فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۲۷٬۰۰۶ مورد.
۱۸۱.

پرتوی بر اهواز کهن از خلال متون ساسانی و اسلامی و حدسی در باب مکان رام اردشیر ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اهواز ساسانی هرمزشهر رام اردشیر هوجستان واجار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۷۵
درباره سرآغازهای شکل گیری شهر اهواز بسیار کم می دانیم. هرچند بنیان شهری در این ناحیه را تا روزگار عیلامیان تخمین می زنند، کهن ترین روایات تاریخی و شواهد باستان شناختی در باب این شهر از روزگار اشکانیان و ساسانیان فراتر نمی رود. آن گونه که از متون دوره ساسانی، چون شهرستان های ایرانشهر ، و انبوه تاریخنامه های دوره اسلامی برمی آید در این زمان شهری به نام هرمزاردشیر توسط اردشیر بابکان یا نوه او هرمزاردشیران در این ناحیه بنا شد. بنا به روایات غالب، این شهر، چون بسیاری از شهرهای ایران پیش از اسلام، ساختاری دوبخشی (مردمی و حکومتی) داشته که بخش مردمی هوجستان واجار و بخش حکومتی هرمزاردشیر نامیده می شده است. با ظهور اسلام شهر حکومتی از بین رفته و شهر مردمی با تعریب با عنوان سوق الاهواز ادامه حیات داده است. اما این روایات خود خالی از ابهام و آشفتگی نیست. در این مقاله سعی شده است با استفاده از روش تحقیق تاریخی نگاهی موشکافانه تر به روایات بنیادگذاری اهواز انداخته شود و با تحلیل و مقایسه این روایات تبیین روشن تری از چند و چون این کهن شهر کمتر شناخته ایرانی به دست داده شود. چنین تبیینی علاوه بر رفع ابهام و آشفتگی روایات می تواند پشتوانه خوبی برای جست وجوهای تاریخی و هویتی و مطالعات میدانی در باب اهواز امروز، به مثابه یکی از مواریث تاریخ شهرسازی ایران، باشد. نتایج این تحقیق بیانگر روایتی نو از شکل گیری اهواز در روزگار ساسانیان است که اندکی با آنچه تاکنون نقل شده تفاوت دارد، اما همزمان هم می تواند جمع مناسب تری میان روایات متفاوت و گاه متناقض نقل شده درباب این شهر به دست دهد و هم فرضیه ای تازه در باب مکان رام اردشیر یا رامش اردشیر، یکی از نخستین شهرهای بنیادشده از سوی اردشیر بابکان، بیافریند. براساس این تحقیق، هرمزاردشیر و هوجستان واجار در واقع نام یک مکان است که همان هسته مردمی شهر اهواز پیش از اسلام بوده و پس از اسلام با نام سوق الاهواز به حیات خود ادامه داده است. در مقابل هسته حکومتی و نخستین اقدام شهرسازی ساسانیان در این ناحیه رام اردشیر یا رامش اردشیر بوده که با ظهور اسلام از بین رفته و آشفتگی متون جغرافیایی و تاریخی دوره اسلامی در ذکر مکان آن احتمالاً از همین حقیقت ناشی شده است.
۱۸۲.

عکس های ورناکولار: تاریخ اجتماعیِ بصری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: عکاسی ورناکولار تاریخ عکاسانه تاریخ اجتماعی عکس زندگی روزانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰ تعداد دانلود : ۳۴
عکس های ورناکولار که عموماً عکس های روزمره و ببین وبنداز، عکس های اداره جات تشخیص هویت و پلیس و غیره را شامل می شوند، به خاطر ثبت انواع کیفیات حاضر در زندگی روزانه و پیوند اساسی با کنش ها، باورها، عادات و روش های زندگی مردم، عملاً دارای کیفیات استنادی چونان متن دیداریِ تاریخ اجتماعی هستند. از این منظر، در مطالعه و تحلیل عکس های ورناکولار، نه کیفیات هنری و زیبایی شناسانه شان، که روش های روزمره ی ثبت عکاسانه توسط مردم از منظر تاریخ اجتماعی است که دارای اهمیت است.  برهمین اساس، می توان با روش مورخان اجتماعی که سعی در تحلیل و واکاوی جزیی ترین مسائل زیست روزانه در بستر فرهنگی خاص دارند، به چیستی، تعاریف، و محتوای عکس های ورناکولار پرداخت. سوال اصلی اما این هست که براساس تاریخ زندگی روزانه، کدام ویژگی های عکس های ورناکولار آن را درپیوندی هستی شناسانه با تاریخ اجتماعی نوین قرار می دهد؟ می توان گفت که این دسته آثار عکاسانه، به دلیل خارج بودن از عرف و تعاریف نهادهای هنری، از الزامات و ضروریات دستوری هنر خارج بوده و همین امر موجبات ظهور کیفیت استنادیِ یکتا از متن زندگی روزانه را برای مورخان فراهم می سازد. در نتیجه ی این امر، عکاسی ورناکولار در معنای کلی خود می تواند بازوی توانمند تحقیق و پژوهش در حوزه ی مطالعات تاریخ اجتماعی باشد و چه بسا دور از قاعده نباشد اگر بگوییم بدون ثبت اسناد ورناکولار، اصولاً مطالعات زیست روزانه ی بسترهای اجتماعی در علم تاریخ با مسئله ی اساسی نقصان در ارجاع دهی و استنادسازی همراه می گردد.
۱۸۳.

