نظرات جنجالبرانگیز خیام، در سرودههای اندکش، توجه عمومی خیام پژوهان را به خود واداشته و آنها را از بررسی ساختاری و هنریِ رباعیات ،باز داشته است. کم توجهی به ساختارِهنری رباعیات، تا آنحداست که ویژگیهای سبکی و زیباییهای هنری سرودههای خیام، از چشم بسیاری از اهل ادب و اندیشه دور مانده و فرو پوشیده است. یکی از ویژگیهای بنیادی رباعیات خیام، قرینه سازیهای پیدرپی است. بیش از 90% از رباعیاتخیام،از این امکانِ بیانی سودبردهاند.میزانِبرخورداری رباعیاتخیام از این ویژگی، تا آنجاست که میتواند معیاری برای بازشناختِ سرودههای او از شعر شاعران دیگر باشد. در این مقاله، قرینههای موجود در رباعیات خیام درسه دسته زیر تقسیمبندی و بررسی شده است: 1. قرینههای تقابلی ((Antonymous symmetries 2. قرینههای تعادلی Equivalent symmetries)) 3. قرینههای ترادفی (Synonymous symmetries)
خیام؛ شاعر، فیلسوف، ریاضی دان، و متفکریست که در زمانه خاصی از سختگیری و تعصب می زیست. بررسی اوضاع اجتماعی و سیاسی عصر او به لحاظ تاثیری که بر منش و شخصیت او داشته بسیار اهمیت دارد. رباعیاتی که از او بازمانده از یک سو چهره فیلسوفی شکاک را ترسیم می کند که برای رهایی از رنج زیستن، توصیه ای جز اغتنام فرصت و بهره گیری از لذات حیات ندارد و از سوی دیگر سیمای مردی را که برای رویارویی با زمانه و التیام دردهای درونی خود نوعی مقابله منفی را فقط در گفتار خویش انعکاس می دهد در حالی که زندگی عملی او کاملاً متفاوت با این گونه نگرش است. رویکرد به این مساله موضوع بحث این مقاله خواهد بود.
شاید بیش از هر شاعر پارسی گویی، بر شعر، اندیشه و شخصیّت خیام، پرده ابهام کشیده شده است. نسبت دادن رباعیات مختلف، این ابهام را چند برابر کرده و از سوی دیگر نیز همین ابهام، سببِ این شمارگوناگون رباعیات وی شده است. خیام به سبب ارتباط تنگاتنگی که در دوران زندگی با دربار و حکومت داشت، از مسایل و مشکلاتی که جامعه را از ثبات و خیر همگانی محروم می کرد، به خوبی آگاه بود. جامعه ای که خیام در آن می زیست، عرصه جدال متعصّبانی شده بود که با تکیه بر عقاید خود، در پی دستیا بی به اقتدار بودند. در حقیقت قواعد اخلاقی حاکم بر جامعه بر عقایدی استوار بود که ثمری جز خودکامگی نداشت. به همین روی، او از رباعی بسان مانیفست مکتبی اخلاقی بهره برد؛ مکتبی که اگر با مکتب های امروزی قیاس شود بیشترین شباهت را با اصول مکتب «اصالت فایده» دارد؛ در مکتب اخلاقی او، نیکی یا بدی امور، بستگی به پیامد آن ها و این که چه میزان خوشی ایجاد می کنند دارد و به عقاید عمومی و تفاسیر متعدد آن وابسته نیست. خیام از اهمیت و منفعت آزادی های فردی برای پیشرفت جامعه به خوبی آگاه بود؛ به همین روی، در رباعیات خود کوشید فضای جمود فکری را که بر جامعه حکم فرما بود، در هم شکند و روحیه تساهل و مدارا را تقویت کند.