حمیدرضا یزدانی

حمیدرضا یزدانی

مدرک تحصیلی: استادیار، دانشکده مدیریت، پردیس فارابی، دانشگاه تهران، قم

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۶۷ مورد از کل ۱۶۷ مورد.
۱۶۱.

واکاوی جایگاه مشاغل در الگوی معماری مدیریت منابع انسانی بر اساس مدل لپک و اسنل (مطالعه موردی: شرکت کارگزاری بیمۀ سایپا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارزش استراتژیک رویکرد ترکیبی (خوشه ای) معماری مدیریت منابع انسانی منحصربه فردی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹ تعداد دانلود : ۳۹
هدف معماری منابع انسانی ترسیم جهت گیری های کلی و جزئی مدیریت منابع انسانی برای گروه های مختلف شغلی و ارائه تصویری منسجم از عملکرد مدیریت منابع انسانی سازمان است. پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت معماری مدیریت منابع انسانی در شرکت کارگزاری بیمه سایپا و مشخص ساختن میزان تناسب آن با وضعیت مطلوب با بهره گیری از مدل لپک و اسنل و همچنین واکاوی جایگاه مشاغل شرکت بر اساس این مدل است. روش پژوهش حاضر مطالعه موردی است. روش نمونه گیری هدفمند و ابزار گردآوری داده پرسشنامه بود و برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی بهره گرفته شد. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد، برخلاف مدل چهاربخشی لپک و اسنل، اکثر مشاغل شرکت کارگزاری بیمه سایپا در دو بخش ماتریس (استراتژی متعهدانه و استراتژی قراردادی) قرار می گیرد. به عبارت دیگر، بین وضعیت مطلوب و موجود زیرسیستم های مدیریت منابع انسانی در شرکت فوق تفاوت وجود دارد. با توجه به جایگاه به دست آمده برای هر یک از گروه های شغلی در مدل، برای زیرسیستم های منابع انسانی هر یک از دو گروه اصلی مشاغل، نسخه هایی در قالب پیشنهادهای کاربردی ارائه شد.
۱۶۲.

طراحی و اعتبارسنجی مدل درهم تنیدگی شغلی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درهم تنیدگی شغلی حفظ و نگهداشت ترک خدمت داوطلبانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷ تعداد دانلود : ۳۷
زمینه و هدف: یکی از چالش های مهم سازمان های امروزی، ترک خدمت ارادی و داوطلبانه کارکنان است. ترک خدمت داوطلبانه، هزینه های مستقیم و غیرمستقیم فراوانی برای سازمان ها به همراه دارد. از این رو، سازمان ها همواره در پی یافتن و به کارگیری رویکردهایی برای حفظ و نگهداشت کارکنان خود هستند. یکی از رویکردهای نوین برای پیشگیری از ترک خدمت داوطلبانه کارکنان، درهم تنیدگی شغلی است و این پژوهش قصد دارد مدلی برای درهم تنیدگی شغلی کارکنان ارائه دهد. روش شناسی: پژوهش حاضر آمیخته از نوع متوالی اکتشافی و راهبرد آن، نظریه پردازی داده بنیاد است. مشارکت کنندگان در پژوهش، مدیران ارشد و معاونان منابع انسانی در صنعت بیمه کشور بودند که از طریق روش نمونه گیری هدفمند و رعایت قاعده اشباع نظری، با 13 نفر مصاحبه انجام شد. ابزار جمع آوری اصلی داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی، پرسش نامه محقق ساخته برای اعتبارسنجی مدل مفهومی به دست آمده بود. برای سنجش پایایی مصاحبه ها، از روش پایایی بین دوکدگذار و برای سنجش روایی، از روایی هفت مرحله ای بهره گرفته شد. یافته ها: مدل مفهومی در قالب الگوی پارادایمی، شامل عوامل علّی، پدیده اصلی، شرایط مداخله گر، شرایط زمینه ای، سازوکارها و پیامدها تعیین شد که هر یک از عوامل، این ابعاد را دربرمی گیرند. عوامل علّی: شامل عوامل فردی، شغلی، سازمانی و عوامل برگرفته از جامعه. پدیده اصلی: دربرگیرنده پیوستگی، تناسب و فداکاری. شرایط مداخله گر: شامل نوع سازمان، فرهنگ فردگرا جمع گرا و جنسیت. شرایط زمینه ای: دربرگیرنده عوامل تسهیل کننده و عوامل محدودکننده. سازوکار ها: دربرگیرنده پیوندهای برون سازمانی، پیوندهای درون سازمانی، حفظ کرامت انسانی، اقدام های مدیریت منابع انسانی و برنامه های توانمندسازی و مشارکت. پیامدها: دربرگیرنده پیامدهای سطح فردی، سطح سازمان و سطح کلان (جامعه). شایان ذکر است که نتایج اعتبارسنجی مدل از طریق مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که از نظر خبرگان، مدل مفهومی از اعتبار کافی برخوردار است. نتیجه گیری: استفاده از این مدل و رعایت ملاحظات حاکم بر آن در هر مرحله، به سازمان ها، به ویژه شرکت های بیمه کمک می کند تا از خروج داوطلبانه کارکنان خود پیشگیری کنند و آنها را در سازمان نگه دارند. این موضوع برای پژوهش های آتی در خصوص نگهداشت کارکنان در سازمان بستر جدیدی است و توجه به جامعه در این زمینه را بیش از پیش فراهم می کند.
۱۶۳.