بررسی گفتمان انتقادی رساله کشف الغرایب فی الامور عجایب به ساختار سیاسی ایران عصر ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مجدالملک سینکی انتقادی کشف الغرایب عصر ناصری ساختار سیاسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸ تعداد دانلود : ۴۷
  اندیشه گران و نخبگان ایرانی پس از آشنایی با جامعه غرب در دوره قاجار، درباره عقب ماندگی و ضعف ایران در عرصه های مختلف، ازجمله ساختار سیاسی_ سنتی و ناکارآمد کشور آگاه شدند. به همین منظور  برای انجام اصلاحات و نوسازی ایران با روش های گوناگون، ازجمله نوشتن رساله و... شروع به فعالیت کردند. مجدالملک سینکی(1260- 1188ش.)، یکی از اندیشه گران عصر ناصری بود که با نگاشتن رساله کشف الغرایب به عنوان یکی از پیشگامان این عرصه شناخته می شود. بنابراین مقاله حاضر درصدد است تا با بهره گیری از روش توصیفی _ تحلیلی به این سؤال پاسخ دهد که گفتمان انتقادی مجدالملک در رساله کشف الغرائب به ساختار سیاسی ایران عصر ناصری چه رویکردی داشته است. یافته های این بررسی نشان می دهد که مجدالملک با آگاهی نسبی از نظام های سیاسی در اروپا، از ساختار سیاسی ایران به دلایلی، همچون بی کفایتی کارگزاران دولتی، ضعف شاه، ناکارآمدی روشنفکران و نبود قانون در ارکان مختلف کشور، انتقاد کرد و اصلاحات و تغییرات در ساختار سیاسی ایران را خواهان شد.
۱۸۴.

Explaining the Effectiveness of Human Visual Perception in the Architectural Environment of Golden and Geometric Proportions in the Sense of Belonging to the Place

کلید واژه ها: Golden Proportions Geometric Proportions visual perception sense of belonging to place Sense of place

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱ تعداد دانلود : ۱۶۲
The ability to recognize and compare shapes and understand the concept of proportions is one of the first human findings from environmental geometric data. And certainly the formation of geometry as a science of recognizing the arrangement of lines, shapes and levels and proportions leads to the definition of golden proportions in the mathematical sciences as a new way of organizing shapes and forms. Golden and geometric proportions are effective as a determining element in the scale of spatial forms, and the formation of spatial forms by not using or misuse of geometric proportions is due to functional and psychological interactions on human perception and cognition. Which causes the construction and formation of scales and proportions of the environment and the emergence of psychological effects due to human activities in the environment. And then the abnormal effects and environmental dysfunction on the saccade system of the human eye and as a result the feeling of fear and lack of belonging to the place interacts. On the other hand, nature as the raw material of creation, and the principle and mother of man, which causes him to model the proportions in nature. Understanding the laws governing the relationships between elements and spatial shapes leads to the formation of geometric and golden proportions in the spending of space. Because knowing the symbol of shapes, proportions and scales in the world of meaning and kingdom is reminiscent of the divine order in all dimensions of the world (even in astronomy). Therefore, evaluating the values ​​of spatial proportions in nature as the bedrock of human life and the pattern of psychological perceptions, leads to the adoption of human activities. Also, the study of human needs on a mental and psychological scale from the perception of the environment causes the recognition of scales and dimensions by human visual senses, which leads to the perception of the correct golden and geometric proportions through Sakadi eye movements and psychophysical sciences. . Certain ratios can also be observed in the creation and design of various shapes in nature. These relations are those geometric relations that have immaterial roots and follow the spiritual and supernatural principles, believing that their subject is sacred, and have a symbolic language and spiritual characteristics. In the traditional world, geometry was inseparable from the other four Pythagorean sciences, namely arithmetic, music, and astronomy. And traditional geometry is also associated with the symbolic composition and shapes of space. To this end, the study of the effect of golden and geometric proportions on human visual perception of the architectural environment based on the sense of belonging to the place, causes visual quality to increase the sensory richness of the place and achieve human values ​​and criteria in the sense of belonging to the place and human needs. To be considered by the architect. In this research, with the perspective of this identity and the interaction of geometric and golden proportions and the sense of belonging to the place, the criteria and indicators of the research have been studied and the results have been presented in the form of tables and diagrams.
۱۸۵.

میزان مطابقت عناصر توصیفِ اسناد در آرشیوهای اسناد تاریخی ایران با استاندارد ملی توصیف آرشیوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استاندارد توصیف توصیف آرشیوی استاندارد شماره 22754 سازمان استاندارد ملی ایران استاندارد ایساد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳ تعداد دانلود : ۳۹
هدف : بررسی عناصر توصیف اسناد در هفت آرشیو اسناد تاریخی ایران و تطابق آن ها با استاندارد ملی توصیف آرشیوی. روش/ رویکرد پژوهش : روش این تحقیق مطالعه کتاب خانه ای و پیمایش توصیفی با کار میدانی است. جامعه موردمطالعه پژوهش کده تاریخ معاصر؛ سازمان کتاب خانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی؛ بخش خطی کتاب خانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران؛ کتاب خانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی؛ اداره اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجه؛ سازمان اسناد و کتاب خانه ملی؛ مؤسسه کتاب خانه و موزه ملی ملک بوده است. یافته ها و نتیجه گیری : از بیست وشش عنصر توصیف اسناد در استاندارد ملی توصیف آرشیوی دو عنصر «شرایط حاکم بر بازتولید» و «یادداشت انتشارات» در هیچ یک از آرشیوها استفاده نشده است. از بیست وچهار عنصر دیگرِ استاندارد ملی به صورت مستقیم، یا درج در یادداشت یا در فرم های جداگانه بهره برداری شده است که عبارت اند از: از هشت عنصرِ «سطح توصیف»؛ «سابقه آرشیوی»؛ «ارزش یابی، امحاء و جدول زمان بندی»؛ «نظام تنظیم»؛ «گسترش های آتی»؛ «بازیابگرها»؛ «واحدهای مرتبط با توصیف»؛ «قواعد یا قراردادها» فقط در معاونت اسنادِ سازمان اسناد و کتاب خانه ملی استفاده شده است. همه آرشیوها از شش عنصر «کد(های) ارجاع»؛ «عنوان»؛ «تاریخ(ها)»؛ «زبان/خط»؛ «یادداشت آرشیودار»؛ و «تاریخ(های) توصیف ها» بهره برده اند. از ده عنصر باقیمانده، در برخی از آرشیوها استفاده شده است. تعداد سی ویک عنصر خارج از استاندارد ملی و براساس نیازهای سازمانی تعریف شده اند. به علت نبود نیروی متخصص آرشیو در اغلب آرشیوهای موردمطالعه، استاندارد اجرا نشده است و نایکدستی در توصیف اسناد دیده می شود.
۱۸۶.

پیشنهادی برای گاهنگاری و تعیین کاربری بقایای معماری دفاعی کوه اشکوت، محمودآباد (شمال غربی ایران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: محمودآباد کوه اشکوت استحکامات دفاعی برج و باروی سنگی دوره اشکانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸ تعداد دانلود : ۹۴
کوه اشکوت در شمال شرقی شهر محمودآباد، دارای آثار باستانی وسیعی است. در اضلاع غربی، شمالی و جنوبی این کوه، بناهای سنگی فروریخته ای وجود دارد که به احتمال مربوط به استحکامات دفاعی یک دژ است. همچنین، بر بالای این کوه، سازه های معماری پراکنده ای به صورت پشته های کم ارتفاع و پایه دیوارهای منظم دیده می شود. توصیف، تفسیر و گاهنگاری این آثار، با توجه به شیوه ساخت، مصالح به کار رفته، داده های سفالی و الگوهای دیرین اقلیم شناختی انجام شده است. پس از مطالعات تطبیقی، بازه زمانی کاربرد این کوه و آثار معماری اصلی دژ به طور احتمالی به هزاره اول ق.م تخمین زده می شود که بعدها در دوره اشکانی-ساسانی با توجه به موقعیت راهبردی آن مجدداً مورد سکونت قرار گرفته است. طی بررسی مقدماتی سطح کوه اشکوت و توده خاک های حفاری شده توسط حفاران غیرمجاز، قطعاتی از ظروف سفالی شامل لبه، دسته، کف و بدنه، بدون لعاب با خمیر و پوشش نخودی رنگ که به احتمال زیاد متعلق به هزاره اول ق.م، دوره اشکانی-ساسانی است، به دست آمد. عوامل طبیعی و انسانی در گذر زمان، آثار کوه اشکوت و بقایای معماری روی آن را تغییر داده اند. حفاری های غیرمجاز عامل مهمی است که پلان معماری این محوطه بزرگ طبیعی - باستانی را دچار آسیب کرده است. در این زمینه لازم است، برنامه های حفاظتی و مدیریتی مورد توجه مسئولان میراث فرهنگی قرار گیرد.
۱۸۷.

پیامد فرهنگی مفقود شدن منابع تاریخی امامیه از قرن اول تا قرن هفتم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: منابع تاریخی امامیه منابع مفقود تاریخ تشیع قرن اول قرن هفتم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷ تعداد دانلود : ۵۳
مفقود شدن منابع تاریخی شیعه در قرون اول تا هفتم به علل و عوامل متعدد؛ دارای پیامدهایی در حوزه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بوده است. پاسخ به این پرسش که مفقود شدن منابع تاریخی چه پیامدهایی در حوزه، فرهنگی داشته است موضوع این نوشتار است. بررسیدن آثار ، منابع کتابخانه ای و اظهارات صحاب نظران، با روش توصیف و تحلیل داده ها؛ هدف مورد نظر را محقق خواهد کرد که پیامد مفقودی منابع تاریخ امامیه را در حوزه فرهنگی نمایان کند. نمی توان پذیرفت که از بین رفتن منابع در حوزه فرهنگ پیامد جدی نداشته است و داشته های موجود برای پاسخگوئی به شبهات حوزه تاریخ کفایت می کند. از جمله پیامد مفقود شدن منابع تاریخی، اینکه دانش تاریخ مورد بی توجهی یا کم توجهی واقع شده است. فربگی برخی دانشها، نادیده انگاشتن تاریخ، استفاده از تاریخ در راستای اثبات مباحث کلامی و وارد شدن مباحث فرا تاریخی در حوزه تاریخ یافته های این نوشتار است.
۱۸۸.

گونه شناسی و تحلیل سکه های خاراسن در موزه ایران باستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: سکه خاراسن سلوکی شاهان محلی پارتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷ تعداد دانلود : ۲۱
خاراسن یکی از شهرهای است که بنا بر اهداف تجاری، به فرمان اسکندر مقدونی در منطقه اروندرود تأسیس شده و تا سال ۱۲۷ ق.م توسط شاهان سلوکی اداره می شده است. در سال ۱۲۵ ق.م هوسپائوسین به عنوان یکی از حکام محلی با ضرب سکه اعلام خودمختاری کرده است. این شهر به علت موقعیت سوق الجیشی در تجارت آبی دارای اهمیت بسیاری بوده است. منابع تاریخی اطلاعات اندکی در مورد شاهان محلی خاراسن به پژوهشگران می دهند. از این رو، بررسی مسکوکات برجای مانده از این شاهان همراه با متون تاریخی بهترین روش مطالعه آنها به شمار می رود. هدف از این پژوهش معرفی سکه های خاراسن موجود در موزه ملی ایران و بررسی وقایع تاریخی و ضرب سکه های نقره و مسی توسط شاهان محلی خاراسن است. این پژوهش به روش میدانی و اسنادی با رویکرد تاریخی انجام شده است. نتایج نشان می دهد که این سکه ها متعلق به شاهان هوسپائوسین، مهرداد دوم و شاهان خاندان آتامبلوس است. مطالعات تاریخی و سکه شناسی مشخص می کند که هوسپائوسین تا آتامبلوس ششم با مناطق عربی خلیج فارس مراودات تجاری داشته اند و از نظر سیاسی این حاکمان محلی نقش موازنه منفی در منطقه ایفا می کردند. از زمان پاکور دوم به بعد، اداره این منطقه به شاهزادگان پارتی سپرده شده و بدین طریق قدرت حاکمان محلی محدود گردیده است.
۱۸۹.

زن خنیاگر بر اساس شواهد به دست آمده از تدفین گورستان عصر آهن گوهر تپه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: ساز موسیقی عصر آهن گوهر تپه بهشهر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸ تعداد دانلود : ۳۰
موسیقی نوعی رفتار انسان تلقی می شود که از نظر تأثیر بسیار نیرومند است. موسیقی را باید اولین ابزار بیان غریزی انسان دانست. آن چه که مسلم است انسان از همان آغاز آفرینش برای توصیف حالت های درونی خویش از رقص و آواز استفاده می کرده است. موسیقی در تاریخ ایران باستان سابقه ای بسیار طولانی دارد. بررسی آثار و مدارک نشان دهنده جایگاه والای موسیقی در ایران باستان است و موسیقی در تشریفات مذهبی ایران نقش موثری داشته است. هدف از این پژوهش، شناخت ابزار و ادوات موسیقی دوران باستان به ویژه ساز مکشوفه از گورستان عصر آهن گوهر تپه و اهمیت نقش زن در خنیاگری و موسیقی است. با توجه به کاوش ها و بررسی هایی که در محوطه های عصر آهن منطقه مازندران و گیلان صورت گرفته، تا به حال چنین سازی به دست نیامده است. زیرا این ساز از شاخ گاو ساخته شده و قسمت انتهای آن که از فلز نقره است با هفت میخ به بدنه ساز پرچ  شده است. در کنار این تدفین علاوه بر ساز فوق ماسکی از جنس مفرغ، زیورآلات، اشیای فلزی، مهره های لاجورد و تعدادی ظروف سفالین کشف گردیده که نشان دهنده جایگاه والای شخص متوفی و نقش زن در خنیاگری و موسیقی عصر آهن ایران است. این پژوهش با روش تحلیلی – تجربی و با استفاده از مطالعات میدانی صورت گرفته است. نتایج نشان می دهد ساز مکشوفه از گوهر تپه که شبیه به ساز نی است، جزو سازهای بادی محسوب می شود که از قدیمی ترین سازهای دوران باستان بوده است.
۱۹۰.

Military Reasons of Heraclius’ Successes against the Sasanian Spāh: A Re-Examination of Karantabias’ Analysis

نویسنده:

کلید واژه ها: Sasanian Byzantine Central Asia Steppe Khazar-Turkic Spāh Savaran Archery Stirrup Lappet

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹ تعداد دانلود : ۴۷
This article addresses and re-examines Marc-Anthony Karantabias’ analysis of factors that contributed to the defeat of the Sasanian Spāh by Heraclius by 627-628 CE. Karantabias’ analysis may be categorized into four (military) misconceptions with respect to the Spāh: (1) the notion that the late Sasanian Spāh lacked stirrups for the Savaran cavalry (2) the alleged refusal or lack of knowledge of the Mongolian draw which is proposed to have been of greater efficacy than the Sasanian (3-finger) bowshot (3) the notion of “Persian conservatism” leading to the Spāh’s refusal to adopt new military technologies and (4) the alleged supremacy of Steep/Central Asian and/or Hun-Turkic cavalry warfare over the Sasanians. These four misconceptions fail to be supported by a close examination of archaeological sites (e.g., Taghe Bostan) and artifacts (e.g., Sasanian stirrups, metal works, etc.), primary sources and pertinent research studies. A fifth misconception pertains to the lack of consideration of the shortcomings of the Sasanian four-Spadbed system which Heraclius was able to successfully exploit against the Sasanian empire. In conclusion, Heraclius’ successes are attributed to his exploitation of the weaknesses of the four-Spāhbed system as well as the Byzantine willingness to adopt Steppe/Central Asian technology (e.g., compound bow, iron stirrup).
۱۹۱.

بررسی میزان اهمیت عناصر فراداده ایِ استاندارد ای بی یوکور برای سازمان دهی منابع و محتوا در آرشیوهای دیداری شنیداری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استانداردهای فراداده ای استاندارد ای بی یوکور (EBUCORE) سازمان دهی دانش منابع دیداری شنیداری محتوای دیداری شنیداری آرشیوهای دیداری شنیداری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵ تعداد دانلود : ۳۳
هدف : پژوهش حاضر با هدف ارائه عناصر فراداده ای مناسب برای سازمان دهی منابع و محتوای آرشیوهای دیداری شنیداری، به بررسی استاندارد فراداده ای ای بی یوکور می پردازد. روش/ رویکرد پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی است. داده های این پژوهش با روش مطالعه اسنادی (کتاب خانه ای) و پیمایشی گردآوری شده اند. برای استخراج عناصر و جمع آوری اطلاعات اولیه، متون و پایگاه های اطلاعاتی، پایان نامه ها، متن سند 3293 ای بی یوکور مطالعه شدند. سپس با طراحی پرسش نامه ای اهمیت وجود آن عناصر در توصیف منابع دیداری شنیداری از آرشیویست ها و مدیران آرشیوهای دیداری شنیداری منتخب شهر تهران پرسیده شد. در مرحله بعد داده های گردآوری شده، با نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها و نتیجه گیری : در این پژوهش سیاهه وارسی متشکل از 84 عنصر فراداده ای برای توصیف و تنظیم منابع دیداری شنیداری، در چهار بُعد ساختاری (11 عنصر)، توصیفی (50 عنصر)، فنی (17 عنصر)، و مدیریتی (6 عنصر) از دیدگاه صاحب نظران و استادان حوزه آرشیو بررسی و میزان اهمیت آن ها امتیازدهی شد. براساس نتایج به دست آمده، میانگین و انحراف معیارِ عناصر تشکیل دهنده نواحی چهارگانه، نظر موافق جامعه پژوهش را کسب کردند. سازمان دهی دانش نهفته در آثار دیداری شنیداری براساس استانداردهای مدون و الگوهای ساختاریافته موجب بازنمایی دقیق این گونه منابع می شود و نتیجه آن ارتقای سرعت، صحت و دقت در بازیابی اطلاعات، و چابکی سازمان ها در مدیریت محتواست. عناصر فراداده ای ارائه شده در پژوهش حاضر، براساس استاندارد تخصصی ای بی یوکور است و به منابع دیداری شنیداری اختصاص دارد و می تواند پاسخ گوی نیاز همه آرشیوهای دیداری شنیداری باشد.
۱۹۲.

واکاوی مضامین اخلاقی مرتبط با زنان در اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در حوزه مفاهیم تعلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ساسانیان متون فارسی میانه زرتشتی زنان اندرزنامه آذرباد مهراسپندان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳ تعداد دانلود : ۳۰
ادبیات اندرزی در بین متون پهلوی به دلیل طرح  مفاهیم اخلاقی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. در این راستا متن اندرزی منسوب به آذرباد مهراسپندان از موبدان موبد عصر شاپور دوم ساسانی حاوی نکات تعلیمی قابل تأملی است که با هدف تربیت نسل نگاشته شده است. جستار حاضر به روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر ترجمه های موجود  از منابع کهن فارسی میانه زرتشتی بر آن است تا رهیافت های تعلیمی این متن را در خصوص زنان مورد واکاوی قرار دهد و در پی پاسخ گویی به این پرسش است که؛ تعالیم اندرزی متن آذرباد مهراسپندان در خصوص زنان چه بوده و چه عواملی بر محتوای آن تاثیرگذار بوده است؟ بررسی ها بیانگر این است که در اندرزنامه مزبور تعلیم زنان در چارچوب معطوف به زندگی خانوادگی و اجنماعی مورد توجه ویژه قرار گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که رهیافت های تعلیمی زنان در اندرزنامه مزبور عبارتند از: 1. اهتمام به ازدواج و فرزندآوری؛ 2. تعلیم و فرهنگ پذیری؛ 3. توجه به ویژگی رفتاری شرم و حیا؛ 4. عدم اعتماد به زنان. بدین معنا که هر چند آذرباد معتقد به فراهم نمودن بستر آموزش و تعلیم برای زنان در کنار فرزندان است؛ اما زنان را تابع مردان دانسته که می بایست تحت تکفل همسر بوده و در روابط با آنان جانب احتیاط رعایت شود. این نگرش متأثر از سنت تعلیمی پیش از عصر ساسانی بوده که سینه به سینه منتقل شده و در ادبیات تعلیمی شفاهی، زنان را در رتبه ای پایین تر از مردان قرار داده و در این متن نیز بر آن صحه گذاشته شده است.
۱۹۳.

Some Remarks on the Identity of the Ram-Headed Bronze Statuette from Persepolis

کلید واژه ها: ram-headed bronze statuette Egyptian deities Persian period Persepolis

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶ تعداد دانلود : ۱۳۲
It has been nearly 86 years since the Egyptian bronze ram-headed statuette, known as Harsaphes, was found outside the Treasury in the Garrison Street of Persepolis during the archaeological excavations by the Oriental Institute of the University of Chicago. The iconographic features of this little-known statuette is associated it with an Egyptian deity, which makes its genre unique in the heartland of the Persian Empire. It should be noted that the four ram-headed deities: Heryshef, Khnum, Amun, and Banebdjedet, sometimes bear a striking resemblance in the formal Egyptian art. This paper re-opens the discussion on the statuette’s identity, and offers a detailed comparison between this statuette and other Egyptian ram-headed deities. The results from a comparative analysis are critical to the supposed attribution of Harsaphes to the statuette, and examine the likelihood of being all four ram-headed gods.
۱۹۴.

The Good Shepherd Motif on Sasanian Seals

کلید واژه ها: Good Shepherd Christian Seal Motif Sasanian

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۶ تعداد دانلود : ۱۴۸
The artistic background of the Good Shepherd motif can be traced to ancient eras of the East and the West. This motif later gained prominence in early Christian art. The ram-bearer (carrying a sacrificial or an offering animal) first appeared in Near Eastern art and later became an important motif in Greco-Roman art to represent certain roles of the god Hermes. This motif was considered by Christian converts as a symbol of Jesus Christ, as they represented him in the figure of a young shepherd caring for his flock. This theme can also be seen on some Sasanian seals, which can be considered as the Good Shepherd motif. In this article, the authors introduce the aforementioned motif depicted on these seals and examine their possible connection with the Christian communities. The motif of the Good Shepherd, as seen on the seals, demonstrates modifications in the original iconography. These changes can be observed in the longer dress of the ram-bearer or the engraving of celestial symbols. These modifications are probably a sign of the localization process of an imported motif in the Sasanian Empire.
۱۹۵.

Reconstruction of a Persian Reinforced Bakhter Armor from the Period of 1540-1650: A Comprehensive Study

نویسنده:

کلید واژه ها: Reinforced Armor Bakhter Armor Plate Combined Mail Weaving Mail Armor Anatomical Mail Collar Jošan Yushman Kalantar

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴ تعداد دانلود : ۳۷
In recent years there has been a growing interest among historians, historical martial artists, reenactors, and those who are interested in Eastern culture as well as in Persian offensive and defensive weapons to have a more detailed study of armor. The change in the paradigm of defensive weapons throughout Western Asia (the last quarter of the 15th to the first quarter of the 16th century) has not yet been fully investigated. Reconstruction of mail-and-plate armor from a period between 1540-1650 CE is quite challenging as most museums or major private collections do not have a complete set. Based on a detailed study of existing sets of joshan armor and several technical assumptions related to the design of this type of armor, the present study tries to reconstruct a fully protective complex of a joshan armor that was worn by a noble Persian warrior. The purpose of the following article is to reproduce a Persian mail-and-plate armor from a period between 1540-1650 CE in its original size and design with its inherent properties and qualities. Different existing sets of this type of armor from museums are studied and compared to different miniatures and literary sources. Based on the collected information gained from theoretical and practical research, the article presents a historical armor design and provides advice on the practical reconstruction and production of such a set of armor. Armor masters were looking for the best combinations and ratio of plates and mail armor in one set. They were experimenting with the shapes and sizes of plates, the number of holes, diameters, geometry, and method of ring interconnections. Characteristic of the armor of this period is rather large plates and a small number of their rows (3-5 rows on the chest/back), a small overlap of the plates in a row, basically only the same standard plates are used, large mail rings (inner diameter about 10 mm).
۱۹۶.

