرت به مردان اطلاق مى‏شود.»
روزگارى مدیریت زنان در خانه نکوهش شده و عامل عقب ماندگى و دور افتادن از مواهب تمدن جدید شمرده مى‏شود.
«اگر زنان غربى کار در آشپزخانه و خانه دارى را براى خود طاقت‏فرسا مى‏دیدند، آیا امروز کار در آشپزخانه‏هاى عمومى، در رستورانهاى دانشگاهها، کارخانجات، مشروب فروشى‏ها و ... براى آنها آسانتر و زیبنده‏تر بود؟ اگر نظافت خانه، کارى تحقیرآمیز براى زنان غرب بود، نظافت اماکن عمومى و شست و شوى توالت‏هاى عمومى براى آنها سزاوارتر است؟! کاش زنان غربى باور مى‏کردند که تمیزکردن حاشیه اماکن عمومى از کثافت سگها و استفراغ مردان ولگرد و دایم‏الخمر، بهتر از نظافت خانه و تمیز کردن لباس همسر و فرزندان خویش نیست.»(11)
رسانه‏هاى غربى کارکرد دوگانه‏اى در مورد زنان اعمال مى‏کنند. از یکسو ارزشهاى دینى و الهى زن مسلمان را به تمسخر مى‏گیرند و آن را عامل سرکوب و حصر و در بند بودن آن معرفى مى‏کنند و از سویى دیگر با چشم فرو بستن بر عمق فاجعه‏اى که زن غربى را در بر گرفته است، سرابى بهشت گونه از وضعیت زنان در غرب ارائه مى‏دهند.
تصویر کینه توزانه رسانه‏هاى غربى از زن مسلمان، ناشى از ترس و وحشت آنان از نقش فعال زنان در نظام‏دهى جامعه اسلامى است. قطعا احساس خطر غرب از ناحیه مسلمانان به زمینه‏هاى ارزشى نقش تربیتى زنان باز مى‏گردد، به طورى که نوک پیکان حمله غرب به سمت این قلب پاک و روحانى نشانه رفته است. آنچه که مورد هجوم رسانه‏هاى غربى مى‏باشد، دقیقا همین فطرت بى آلایش زنان مسلمان است که به واسطه حفظ ارزشهاى متعالى دینى، همچون دژى مستحکم در برابر [ظلم [ارزشهاى سخیف و نفسانى غرب قد علم کرده و با نفس حضور خود، علیه آن اعلام جنگ مى‏کند.
در این سلسله از مباحث برآنیم تا با ذکر مصادیق و نمونه‏هاى این هجوم سازمان یافته، علاوه بر یادآورى نقش زنان مسلمان، عمق کینه توزى آنها را علیه ارزشهاى دینى تبیین نموده و با دشمن‏شناسى مناسب، فرصت مناسبى جهت تأمل در هویت خویش به دست آوریم.
بررسى شگردها و شیوه‏هاى تبلیغاتى رسانه‏هاى غربى، نقش منفى آنها را در دریافت و بزرگنمایى حملات سازمان یافته آنها روشن مى‏نماید.
حقوق اجتماعى زنان از جمله موارد مهمى است که معمولاً رسانه‏هاى غربى متعرض آن مى‏شوند. دوگانگى ارزشى نظام اسلامى و تفکر غربى در مورد حقوق زنان و تفاوت ماهوى میان آنها، عامل کج فهمى رسانه‏هاى غربى بوده است. هرچند این امر تا بدین حد محدود نمانده و واقعیاتى که بر اساس فطرت انسانى قابل لمس و درک هستند، به صورتى غیر منصفانه، مورد هجوم نظام ارزشى غرب قرار مى‏گیرد. نکته قابل تأمل آنکه رسانه‏هاى غربى با استفاده از تمایلات ارزش گریز و غرب گرایانه فرهنگى، اجتماعى و سیاسى برخى افراد در جوامع اسلامى، اهداف خود را پیگیرى مى‏نمایند. مهمترین وظیفه و عملکرد این گونه افراد که بعضا جمعیت‏ها و سازمانهاى غیر دولتى را نیز راهبرى مى‏کنند، خوراک دهى تبلیغاتى به رسانه‏هاى غربى است. این امر در قالب مصاحبه‏ها، میزگردها و نظر خواهى‏ها و انتشار گزارشهاى غیر دینى و غرب گرایانه صورت مى‏گیرد.
به طور نمونه یکى از هزاران مقاله‏اى که سیمایى تاریک از حقوق زنان را در اسلام ارائه مى‏دهد و شبهات بى‏اساس را مطرح مى‏نماید، مورد بررسى قرار مى‏دهیم. مقاله مورد نظر در نشریه کاراکاس (پایتخت ونزوئلا) چاپ شده است.
بخش اعظم مقالاتى که در مطبوعات کشورهاى اروپایى و آمریکاى شمالى به چاپ مى‏رسند، ساختار پیچیده‏ترى نسبت به مقاله فوق الذکر دارند. در اینگونه مقالات بیشتر به جنبه‏هاى اجتماعى حضور زنان اشاره مى‏شود و نقش سیاسى آنان در اجتماع مورد نقد و بررسى قرار مى‏گیرد. این امر در برخى از نشریات معتبر غربى صورت کاملتر و جا افتاده‏ترى دارد.
بحث اقناع و تولید رضایت در مخاطب یکى از اصول پذیرفته شده و مورد اتفاق و تأیید رسانه‏هاى فراگیر است. به این معنا که رسانه در ازاى ادعاى خویش باید دلایل قانع کننده‏اى ارائه کند تا طرح این مسئله خدشه‏اى در اعتماد مخاطبان به رسانه‏هاى همگانى وارد نسازد. این مهم از طرق مختلف حاصل مى‏شود. به عنوان مثال، تمام گزاره‏هاى یک خبر از وثوق خاصى برخوردار هستند، ولى نتیجه‏اى که از کنار گذاشته شدن آنها بدست مى‏آید (امرى که در پردازش یک خبر مطمع نظر قرار مى‏گیرد)، الزاما نتیجه ترتیب منطقى گزاره‏ها نیست.
همچنین اگر یک یا چند گزاره داراى بار منفى و یا گاه نادرست باشد، دروغ و نادرست بودن این گزاره در انبوه گزاره‏هاى درست و راست گم شده و نتیجه‏اى مطابق میل پردازشگر خبر حاصل مى‏شود. امرى که به عنوان شگردى پیچیده مورد استفاده‏هاى رسانه‏هاى مدرن امروزى قرار مى‏گیرد. یکى دیگر از این ترفندهابا بکارگیرى مدرن‏ترین تکنولوژى رسانه‏اى امروز، یعنى مدعاى حضور در متن و بطن خبر، حاصل مى‏شود و تحت عنوان «انعکاس همزمان متن رویداد» تغییر مى‏کند. به این معنا که به واسطه یک گیرنده رسانه‏اى شما به صورت زنده و همزمان در متن یک رویداد قرار داده مى‏شوید. در این موقع شما نمى‏توانید آنچه را که مى‏بینید انکار و یا در صحت انعکاس آن تردید کنید. ولى پردازشگر و تولید کننده خبر از این قدرت برخوردار است که آن‏چه را که خود مى‏خواهد و مى‏پسندد به عنوان انعکاس یک واقعیت به شما دیکته کند. این ترفند بیشتر در رسانه‏هاى شنیدارى و دیدارى استفاده مى‏شود.
رسانه‏هاى غربى با بکارگیرى این شیوه‏ها و صدها شیوه و شگرد و ترفند دیگر، درصدد القاء چهره خوشایند خود از زن مسلمان و یا وضعیت زنان در جامعه اسلامى هستند.
به عنوان نمونه مقاله‏اى در شماره 1281 مجله لوتوین چاپ فرانسه تحت عنوان «ایران و پیروزى زنان» انتخاب کرده‏ایم. این گزارش در شماره مورخ 6 مارس 1999 در هنگام انتخابات شوراهاى اسلامى شهر و روستا به چاپ رسیده است. در ابتداى این گزارش در جملاتى توصیفى مى‏خوانیم:
«تماشاى نامزدهاى زنى که تصاویرشان زینت‏بخش دیوارهاى تهران است، آزار دهنده است. زنها براى مقابله با پوسترهاى چهاررنگ نمایندگان مرد، جز تصایرى سیاه و سفید و لبخندى بى‏جان ابزار دیگرى ندارند. اما در انتخابات شوراهاى شهر که منجر به پیروزى اصلاح طلبان گردید، زنها صاحب نخستین پیروزى انتخاباتى شدند.»
ترکیب جملات بالا به گونه‏اى نیست که خواننده را درباره صحت آن به تردید بیاندازد. هرچند در ظاهر این عبارات جایگاه اجتماعى و سیاسى زنان ظاهرا مثبت است. کافى است فقط به این گزاره دروغ، نظرى بیافکنیم «زنها صاحب نخستین پیروزى انتخاباتى شدند.» اگر منظور نویسنده انتخابات شوراها باشد که این انتخابات خود نخستین انتخابات از این دست بود و اگر معناى اعم انتخابات مد نظر قرار گیرد، تاکنون زنان زیادى در برنامه‏هاى انتخاباتى شرکت کرده و حتى صاحب کرسى‏هاى متعددى در مجلس شوراى اسلامى شده‏اند.
در ادامه گزارش جهت ترسیم فضایى مثبت از فعالیتهاى سیاسى - اجتماعى زنان مى‏خوانیم:
«000/300 نفر کاندیداى انتخاباتى شوراى شهر شدند که از میان 000/200 نفر انتخاب شدند. از این تعداد 5000 نفر زن بودند که به ویژه در شهرهاى بزرگ حضور چشمگیرى داشتند. در شهرهاى بهار، شیراز و ارومیه، نامزدهاى زن رأى بالایى آوردند و در شهرهاى دیگر نیز موفق بوده‏اند. در شهر ساوه واقع در جنوب غرب تهران، از هفت کاندیداى منتخب چهار نفر زن بودند.» حال با ترسیم این فضاى روشن و مثبت این جمله درج شده است که «به هر حال نباید فراموش کرد که آنها زن هستند و تابع شوهر مى‏باشند.»
در این گزاره، اولاً تبعیت زن از شوهر مورد نکوهش ومذمت قرار گرفته و در ثانى بر لزوم و وجوب تبعیت گرایشات سیاسى زن از شوهر تأکید شده است. لذا جمله فوق بر این دو فرض غلط استوار گشته است.
 
پى ‏نوشت‏ها:
 
1. Mass Media
2. دکتر رضا داورى اردکانى - مقاله «چگونه مى‏توان با کلوژیون کنار آمد» - نامه فرهنگ - سال پنج - شماره سوم - صفحه 47
3. intertainment industry
4. said, Edward W.
5. said, Edward W. Coveving Fslam London . poutledy e and keyan paul . 1981
این کتاب در سال 1378 توسط عبدالرحیم گواهى به فارسى ترجمه شده و ذیل عنوان پوشش خبرى اسلام در غرب به واسطه دفتر نشر فرهنگ اسلامى به چاپ رسیده است.
6. پوشش خبرى اسلام در غرب ص 13
7. Pengvin ناشر کتاب موهن آیات شیطانى
8. Twentieth Century Fox کمپانى عظیم تولید فیلمهاى سینماى هالیوود و سازنده آثار ضد اسلامى جو در دروغهاى حقیقى True Lies به کارگردانى جیمز کامرون James Cameron
9. Time werner کمپانى عظیم خبررسانى که مالک آن سرمایه دار معروف امریکایى تد ترنر Ted Terne است و از به هم پیوستن دو کمپانى فیلم سازى برادران وانر و انتشارات تایم به وجود آمده است و در حال حاضر از سرآمدان صنعت دروغپردازى محسوب مى‏شود.
10. پوشش خبرى اسلام - ص 47-49
11. زینب اسماعیل زاده، گزارشى با عنوان مشاغل زنانه در اروپا - ماهنامه امامت - شماره 3 - شهریور و مهر 78 - ص 61

تبلیغات