فراترکیب اقدام ها و ره آوردهای مسئولیت اجتماعی سازمانی با رویکرد مدیریت منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ﻣﺴﺌﻮﻟیﺖ اجتماعی سازمانی ذی نفعان کلیدی منابع انسانی صنعت بانکداری فراترکیب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵ تعداد دانلود : ۲۶
زمینه و هدف: در محیط های بسیار رقابتی امروزی، تلاش سازمان ها برای برآورده کردن انتظارها و جلب رضایت ذی نفعان کلیدی خود از جمله کارکنان، در بقا و ارتقای قابلیت رقابت پذیری و بهره وری سازمان تأثیر چشمگیری دارد. به منظور کسب شناخت جامع تر از مدیریت منابع انسانی مسئولیت پذیر اجتماعی، پژوهش حاضر به مرور و طبقه بندی نتایج و دستاوردهای پژوهش هایی پرداخته است که در زمینه اقدام های بانک ها در راستای عمل به مسئولیت اجتماعی سازمانی خود در خصوص کارکنان انجام داده اند. روش: این پژوهش از نظر هدف توسعه ای است و با رویکرد کیفی و روش فراترکیب اجرا شده است. منابع اطلاعاتی پژوهش، مقاله هایی است که در پایگاه های علمی معتبر بین المللی در بازه زمانی منتخب منتشر شده است. گفتنی است که این مقاله ها بر اساس معیارهای ورود به فرایند فراترکیب انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها نیز از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. یافته ها: اقدام هایی که بانک ها برای عمل به مسئولیت اجتماعی سازمانی خود در ارتباط با کارکنان انجام داده اند، در قالب شش دسته اصلی طبقه بندی شدند: اقدام های مربوط به استخدام و ارتقا، حقوق و پاداش، مزایا و خدمات رفاهی، آموزش و توسعه مستمر، ایجاد محیط کاری مطلوب و روابط کار سازنده. افزون بر این، نتایج این اقدام ها از نگاه منابع انسانی، به دو دسته نتایج نگرشی و نتایج عملکردی طبقه بندی شد. نتیجه گیری: تلاش و توجه بانک ها به تأمین انتظارهای کارکنان، به عنوان یکی از ذی نفعان بسیار مهم درون سازمانی، موجب می شود که نگرش های شغلی و سازمانی مثبت در کارکنان تقویت شود تا آن ها برای ارتقای عملکرد شغلی و سازمانی تلاش و انگیزه بیشتری داشته باشند و در اجرای طرح های مسئولیت اجتماعی سازمانی، مساعدت بیشتری انجام دهند. یافته های پژوهش حاضر به عنوان الگویی برای تدوین طرح های مسئولیت اجتماعی بانک ها در حوزه منابع انسانی قابل بهره برداری است.
۱۶۴.