تبیین و تحلیل سیر ارتباط علمی محدثان و عالمان اصفهان و نیشابور از سده سوم تا هفتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارتباط علمی اصفهان نیشابور سفرهای علمی حدیث

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸ تعداد دانلود : ۶۷
تعامل علمی در تمدن اسلامی زمینه بالندگی مراکز علمی و رشته های مختلف علوم را فراهم کرد. نیشابور به عنوان یکی از مراکز مهم علمی جهان اسلام، به خصوص در زمینه دانش حدیث و با داشتن امتیازات ویژه در جذب عالمان اصفهان به نیشابور موفق بود. تعداد این عالمان و محدثان اصفهانی در نیشابور در قرن چهارم و پنجم به دلیل شرایط نیشابور به هفتاد نفر رسید. شماری از عالمان نیشابور نیز در اصفهان حضور یافتند. برخی از عالمان و محدثان اصفهان، به خصوص کسانی که مذهب شافعی داشتند، با سفر به نیشابور بر جریان حدیثی نیشابور تأثیرگذار شدند و جزء مشایخ محدثان مشهور نیشابور قرار گرفتند. این نوشتار بر آن است تا با روش توصیفی و تحلیلی این سؤال را بررسی کند که چه عاملی در تعامل محدثان و عالمان نیشابور و اصفهان در قرن چهارم و پنجم مؤثر بود؟ چگونه محدثان اصفهان در دانش حدیثی نیشابور تأثیر گذاشتند؟ محدثان اصفهان به دلیل رونق مذهب شافعی در نیشابور و امتیازاتی که برای پیروان مذهب شافعی فراهم بود، در قرن چهارم و پنجم به نیشابور سفر و با محدثان نیشابور تعامل علمی کردند. همچنین برخی محدثان اصفهان با حضور در نیشابور جزء مشایخ و استادان محدثان بزرگ و مشهور شافعی مذهب نیشابور شدند و دستاورد این تعامل وجود روایات محدثان اصفهانی در تألیفات محدثان مشهور نیشابوری بود که به طور محسوسی در تألیفات محدثان مشهور نیشابور به چشم می خورد.
۱۹۷.

نقش سیاسی اجتماعی مطبوعات در فرایند نوسازی و تحولات دوره مشروطیت با رویکرد تحلیل محتوای گزارش های روزنامه صوراسرافیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: «صوراسرافیل مشروطیت مطبوعات نقش سیاسی اجتماعی نوسازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰ تعداد دانلود : ۶۲
روزنامه صوراسرافیل در تعیین و تبیین جهت گیری سیاسی و اجتماعی نظام تازه تأسیس مشروطه، خوانشی ویژه و متأثر از ایدئولوژی نوسازی و تحولات داشته است. فهم نویسندگان این روزنامه از ایدئولوژی نوسازی و تحولات چه بود و چگونه آن را با دین اسلام و سنت های ایرانی تلفیق کردند؟ بنابر نگاشته های روزنامه صوراسرافیل می توان گفت که فرایند نوسازی و تحولات در شکل حکومت ملی، بر بینشی سیاسی و اجتماعی استوار است. روزنامه صوراسرافیل بر مؤلفه هایی، نظیر حاکمیت و حکومت مردم، استقلال، آزادی و تساوی حقوقی افراد تأکید دارد و تحقق این امور را شرط لازم برای گذار به فرایند نوسازی و تحولات فرض می کند. افزون بر این، از سوسیالیسم به عنوان هدف و افق نهایی این نظام سیاسی یاد شده است که کم کم و با اصلاح وضع موجود محقق خواهد شد. این روزنامه با تأسی به امر خاتمیت و دریافت تازه از دین در شکل جهان بینی توحیدی، سوسیالیسم را با بینش توحیدی ترکیب کرده و آن را مبنای نظری و فلسفی خوانش خود قرار داده است. اگرچه شواهد نشان می دهد این تلفیق نتوانسته است ارتباط طبیعی بین این وجوه برقرار سازد و گفتمان تازه ای را بنا کند، اما می توان از این تلاش برای نقطه آغاز اندیشه ایجاد گفتمان در فرایند نوسازی و تحولات در ایران یاد کرد.
۱۹۸.

Rostam’s Fight with the White Dīv in the Context of the Primeval Myth of the “Rain Shaman”. Theory of Polish Researcher Maria Składankowa

نویسنده:

کلید واژه ها: Firdowsī Šāh-nāma Rostam White Dīv Myth Rain Shaman

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱ تعداد دانلود : ۴۶
In the 1980s, Polish researcher Maria Składankowa promoted in her publications a theory stating that the representatives of the Sistani family described in Ferdowsī's Šāh-nāma were reflections of the rainy and sunny steppe shamans. The four main representatives of this lineage were said to alternately represent these particular shamans beginning with the primordial and rainy shaman personified by Sam and ending with the solar shaman in the form of Sohrab. Another rain shaman according to Składankowa was to be Rostam. This article aims to introduce Składankowa's theory to the international research community and to subject it to verification. The battle between Rostam and White Dīv, which was the seventh trial in Rostam's cycle of seven trials, was used for verification. This is a clash between two national heroes and the circumstances of this battle blur the boundaries between what is commonly understood as good and as evil. Thus, this is an example that perfectly demonstrates Składankowa's theory of rejecting religious notions of good and evil and focusing on the primeval connection between man and nature when it was man's greatest ally and enemy. Neither Rostam nor White Dīv, according to Składankowa's theory, are therefore completely good or completely evil, like any element of nature, which can be a life-giving or destructive force. Identified with good forces, the sun warms the earth and causes vegetation but can also cause drought and the death that follows. Identified with evil forces, rain can cause floods, but without it, vegetation will die. There is no absolute good or absolute evil in nature. Nor is there one in the battling Rostam and White Dīv. Ferdusī's description of this combat in Šāh-nāma clearly goes back to this primeval myth leaving the story universal.
۱۹۹.

بازخوانی جایگاه و هویت زنان هنرمند قاجاری با نگاهی به رقم ها و ترقیم ها (در گذار از عهد فتحعلی شاه تا آغاز پهلوی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قاجار زنان هنرمند رقم ترقیم هویت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰ تعداد دانلود : ۳۲
تاریخ هنر ایران اساسا تاریخی درباری و مردانه است و حامیان و هنرمندانش را مردان تشکیل داده اند. در این فضای مردسالار اگر هم جایی برای حضور زنان بوده باشد، آثاری است که زن صرفا موضوع آنهاست و به یک معنا جایگاه ابژه را دارد. اما این روند در عهد فتحعلی شاه قاجار و به دست دختران خوشنویس شاه و عده ای از زنان درباری تغییر کرد. زنان دربار قاجار علاوه بر کار هنری، به امر مهم درج نام و نشان خود (رقم) در پای آثار و مکتوبات شان نیز مبادرت ورزیده اند و از این حیث پیشگام جریانی هستند که تا پیش از این مسبوق به سابقه نبوده است. این پژوهش به روش تاریخی و تحلیلی، و با هدف بازخوانی هویت و شناخت جایگاه مغفول زنان صاحب رقم از دوره فتحعلی شاه تا دوره پهلوی انجام گرفته و در پی پاسخ به این پرسش هاست که کیفیت و میزان ترقیم آثار هنری به دست زنان در حوزه خوشنویسی و تصویرگری عصر قاجار تا اوایل دوره پهلوی چه تحولاتی را به خود دیده است؟ و این عمل اساسا چه دلالت های اجتماعی ای در پی داشته است؟ ارزیابی نمونه های موجود گویای آن است که رقم ها با گذشت زمان فراگیر شده و به تدریج از انحصار دربار و اعیان بیرون آمده است. این مهم را اصولا باید معلول تحولات سیاسی و اجتماعی، از جمله در آگاهی و مطالبه گری زنان، تحول نظام آموزش و تعدیل مطلق گرایی دانست. عمل ترقیم آثار هنری به دست زنان هنرمند با مفاهیم ضمنی عمده ای همراه بوده که خودآگاهی، تشخص، اعتبار و مالکیت (هویت فردی) از مهم ترین آنهاست. 
۲۰۰.

اتباع عثمانی ولایت مکری و تقابل شه بندرخانه عثمانی و کارگزاری امور خارجه ایران در ساوج بلاغ مُکری در دوره قاجار (از اواسط قرن سیزدهم هجری تا پایان دوره قاجار)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مُکریان مکری ساوج بلاغ ساوجبلاغ شه بندرخانه کارگزاری وزارت خارجه ایران عثمانی تابعیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲ تعداد دانلود : ۳۰
هدف : تبیین جایگاه و اهمیت ولایت مکری در روابط دو کشور ایران و عثمانی و بررسی عملکرد شه بندرخانه عثمانی و کارگزاری وزارت خارجه شهر ساوج بلاغ درزمینه تابعیت و اتباع عثمانی ساکن مکریان. روش/ رویکرد پژوهش: پژوهش حاضر به روش تاریخی با تکیه بر اسناد و مدارک آرشیوی و با رویکرد تحلیلی و توصیفی انجام شده است. یافته ها و نتیجه گیری : اهمیت سیاسی، نظامی و اقتصادی ولایت مکری (جنوب استان آذربایجان غربی) و اختلاف دو کشور ایران و عثمانی بر سر مالکیت برخی از مناطق آن باعث شد تا آن منطقه در دوره قاجار، عرصه تقابل سیاست های آن دو دولت باشد. یافته های پژوهش نشانگر آن است که مشکلات مرتبط با اتباع عثمانی ساکن این ولایت و هم چنین تلاش های دولت عثمانی برای تغییر تابعیت اهالی این منطقه بیشتر به دلیل منازعات مرزی و تلاش عثمانی ها برای الحاق قسمتی از خاک این ولایت به عثمانی بوده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان