فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۳۲٬۷۱۶ مورد.
۱۰۱.

تبیین مدل پیشگیری از فروپاشی نظام خانواده

کلید واژه ها: طلاق نظام خانواده پیگشیری از فروپاشی خانواده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸ تعداد دانلود : ۷۳
زمینه و هدف: توجه به وضعیت روانی کارآموزان روان درمانگری نقشی اساسی در آماده سازی دانشجویان برای ورود به عرصه درمان ایفا می کند. بنابراین این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی درمان روان پویشی فشرده کوتاه مدت بر خودآگاهی هیجانی، همدلی و شفقت به خود در کارآموزان روان درمانگری انجام شد. روش پژوهش: پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه آزمایش و گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش متشکل از کلیه کارآموزان روان درمانگری شهر تهران در سال 1400 بود که با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه 15 نفری جایگزین شدند. گردآوری اطلاعات با پرسشنامه خودآگاهی هیجانی (ریفی و همکاران، 2008)، پرسشنامه همدلی (مهرابیان و اپستین، 1972) و پرسشنامه شفقت به خود (نف، 2003) انجام شد. برای هر یک از گروه های آزمایش برنامه مداخلاتی به صورت جلسات هفتگی برگزار شد. تحلیل داده ها علاوه بر روش های آمار توصیفی با تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بونفرونی انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد در دوره پس آزمون بین میانگین نمرات خودآگاهی هیجانی (01/0p<)، همدلی (01/0p<) و شفقت به خود (01/0p<) گروه آزمایش در جلسات مداخله نسبت به گروه گواه از نظر آماری تفاوت معنادار می باشد. اثربخشی درمان روان پویشی فشرده کوتاه مدت در طول زمان در آزمودنی های گروه های آزمایش پایدار بود. نتیجه گیری: براساس نتایج پژوهش انجام مداخلات روان شناختی جهت آماده سازی کارآموزان روان درمانگری اهمیت بالایی دارد و می تواند پایه ای برای آگاهی افزایی و به کارگیری صحیح این مداخلات در کارآموزان روان درمانگری باشد.
۱۰۲.

ساخت و استانداردسازی ابزار اندازه گیری گرایش به مدرینته در دانشجویان

کلید واژه ها: روایی پایایی مدرنیسم دانشجویان پرسشنامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳ تعداد دانلود : ۵۰
زمینه و هدف: مسئله گذر از جامعه سنتی به جامعه مدرن از پایان جنگ جهانی اول تا به امروز یکی از مباحث اصلی جامعه شناسی بوده است. هدف از تحقیق حاضر، ساخت و استاندارد سازی پرسشنامه گرایش به مدرنیته با تحلیل عوامل و سنجش روایی و پایایی آن بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع اکتشافی بود. جامعه آماری این پژوهش عبارت از همه دانشجویان شاغل به تحصیل در سال تحصیلی 98-1397 دانشگاه های پیام نور در استان تهران بود. به همین منظور تعداد 895 از دانشجویان دانشگاه پیام نور استان تهران در سال تحصیلی 97-98 ابزار طراحی شده را تکمیل کردند. بدین منظور، ابتدا مبانی نظری پژوهش های پیشین، مطالعه شد و سپس بر اساس حیطه های سازه مذکور که از مطالعه منابع به دست آمده بود، برای طراحی پرسشنامه اقدام شد. پس از بررسی روایی صوری و محتوایی سوالات ساخته شده در ارتباط با هر کدام از خرده آزمون ها و حذف سوالات نامناسب از آن، در مجموع 58 سوال برای اجرای نهایی بر روی نمونه با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده بوده اجرا شد. تحلیل مولفه های اصلی و به روش چرخش واریماکس و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ و بازآزمایی مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که شاخص کفایت نمونه برداری (KMO) برابر با 828/0 و سطح معناداربودن مشخصه آزمون کرویت بارتلت نیز کمتر از 001/0 است. از مجموعه پرسش ها تعداد 5 عامل استخراج شد، که 2/48 درصد کل واریانس تبیین می شود. عامل یکم با ارزش ویژه 8/10 به اندازه 5/22درصد واریانس کل و در نهایت عامل پنجم با ارزش ویژه 4/2 در حدود 1/5 درصد واریانس کل متغیر ها را توجیه می کند. ضریب آلفای کرونباخ مولفه های پرسشنامه گرایش به نوگرایی بین 69/0 تا 90 بود که نشان دهنده اعتبار مناسب این ابزار است. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت پرسشنامه گرایش به مدرینته در دانشجویان از روایی و پایایی مناسبی جهت استفاده در پژوهش های آینده در ایران برخوردار است.
۱۰۳.

اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر خوردن بر ناگویی هیجانی و تمایزیافتگی خود زنان دچار اضافه وزن

کلید واژه ها: ذهن آگاهی ناگویی هیجانی تمایزیافتگی خود اضافه وزن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳ تعداد دانلود : ۵۲
زمینه و هدف: شیوع چاقی و اضافه وزن به میزان هشدار دهنده ای در ایران نیز رو به افزایش است که این مساله می تواند پیامدهای مختلف روان شناختی را برای افراد چاق به همراه بیاورد. هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر خوردن بر ناگویی هیجانی و تمایزیافتگی خود زنان دچار اضافه وزن بود. روش پژوهش: طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری در این پژوهش، شامل کلیه زنان دچار اضافه وزن شهرستان گنبدکاووس بود که در نیمه نخست سال 1400 به کلینیک های درمان اضافه و چاقی این شهر مراجعه نمودند. از جامعه آماری پژوهش، یک گروه نمونه متشکل از 30 زن دارای اضافه وزن که به روش هدفمند انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر خوردن) (15 نفر) و گواه (15 نفر) گمارده شدند. سپس زنان دچار اضافه وزن گروه آزمایش تحت 8 جلسه 90 دقیقه ای هر هفته یک جلسه آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر خوردن قرار گرفتند ولی گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. ابزار پژوهش پرسشنامه های ناگویی هیجانی تورنتو و همکاران (2007) و پرسشنامه تمایزیافتگی خود اسکورون و فریدلندر (1988) بوده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار spss استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت معنادار از لحاظ بهبود دشواری شناسایی احساسات (16/8=F، 001/0>P)، دشواری در توصیف احساسات (83/10=F، 001/0>P)، و تفکر معطوف به بیرون (89/10=F، 001/0>P)، واکنش هیجانی (35/78=F، 001/0>P)، جایگاه من (34/60=F، 001/0>P)، بریدگی عاطفی (89/34=F، 001/0>P) و آمیختگی با دیگران (61/79=F، 001/0>P) بین آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه بود (01/0>P). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر خوردن بر ناگویی هیجانی و تمایزیافتگی خود زنان دچار اضافه وزن موثر بود و این تاثیر تا دوره پیگیری ادامه داشت.
۱۰۴.

مدل یابی نقش میانجی سبک های تفکر در رابطه عاملیت انسانی وخودتنظیمی دانش با انتخاب سبک های مقابله با استرس تحصیلی در دانش آموزان پسر

کلید واژه ها: عاملیت انسانی خودتنظیمی دانش سبک های مقابله با استرس تحصیلی سبک تفکر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۷۵
زمینه و هدف: افراد برای مواجهه با شرایط استرس زا از راهبردهای مقابله ای مختلفی استفاده می نمایند و این بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان مؤثر است. به نظر می رسد خودتنظیمی دانش، عاملیت انسانی و سبک های تفکر بر روی انتخاب سبک مقابله با استرس تأثیرگذار باشد. پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل تأثیر عاملیت انسانی و خودتنطیمی دانش بر انتخاب سبک های مقابله با استرس تحصیلی با توجه به نقش واسطه ای سبک تفکر انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و بر اساس ماهیت و نحوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی-همبستگی از نوع تحلیل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم رشته های شاخه نظری شهر کاشان در سال تحصیلی 1399-1400 بودند که تعداد 497 دانش آموز از طریق نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. دانش آموزان به پرسشنامه های چندوجهی ش خصیت عاملیتی کوته (1997)، پرسشنامه خودتنظیمی دانش SRKS-U، پرسشنامه سبک های مقابله ای اندلروپارکر و سبک های تفکر اس ترنبرگ-واگن ر (1992) پاسخ دادند. یافته ها: جهت تجزیه و تحلیل داده های پژوهش و به منظور آزمون فرضیه ها از ضریب همبستگی و روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری SPSS.26 و LISREL 8.8 استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد متغیر عاملیت و خودتنظیمی دانش به صورت مستقیم و مثبت متغیر سبک مقابله ای مسئله مدار با میانجی گری سبک های تفکر را تحت تأثیر قرار داد. متغیر عاملیت و خودتنظیمی دانش به صورت مستقیم و منفی متغیر سبک مقابله ای هیجان مدار با میانجی گری سبک های تفکر را تحت تأثیر قرار داد. متغیر عاملیت و خودتنظیمی دانش به ترتیب به صورت مستقیم و منفی متغیر سبک مقابله ای اجتنابی را با میانجی گری سبک های تفکر تحت تأثیر قرار داد. نتیجه گیری: بنابراین با توجه به نتایج، برگزاری کارگاه های آموزشی راهبردهای سازگارانه مقابله با استرس را در مدارس برای دانش آموزان پیشنهاد می گردد.
۱۰۵.