ارائه چارچوبی برای مدیریت برون سپاری فرایندهای منابع انسانی: پژوهش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برون سپاری منابع انسانی ارزیابی و سنجش طراحی و توسعه اجرا و اداره اصلاح و بهبود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۲۱
زمینه و هدف: طی سال های گذشته، بسیاری از سازمان ها بنا به ملاحظات مدیریتی، به برون سپاری فرایندهای منابع انسانی خود اقدام کرده اند، به این امید که از مزایای آن استفاده کنند. هدف این پژوهش، طراحی چارچوب جامع و منسجم برای مدیریت برون سپاری فرایندهای منابع انسانی است. روش: روش پژوهش حاضر، از نظر پارادایم، تفسیری و از لحاظ نوع گردآوری داده ها کیفی است و به صورت فراترکیب اجرا شده است. داده ها و اطلاعات آن، به روش کتابخانه ای و مبتنی بر بررسی اسناد و مدارک، شامل مقاله ها، کتاب ها، کنفرانس ها و پایگاه های معتبر علمی در بازه زمانی 1937 تا 2020 جمع آوری و از طریق تحلیل محتوا، تحلیل شده است.  یافته ها: این چارچوب، چهار بخش ارزیابی و سنجش، طراحی و توسعه، اجرا و اداره و اصلاح و بهبود را شامل می شود. سازمان ها با استفاده از نتایج این چارچوب، می توانند مدیریت فرایندها را به صورت جامع و کلان راهبردی کنند. نتیجه گیری: استفاده از این چارچوب و رعایت ملاحظات حاکم در هر مرحله از آن، به سازمان ها کمک می کند تا فرایند برون سپاری خود را به صورت علمی و تخصصی مدیریت کنند و از مزایای آن بهره مند شوند. این موضوع نیز، بستری برای اجرای پژوهش های آتی در خصوص تخصصی سازی هر فعالیت، در هر مرحله و برای هر سازمان یا مجموعه های مختلف فراهم می کند.
۱۶۵.

ارائه مدل برندسازی آژانس های اینترنتی خدمات گردشگری در شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برندسازی خدمات آنلاین شبکه های اجتماعی آژانس های اینترنتی خدمات گردشگری نظریه داده بنیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۱۸
محیط نوآورانه شبکه های اجتماعی به عنوان یک بستر ایده آل برای دسترسی مسافران به اطلاعات سفر است و از سوی دیگر به عنوان یک کانال توزیع مهم فرصت های بسیاری برای آژانس های مسافرتی آنلاین فراهم آورده و فرایند برندسازی آنها را تسهیل و تقویت میکند. این پژوهش با هدف ارائه مدل برندسازی آژانس های اینترنتی خدمات گردشگری در شبکه های اجتماعی با استفاده از نظریه داده بنیاد انجام گرفت. پژوهش از بعد هدف، اکتشافی و از نظر رویکرد، کیفی و استفهامی است. تحلیل داده ها براساس کدگذاری های باز، انتخابی و نظری انجام شد و ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. مدیران ارشد آژانس های اینترنتی خدمات گردشگری و اساتید آگاه به گردشگری و برندسازی دیجیتال، شرکت کنندگان پژوهش بودند. ترکیبی از نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی تا رسیدن به اشباع نظری به اجرای مصاحبه با 13نفر به عنوان نمونه، منجر شد. براساس یافته ها، مدل برندسازی آژانس های اینترنتی خدمات گردشگری در شبکه های اجتماعی شامل 7مقوله چالش ها و موانع، شرایط محیطی، بسترهای سازمانی، منابع و امکانات، پدیده محوری برندسازی در شبکه های اجتماعی، مکانیزم ها و اقدامات و پیامدها می گردد که هر مقوله از مفاهیم و کدهای مشخص تشکیل شده است. با استفاده از الگوی پیشنهادی، آژانس ها می توانند پیش از ایجاد و خلق برند خود، موانع و عوامل آسیب ساز را مدنظر قرار داده و با در نظرگرفتن بسترهای محیطی و سازمانی، منابع و امکانات لازم و مکانیزم ها، با دیدی وسیع تر و نگرشی برندمحور نسبت به ایجاد، توسعه و پایداری برندهای خود در شبکه های اجتماعی اقدام نمایند.
۱۶۶.

تعریف «نیازهای روانشناختی بنیادین» کاربر در استفاده از محصولات تعاملی و شناسایی مولفه های آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تجربه کاربر نیاز نیازهای روانشناختی بنیادین انسان نیازهای روانشناختی بنیادین کاربر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۸
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه تعریف دقیقی از «نیازهای بنیادین روانشناختی کاربر» در استفاده از محصولات تعاملی و همچنین استخراج مولفه های آن انجام شد. روش تحقیق: در این مطالعه از روش فراترکیب به منظور جمع آوری و تحلیل داده ها استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، پایان نامه ها و مقالات فارسی و لاتین مرتبط با موضوع است که بدون محدودیت زمانی در پایگاه های اطلاعاتی و مجلات علمی پژوهشی معتبر داخل و خارج کشور انتشار یافته اند. 45 عنوان پژوهش با کسب شرایط مناسب برای ورود به فراترکیب انتخاب شدند. یافته ها: پژوهش حاضر در گام اول، با ایجاد تمایز مفهوم «نیازهای روانشناختی بنیادین کاربر» از «نیازهای روانشناختی بنیادین انسان» به تعریف هر یک از این مفاهیم رسیده و سپس در گام دوم تعداد 37 مولفه نیاز روانشناختی بنیادین را استخراج و تعریف نموده است. اصالت اثر: استفاده از ظرفیت نظریه های مربوط به نیازهای روانشناختی انسان در سایر علوم، همواره محدود به بکارگیری یک نظریه خاص بوده است، درحالی که استفاده از یک فرامطالعه که بتواند فرصت های بیشتری برای خلق ایده های جدید مرتبط با طراحی و توسعه محصولات تعاملی فراهم آورد مغفول مانده است. نتایج این تحقیق می تواند به درک عمیق تر از مفهوم نیازهای روانشناختی کاربر در مسیر طراحی محصولات تعاملی کمک نماید. همچنین نیازهای روانشناختی معرفی شده در این پژوهش را می توان به عنوان نقطه شروع طراحی محصولات تعاملی درنظر گرفت و این رویکرد جدید می تواند ظرفیت عظیمی برای ایجاد ایده های خلاقانه و تازه باشد.
۱۶۷.

بررسی تکامل پژوهش تامین مالی جمعی: استفاده از تحلیل کتاب سنجی و مصورسازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تامین مالی جمعی کتاب سنجی هم استنادی هم آیندی واژگان مصورسازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۲
بررسی ساختار فکری و مفهومی تامین مالی جمعی به پژوهشگران این امکان را می دهد تا علاوه بر شناخت چارچوب فکری حاکم بر این موضوع، روندهای جاری و زمینه های پژوهشی آتی را شناسایی کنند. برای این منظور، پژوهش حاضر مروری کمی است که تلاش دارد تا با استفاده از تحلیل های کتاب سنجی و نرم افزارهای تصویرسازی، که به لحاظ روش شناسی در تامین مالی جمعی نوآورانه است، روند تحول علمی در زمینه تامین مالی جمعی را مشخص کند. این پژوهش کتاب سنجی 1210 تولید علمی بازیابی شده از پایگاه داده W.O.S تا پایان دسامبر ۲۰۲۱ را تحلیل کرده است و از نرم افزار VOSviewer برای ترسیم نقشه و نشان دادن ارتباط ها استفاده کرده است. نتایج پژوهش نشان دهنده سیر صعودی پژوهش ها به خصوص از سال 2016 است و از نظر تعداد تولیدات علمی و استنادها سال 2021 بیشترین تعداد مقاله با 273 و با استناد 7011 داشته است. پژوهش حاضر در مرحله اول اقدام به شناسایی مؤلفان، مقالات، مجلات، نهادها و کشورهای پیشرو در این حوزه کرد. سپس براساس تحلیل هم استنادی، چهار خوشه به دست آمد که ساختار فکری این پژوهش ها را نشان می دهد. همچنین، استفاده از تحلیل هم آیندی واژگان این یافته ها را تأییدکرد و روند تحول این موضوع و مکاتب فکری تشکیل دهنده آن را نیز نشان داد. پژوهش حاضر چند شکاف تحقیقاتی را برجسته کرده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان