آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۲

چکیده

متن

دوماهنامه حوزه، ش 127، فروردین و اردیبهشت 84
در مقاله حاضر، ضمن نقد دیدگاه غرب، درباره رویارویی تمدن‏های بزرگ، پایه‏های نظری و فکری هم اندیشی و سازگاری تمدن‏ها، از نظر عقل و دین مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نویسنده با استفاده از آیات قرآن، به تبیین دیدگاه اسلام، درباره حقوق بشر و نقش آن، در هم‏اندیشی بین‏المللی اشاره و معتقد است که، گسترش هم‏فکری ملی و بین‏المللی، از نیازهای اساسی بشر امروزی است و به حقیقت، پیوستن این امر مهم، به سازوکارهای گوناگونی نیاز دارد. از مهم‏ترین آنها، شکل‏گیری پیوندها و وابستگی‏های انسانی، در میان انسان‏هاست و این‏گونه پیوند، هنگامی عملی و اجرایی می‏شود که، حق‏مند بودن انسان‏ها پذیرفته شود. وی ضمن اشاره به اصولی، مانند اصل کرامت و حرمت انسان، اصل حیات شایسته انسانی، اصل پیوستگی حیات، اصل کثرت‏گرایی و توجه به حق آزادی به عنوان یکی از حقوق طبیعی انسان‏ها، به تحلیل این امور، از منظر دین اسلام پرداخته و موضع‏گیری‏های دوگانه غرب به آمریکا را، درباره حقوق بشر، به نقد می‏کشد. وی با استفاده از کلام امام علی علیه‏السلام و آیات قرآنی، به میزان ارزش نهادن اسلام، به حقوق انسانی اشاره و معتقد است که، در اسلام پیش از رنسانس، در جامعه‏ای که، پیوندها و بستگی‏ها بسیار ساده و محدود بود، بانگ حق‏مندی انسان بلند شد و پیامبر بزرگ اسلام صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم خواستار پیوند حقوقی و اجتماعی انسان‏ها، با توجه به ضوابط حقوق انسانی شده است. در زمان حضرت علی علیه‏السلام نیز، رسیدگی به حقوق اصلی انسان‏ها، محور کار حکومت آن حضرت بود. وی از دو ناحیه برون‏دینی و درون‏دینی به مقوله سازگاری فکری و هم‏اندیشی بین‏المللی و حقوق بشر نگریسته و پایه‏های نظری و اجرایی تحکیم آنها را، مورد بررسی تفصیلی قرار داده است.
بررسی پدیده جهانی‏شدن در دو عرصه نظر و عمل
حبیب اللّه‏ فاضلی
همشهری، ش 3846، 19/8/84
نویسنده در این مقاله، جهانی‏شدن را، از دو منظر ماهیت نظری و عرصه عملی بررسی کرده است.
الف) ماهیت نظری؛ جهانی‏شدن به عنوان واقعیتی تمدنی، در حال وقوع بوده و بدین‏سان فهم درست این فرآیند، تنها راه مطمئن، جهت اخذ راهبرد متناسب، رویارویی با آن است. وی جهانی‏شدن را، این‏طور بیان می‏کند. به‏طور کلی جهانی‏شدن، به مجموعه فرآیندهای پیچیده‏ای اطلاق می‏شود که، به موجب آن دولت‏های ملی به نحو فزاینده‏ای به یکدیگر مرتبط و وابسته می‏شوند و همین وابستگی و ارتباط است که، برای مفاهیم حاکمیت ملی و دولت‏های ملی مشکل‏آفرین شده است. جهانی‏شدن در حقیقت، یکی از مراحل پیدایش تجدد و سرمایه‏داری جهانی است که سابقه آن به قرن پانزدهم باز می‏گردد. اما امروزه جهانی‏شدن، بیشتر بر ابعاد سیاسی، فرهنگی و اجتماعی این فرآیند کلی اطلاق می‏شود. به هر حال، جهانی‏شدن هم‏چنان با گسترش سرمایه‏داری در سطح جهانی، مرتبط است و برخی نیز دموکراتیزاسیون، حقوق بشر، ارزش‏های غربی، آمریکایی شدن، زبان انگلیسی، اینترنت و... را از وجوه اصلی آن دانسته‏اند. ایشان چند مورد از اندیشمندان غربی را، در خصوص ماهیت نظری جهانی‏شدن، با ایده‏ها و عقیده‏هایی که دارند بیان می‏کند و می‏گوید: جان راو از مهم‏ترین فیلسوف نوکانتی قرن بیستم، با نگرشی مثبت به امر جهانی‏شدن بیان می‏دارد که؛ جهانی‏شدن به عنوان دوره‏ای جدید، که پیشرفت‏های تکنولوژیک در حوزه ارتباطات، مسائل غیر جهانی را دارای بردی جهانی کرده است و این زمینه را فراهم می‏کند که، جهانیان

تبلیغات