رابطه حمایت اجتماعی درک شده و خودکارآمدی عمومی در افراد دارای علائم اختلال بد شکلی بدنی

کلید واژه ها: علائم اختلال بدشکلی بدنی حمایت اجتماعی درک شده خودکارآمدی عمومی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵ تعداد دانلود : ۵۴
اختلال بد شکلی بدنی با نگرانی از بد شکلی بدن و اختلال در تصویر کردن ذهنی بدن مشخص می شود که نرخ شیوع بالایی نیز دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه حمایت اجتماعی درک شده و خودکارآمدی عمومی در افراد دارای علائم اختلال بدشکلی بدنی است. روش پژوهش از نوع توصیفی همبستگی می باشد. جامعه آماری کلیه دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان می باشد که از میان آنها تعداد ۲۵۴ نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار بررسی شامل پرسشنامه نگرانی از بد شکلی استوزین و همکاران (۱۹۹۸)، مقیاس چند بعدی حمایت اجتماعی ادراک شده زمیت (۱۹۸۸) و پرسشنامه خودکارآمدی عمومی اورشلیم (2000) می باشد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار spss، نسخه 26 استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون انجام شد. نتایج نشان داد بین علائم اختلال بدشکلی بدنی با حمایت اجتماعی درک و خودکارآمدی عمومی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. با توجه به یافتههای این مطالعه میتوان نتیجه گرفت که حمایت اجتماعی ادراک شده و خودکارآمدی عمومی به عنوان متغیرهای پیش بین توان پیش بینی علائم اختلال بد شکلی بدنی را دارند.
۱۰۶.

رابطه بین ذهنیت فلسفی وباورهای انگیزشی باراهبردهای یادگیری دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان استان خراسان شمالی

کلید واژه ها: ذهنیت فلسفی باورهای انگیزشی راهبردهای یادگیری دانشجو معلمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۴۰
پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری کلیه دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان استان خراسان شمالی به تعداد 688 نفر بوده است که بر اساس جدول مورگان تعداد 248 نفر برآورده شد که به روش تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسش نامه ذهنیت فلسفی جی اسمیت (1999)، با مقادیر آلفای کرونباخ 0.78، پرسشنامه راهبردهای یادگیری پینتریچ و دیگروت (1990) با آلفای کرونباخ 0.83 استفاده گردید. روایی پژوهش از نوع محتوایی بوده که مورد تائید خبرگان قرار گرفت که با استفاده از نرم افزارspss نسخه 22 مورد تحلیل قرار گرفت. جهت آزمون فرضیه های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری استفاده شد. نتایج نشان داد بین جامعیت، تعمق و انعطاف پذیری با راهبردهای یادگیری به ترتیب با ضرایب همبستگی0.31،0.24 و0.22 رابطه مثبت معناداری وجود داشت. همچنین بین خودکارآمدی، ارزش گذاری درونی و اضطراب امتحان با راهبردهای یادگیری به ترتیب با ضرایب همبستگی 0.35،0.33 و0.33 رابطه مثبت معناداری وجود داشت. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندمتغیری نشان داد که متغیرهای خودکارآمدی، اضطراب امتحان، ارزش گذاری درونی و جامعیت می توانند تغییرات راهبردهای یادگیری را تبیین کنند و سایر متغیرها یعنی تعمق و انعطاف پذیری قدرت تبیین معنی داری ندارند.
۱۰۷.

نقش هم آمیزی شناختی و اجتناب تجربه ای در پیش بینی اختلال افسردگی

کلید واژه ها: هم آمیزی شناختی اجتناب تجربه ای اختلال افسردگی شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸ تعداد دانلود : ۵۳
اختلال افسردگی یکی از اختلال های شایع روانی در جهان است که عوامل روان شناختی زیادی در بروز و شیوع این اختلال نقش مؤثری دارند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش هم آمیزی شناختی و اجتناب تجربه ای در پیش بینی اختلال افسردگی کارکنان شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب انجام شد. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه موردپژوهش شامل کلیه کارکنان شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب بود که در سال های 1400-1399 مشغول به کار بودند. نمونه پژوهش حاضر بر اساس فرمول کوکران 371 نفر به دست آمد، که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های اختلال های-روانی (SCL-90)، پرسشنامه آمیختگی شناختی (CFQ) و اجتناب تجربه ای (AAQ) پاسخ دادند. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین هم آمیزی شناختی و اختلال افسردگی ضریب همبستگی 0/35 وجود دارد که در سطح (001/0) معنادار می باشد. نتایج دیگر تحلیل داده ها نشان داد که بین اجتناب تجربه ای و اختلال افسردگی ضریب همبستگی 0/32 وجود دارد که در سطح (0/001) معنادار است. به علاوه نتایج تحلیل خطی رگرسیون نشان داد که هم آمیزی شناختی و اجتناب تجربه ای توان پیش بینی اختلال افسردگی را دارند. هم آمیزی شناختی و اجتناب تجربه ای در پیش بینی اختلال افسردگی نقش مؤثری دارند، با توجه به یافته های پژوهش لازم است جهت کاهش اختلال افسردگی، آموزش های انعطاف پذیری روان شناختی و نا هم آمیزی شناختی (گسلش) به کار گرفته شود. در پایان پیشنهاد می شود جهت نتیجه گیری علی، پژوهش هایی به صورت آزمایشی و شبه آزمایشی انجام گیرد.
۱۰۸.

مقایسه رابطه سبک های اِسنادی و تحمل ناکامی در دو گروه دختران و پسران مقطع پیش دانشگاهی شهر تهران

کلید واژه ها: سبک اسناد تحمّل ناکامی دانش آموزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴ تعداد دانلود : ۳۷
هدف از پژوهش حاضر تعیین تفاوت رابطه سبک های اسنادی و تحمل ناکامی در دختران و پسران مقطع پیش-دانشگاهی است. پژوهش حاضر از نوع همبستگی و پس رویدادی بوده است. جامعه آماری تحقیق، شامل 250 نفر از دانش آموزان دختر و پسر مقطع پیش دانشگاهی منطقه سه شهر تهران است که در سال تحصیلی 98-99 مشغول به تحصیل اند و به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه سبک اسناد و پرسشنامه تحمل ناکامی را تکمیل نمودند. برای تحلیل فرضیات از ضرایب همبستگی پیرسون، آزمون t مستقل و آزمون معناداری تفاوت ضرایب همبستگی در دو گروه استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان داد که در دختران در موقعیت منفی بین سبک اسناد درونی با تمامی ابعاد تحمل ناکامی و بین اسناد کلی با عدم تحمل ناراحتی پیشرفت و شایستگی نیز ارتباط مثبت و معنادار وجود دارد. در پسران، اسناد پایداری مثبت، رابطه منفی و معناداری با عدم تحمل عاطفی داشته است و در اسناد کلی منفی، رابطه مثبت و معناداری با عدم تحمل ناراحتی و عدم تحمل ناراحتی پیشرفت مشاهده شد. همچنین نتایج این پژوهش نشان می دهد که تفاوت بین میانگین های دو گروه در متغیر اسناد درونی مثبت و متغیرهای عدم تحمل عاطفی، عدم تحمل ناراحتی پیشرفت و شایستگی معنادار است. همچنین تفاوت بین همبستگی دو گروه در روابط برخی مؤلفه های سبک اسنادی و تحمل ناکامی، معنادار است. بر مبنای این نتایج پیشنهاد می شود که برای کاهش اثرات سوء تحمل ناکامی، دوره هایی را برای بهبود سبک اسنادی دانش آموزان طراحی و اجرا نمایند.
۱۰۹.

بررسی اثربخشی آموزش گروهی برنامه غنی سازی و ارتقاء زندگی بر کاهش علائم افسردگی پیش قاعدگی

کلید واژه ها: قاعدگی افسردگی پیش قاعدگی برنامه آموزش گروهی غنی سازی و ارتقاء زندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵ تعداد دانلود : ۳۶
بیش از 90 درصد زنان در سن قاعدگی درگیر بیماری PMS می شوند. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش گروهی برنامه غنی سازی و ارتقاء زندگی بر کاهش علائم افسردگی پیش قاعدگی می باشد. این مطالعه به روش شبه تجربی بود و با استفاده از روش پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. 24 نفر از زنان مبتلابه نشانگان پیش قاعدگی که به کلینیک زنان در بیمارستان فوق تخصصی رضوی در مشهد مراجعه کرده بودند به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزارهای موردسنجش، پرسشنامه غربالگری علائم قبل قاعدگی (PSST)، پرسشنامه افسردگی بک بود؛ که با این پرسشنامه ها زنان مبتلابه افسردگی پیش قاعدگی انتخاب شدند و میزان افسردگی آن ها ارزیابی شد. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان دادند میانگین نمره های افسردگی گروه آزمایش در پیش آزمون 24/7 بود و در پس آزمون پس از مداخله 19/9 شد که نسبت به پیش آزمون کاهش معناداری داشت و همچنین نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری یافت.
۱۱۰.

ساخت و اعتباریابی ابزار انگیزه های بی اعتمادی در بین زوجین جوان

کلید واژه ها: اعتباریابی انگیزه های بی اعتمادی و زوجین جوان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲ تعداد دانلود : ۵۱
ازآنجاکه هدف پژوهش حاضر، ساخت و اعتباریابی ابزار سنجش انگیزه های بی اعتمادی در بین زوجین جوان است، در دسته پژوهش های تحقیق و توسعه قرار می گیرد. از نظر شیوه گردآوری داده ها، روش مورداستفاده توصیفی (غیرآزمایشی) و از طرح های همبستگی و به صورت خاص تحلیل عامل اکتشافی و تأییدی بود. جامعه پژوهش کلیه زوجین جوان شهر اهواز بود که در دو مرحله نمونه گیری انجام شد که مرحله اول بر اساس اعتباریابی ابزار سنجش انگیزه های بی اعتمادی در بین زوجین جوان و مرحله دوم بر اساس جامعه آماری است. به منظور انتخاب نمونه مناسب از شهر اهواز با جامعه نامحدود ابتدا حجم نمونه تعیین و سپس بر اساس روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شد. حجم نمونه لازم با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران در مرحله اول 40 نفر (20 زوج) و در مرحله دوم 384 نفر (192 زوج) تعیین شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده های تحقیق از نرم افزار spssنسخه 22 استفاده شد. ضمناً سطح معنی داری در این تحقیق، 0/05= α تعیین شد. درنهایت میزان همبستگی عوامل فردی 0/770، عوامل خانوادگی 0/799، عوامل ادراکی-روانی 0/844 و عوامل زندگی زناشویی 0/732 به دست آمد. روایی پژوهش از طریق روایی سازه انجام شده که بین 0/731 تا 0/833 نشان داده شده است. پرسشنامه عوامل پژوهش حاضر دارای اعتبار کلی عناصر 0/78.3 و بقیه متغیرها بین 0/76.9 تا 0/85.4 است.
۱۱۱.

تأثیر دستکاری اطلاعات آوران حسی و تکلیف دوگانه شناختی بر کنترل پاسچر

کلید واژه ها: تکلیف دوگانه شناختی حس بینایی حس عمقی ثبات کنترل پاسچر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۱۹
مقدمه: تعامل پیچیده سیستم های عصبی، حسی، اسکلتی- عضلانی و بار شناختی حافظه منجر به حفظ و ثبات کنترل پاسچر در افراد می شود. هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر دستکاری اطلاعات آوران حسی و تکلیف دوگانه شناختی بر کنترل پاسچر بود. روش: روش تحقیق حاضر از نوع مطالعات نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری شامل دختران ۱۲-۱۰ سال منطقه یک شهر تهران در سال ۱۴۰۱-۱۴۰۰ بود، که تعداد ۳۰ نفر به صورت در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه با و بدون تکلیف دوگانه شناختی جایدهی شدند. جهت سنجش کنترل پاسچر از دستگاه تعادل سنج بایودکس استفاده شد. آزمودنی ها در سه شرایط ایستادن روی سطح سخت با چشم باز، چشم بسته و ایستادن روی فوم با چشم باز مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس و نرم افزار SPSS نسخه ۲۶ تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد اثر اصلی گروه معنادار نبود (۰/۰۹=P)، اما اثر اصلی شرایط و اثر متقابل گروه و شرایط (۰/۰۱=P) معنادار بود. همچنین نتایج مربوط به شاخص کنترل پاسچر در جهت جلو- عقب نتایج نشان داد اثر اصلی گروه (P=۰/۰۴, F(۱,۲۸)=۴/۴۱)، اثر اصلی شرایط (P=۰/۰۰۱, F(۵,۱۴۰)=۱۷۴/۹۴) و اثر متقابل گروه و شرایط (P=۰/۰۲, F(۵,۱۴۰)=۲/۶۹) معنادار بود. نتیجه گیری: براساس نتایح بینایی و تکالیف دوگانه شناختی از مهم ترین فاکتورهای تأثیرگذار بر کنترل پاسچر بود، به طوریکه انجام تکالیف ثانویه شناختی منجر به کاهش شاخص ثبات کنترل پاسچر در دختران شد. لذا پیشنهاد می شود جهت افزایش میزان بار شناختی در افراد از تمرینات چند حسی جهت افزایش ظرفیت توجهی افراد استفاده شود.
۱۱۲.

تاثیر تمرین در سطوح تعاملی، توانبخشی شناختی و تمرینات منتخب ورزشی بر کارکردهای شناختی مبتلایان به مولتیپل اسکلروزیس

کلید واژه ها: توانبخشی شناختی کارکردهای شناختی حافظه کاری انعطاف پذیری شناختی سطوح تعاملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۲۲
مقدمه: ام اس یک بیماری خود ایمنی و تخریبگر سیستم عصبی مرکزی با انواع مختلف دوره های بیماری است که منجر به ناتوانی جسمانی و شناختی می شود. هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر تمرین در سطوح تعاملی، توانبخشی شناختی و تمرینات منتخب ورزشی بر کارکردهای شناختی مبتلایان به ام اس بود. روش : تحقیق حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان مبتلا به ام اس شهر تهران در سال ۱۴۰۱ بود. نمونه شامل ۳۰ زن مبتلا به ام اس با دامنه سنی ۲۵ تا ۴۵ سال بود که به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه توانبخشی شناختی، منتخب ورزشی و سطوح تعاملی گمارده شدند. سپس به مدت ۸ هفته و هر هفته ۳ جلسه ۹۰ دقیقه ای افراد در هر گروه به تمرینات اختصاصی گروه خود پرداختند. جهت جمع آوری اطلاعات از مجموعه آزمون های ارزیابی عصب روانشناختی کن تب (۱۹۸۰) و پرسشنامه تعیین درجه پیشرفت ناتوانی (۱۹۹۵) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، آزمون تعقیبی بونفرونی، تی وابسته در نرم افزار SPSS نسخه ۲۱ انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد تمرین در سطوح تعاملی منجر به بهبود بیشتر شاخص های شناختی زمان واکنش و توجه انتخابی نسبت به توانبخشی شناختی و تمرین ورزشی شد (۰/۰۵>P). درحالیکه هر سه روش تمرینی به یک میزان منجر به توسعه شاخص های حافظه کاری و انعطاف پذیری شناختی شدند و تفاوت معنی داری بین میزان اثرگذاری این روش ها یافت نشد (۰/۰۵<P). نتیجه گیری: در مجموع نتایج نشان داد استفاده از تمرین در سطوح تعاملی بیشترین تاثیر بر بهبود کارکردهای شناختی افراد مبتلا به ام اس را دارد. بنابراین به نظر می رسد استفاده از این نوع تمرینات منجر به القاء بار شناختی می شود، لذا پیشنهاد می شود از این نوع تمرینات در توانبخشی افراد مبتلا به ام اس استفاده شود.
۱۱۳.

نقش میانجی عزت نفس در رابطه بین سبک های فرزندپروری و سازگاری تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سازگاری تحصیلی سبک های فرزندپروری عزت نفس والدین دانش آموزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵ تعداد دانلود : ۳۸
هدف پژوهش حاضر، تعیین نقش میانجی عزت نفس در رابطه بین سبک های فرزندپروری و سازگاری تحصیلی بود. پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی به روش معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره ی متوسطه اول شهر رودسر در سال تحصیلی 1401–1400 بودند و از این جامعه، 300 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سبک های فرزندپروری (بامریند، 1973، PSI)، پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ (1965، RSES) و پرسشنامه سازگاری تحصیلی (بیکر و سریاک، 1984، SACQ) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد سبک فرزندپروری مقتدرانه و استبدادی بر سازگاری تحصیلی اثر مستقیم دارند (05/0)؛ در حالی که سبک سهل گیرانه اثر معنادار مستقیم بر سازگاری تحصیلی ندارد. از سوی دیگر نتایج نشان داد عزت نفس اثر مستقیم بر سازگاری تحصیلی دارد (05/0 P≤). همچنین تمامی سبک های فرزندپروری دارای اثر غیر مستقیم بر سازگاری تحصیلی از طریق نقش میانجی عزت نفس دارند (05/0 P≤). مدل نهایی نیز از برازش خوبی برخوردار بود. بنابراین می توان نتیجه گرفت برای افزایش سازگاری تحصیلی در دانش آموزان، باید به سبک های فرزندپروری والدین و به ویژه عزت نفس دانش آموزان توجه شود.
۱۱۴.

تأثیر میدازولام بر بروز بی قراری در بیماران تحت درمان با شوک الکتریکی: کارآزمایی بالینی تصادفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: الکتروشوک درمانی میدازولام بی قراری همودینامیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷ تعداد دانلود : ۲۷
اهداف الکتروشوک درمانی یکی از روش های درمانی برای بیماران اعصاب و روان است. میدازولام یک داروی بنزودیازپین با اثر نسبتاً کوتاه و یک داروی پیش بیهوشی است که دارای اثرات آرام بخشی، ضدتشنجی و شل کننده عضلانی است. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر داروی میدازولام بر بروز بی قراری و آژیتاسیون بیماران تحت الکتروشوک درمانی در بیمارستان 5 آذر گرگان در سال 1401 طراحی شد. مواد و روش ها این کارآزمایی بالینی دوسوکور بر روی 80 بیمار (18 تا 75 سال) با تشخیص بیماری های روانپزشکی و دارای اندیکاسیون الکتروشوک درمانی انجام شد. بیماران به روش در دسترس انتخاب شدند. سپس از طریق بلوک بندی تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش تخصیص یافتند. در گروه کنترل به بیماران میزان 2 میلی گرم بر کیلوگرم نسدونال، 0/5 میلی گرم بر کیلوگرم آتروپین و 0/5 میلی گرم بر کیلوگرم ساکسینیل کولین تزریق شد. در گروه آزمایش به بیماران علاوه بر این دارو ها، میزان 0/2 میلی گرم بر کیلوگرم میدازولام تزریق شد. در مدت 4 جلسه درمان، پرسش نامه ریچموند جهت ارزیابی بی قراری، بلافاصله و یک ساعت بعد از الکتروشوک درمانی تکمیل شد. داده ها در نرم افزار spss نسخه 18 با آزمون های تی مستقل، یو من ویتنی و مجذور کای در سطح معنا داری 0/05 تحلیل شدند. یافته ها در این مطالعه 42 بیمار در گروه آزمایش و 38 بیمار نیز در گروه کنترل بودند. میانگین تغییرات فشارخون سیستول و دیاستول در گروه مداخله به طور معنا داری کمتر بود. بلافاصله بعد از الکتروشوک درمانی، 68 درصد گروه آزمایش و 44 درصد گروه کنترل در وضعیت بیدار و آرام بودند. بیماران دریافت کننده میدازولام ازنظر شدت بی قراری ریچموند 1 ساعت بعد از الکتروشوک درمانی وضعیت بهتری داشتند (0/04=P). نتیجه گیری تجویز میدازولام توانسته است میزان بی قراری را در بیماران دریافت کننده میدازولام بهبود ببخشد و میانگین تغییرات فشارخون سیستول و دیاستول را در بلندمدت کنترل کند.
۱۱۵.

تجارب ارائه دهندگان مراقبت از حمایت روانی از افراد مبتلا به سرطان در اردبیل: یک مطالعه تحلیل محتوا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: حمایت روانی سرطان تحلیل محتوای کیفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۳۰
اهداف حمایت روانی یکی از حوزه های اصلی مراقبت از بیماران مبتلا به سرطان است. سال هاست این موضوع در ادبیات و عملکرد ارائه دهندگان مراقبت مورد توجه و تأکید است. این مطالعه با هدف بررسی تجربیات و ادراکات ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی در اردبیل درمورد حمایت روانی از بیماران مبتلا به سرطان انجام شده است.. مواد و روش ها پژوهش حاضر با رویکرد تحلیل محتوای کیفی متعارف در سال 1401 در مراکز ارائه دهنده مراقبت به افراد مبتلا به سرطان اردبیل صورت گرفت. نمونه مطالعه، 19 مشارکت کننده دارای تجربیات غنی مراقبتی درزمینه مراقبت از بیماران مبتلا به سرطان بودند که به روش هدفمند انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند و پس از ضبط و رونویسی، مطابق روش گرانهایم و لاندمن تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها از تحلیل داده ها 12 زیرطبقه و 4 طبقه «برجسته سازی ارتباط ذهنی مثبت با خود و دیگران»، «آگاهی بخشی مثبت»، «تغییر مثبت در زاویه دید بیمار» و «تقویت ادراک ارزشمندی» به دست آمد. این طبقات بیانگر توجه و تلاش ارائه دهندگان مراقبت در راستای حمایت روانی است که با تقویت ذهنیت مثبت در بیمار نمود پیدا می کند و شکل گیری ماهیت حمایت روانی را در ارائه دهندگان مراقبت برای ارائه مراقبت نشان می دهد. نتیجه گیری در مطالعه حاضر تقویت ذهنیت مثبت، اساس حمایت روانی در افراد مبتلا به سرطان است که می تواند به عنوان یک برنامه راهبردی و عملیاتی در توسعه برنامه های آموزشی برای تیم حرفه ای مراقبت مؤثر واقع شود. در راستای توسعه برنامه های عملکردی مراقبت، مفهوم تقویت ذهنیت مثبت می تواند به عنوان چهارچوبی برای تحقق و همچنین شاخصی جهت ارزیابی حمایت روانی، گامی در جهت ارائه مراقبت باکیفیت و توأم با رضایت و آرامش درونی بیماران باشد. در حیطه پژوهش، یافته های مطالعه حاضر می تواند برای طراحی ابزاری به منظور سنجش وضعیت حمایت روانی مورد استفاده قرار گیرد. همچنین این یافته ها می تواند با ابزارهای سنجش کیفیت مراقبت ترکیب شود و در پاسخگو بودن مراقبت جهت تأمین حمایت روانی در بیمار به عنوان جنبه مهمی از مراقبت مورد بررسی قرار گیرد.
۱۱۶.

مدل ساختاری رابطه بین عوامل سازمانی و اقتصادی-اجتماعی با گرایش به خودکشی سربازان وظیفه فراجا: نقش واسطه ای شرایط عاطفی خانواده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: مدل ساختاری پرسنل نظامی عوامل اجتماعی - اقتصادی تعیین کننده سلامت سربازان خودکشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹ تعداد دانلود : ۳۹
اهداف گرایش به خودکشی در سربازان، عوامل متعددی را شامل می شود. ازجمله آ ن ها عوامل سازمانی، اقتصادی اجتماعی و شرایط عاطفی خانواده می تواند باشد، زیرا در بین آن ها روابط درهم تنیده و پیچیده ای وجود دارد. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل ساختاری بین عوامل سازمانی و عوامل اقتصاد -اجتماعی با نقش واسطه ای شرایط عاطفی خانواده در گرایش به خودکشی سربازان انجام شد. مواد و روش ها این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت و روش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه هدف را کلیه سربازان مشغول به خدمت در نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران در سال 1400- 1401 تشکیل دادند که به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای توأم با تصادفی ساده از طریق فرمول کوکران به حجم 1000 نفر انتخاب شدند. به این ترتیب که براساس تقسیمات سازمانی ابتدا 3 استان به صورت تصادفی ساده و از بین مراکز فرماندهی انتظامی شهرستان های تحت فرماندهی چند مرکز به صورت خوشه ای چندمرحله ای و در انتها سربازان هر فرماندهی به صورت تصادفی ساده انتخاب و به عنوان نمونه نهایی گزینش و در پژوهش حاضر شرکت کردند. برای جمع آوری داده های موردنیاز از پرسش نامه های تمایل به خودکشی براساس نظریه بین فردی خودکشی، عوامل سازمانی، پرسش نامه محقق ساخته عوامل اقتصادی اجتماعی و پرسش نامه استاندارد شرایط عاطفی خانواده هیل برن استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزارهای Spss نسخه 22و Amos نسخه 24 استفاده شد. یافته ها نتایج نشان می دهد مدل پیشنهادی از برازش قابل قبولی برخوردار است، زیرا تصریح شد اثر عوامل سازمانی بر گرایش به خودکشی با میانجی گری شرایط عاطفی خانواده برابر با 0/252- با سطح معناداری (038/P=0) و اثر عوامل اقتصادی اجتماعی بر گرایش به خودکشی با میانجی گری شرایط عاطفی خانواده برابر با 0/267- با سطح معناداری (002/P=0) بود که هر دو رابطه معکوس معناداری را نشان می دهند. همچنین متغیرهای عوامل سازمانی، عوامل اقتصادی اجتماعی و شرایط عاطفی خانواده به طور هم زمان قادر به تبیین 32/6 درصد از واریانس گرایش به خودکشی و عوامل سازمانی و عوامل اقتصادی اجتماعی قادر به تبیین 23/1 درصد از شرایط عاطفی خانواده هستند. نتیجه گیری طبق نتایج به دست آمده عوامل سازمانی و اقتصادی اجتماعی تقویت شده با واسطه شرایط عاطفی مثبت خانواده به درک صحیح از شرایط خدمت منجر می شود و با کاهش گرایش به خودکشی بین سربازان همراه است.
۱۱۷.

رابطه تعارض کار و خانواده، عدم تعادل کار و زندگی و استرس ناشی از کار با عملکرد کارکنان زنان متأهل در اندونزی: یک مطالعه مقطعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: تعارض کار و خانواده عدم تعادل کار و زندگی استرس کاری عملکرد کارکنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱ تعداد دانلود : ۳۲
اهداف ساختار خانواده با انتظارات اجتماعی متمایز می شود. مردان مسئولیت کسب درآمدهای اولیه را برعهده می گیرند و زنان مسئولیت وظایف خانگی را برعهده دارند. در چند سال اخیر عمدتاً در نتیجه افزایش تحصیلات، ساختار خانواده از خانواده های سنتی تک درآمدی به خانواده های دو درآمدی تغییر کرده است. این مطالعه باهدف پر کردن این شکاف ها صورتی از مشارکت نظری را مطرح می کند. مواد و روش ها در این مطالعه از یک رویکرد کمی با مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد. نمونه این تحقیق 404 کارگر زن در اندونزی است که قبلاً ازدواج کرده اند. با استفاده از فرم های گوگل، پرسش نامه ها بین 404 پاسخ دهنده توزیع شد و با استفاده از برنامه SmartPLS نسخه 3 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها نتایج نشان می دهد که تعارض کار و خانواده تأثیر معناداری بر استرس کاری دارد (0/000=P)، عدم تعادل بین کار و زندگی تأثیر قابل توجهی بر استرس کاری دارد (0/000=P)، تعارض کار و خانواده به طور مستقیم بر عملکرد کارکنان تأثیر نمی گذارد (0/0690=P)، عدم تعادل کار و زندگی مستقیماً بر عملکرد کارکنان تأثیر نمی گذارد (0/137=P)، استرس کاری بر عملکرد کارکنان تأثیر می گذارد (0/003=P). نتیجه گیری مطابق یافته های مطالعه، حمایت های سازمانی و مدیریتی باید به طور مؤثرتری در خدمت کمک به کارکنان برای دستیابی به تعادل مؤثر بین اولویت های کاری و زندگی خانوادگی قرار بگیرد.
۱۱۸.

بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس بی اعتمادی وسواسی در نمونه دانشجویان ایرانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: بی اعتمادی وسواسی روان سنجی تحلیل عاملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱ تعداد دانلود : ۲۹
اهداف این مطالعه باهدف بررسی روایی و پایایی نسخه فارسی مقیاس بی اعتمادی وسواسی در جمعیت دانشجویان ایرانی انجام شد. با وجود اهمیت بی اعتمادی وسواسی به عنوان شکل رایجی از اختلال وسواسی جبری رابطه ای و همچنین آشفتگی هایی که می تواند در زندگی مشترک افراد ایجاد کند، ابزار مناسبی جهت سنجش بی اعتمادی وسواسی در جمعیت ایرانی وجود ندارد. برخورداری از مقیاسی روا و معتبر برای سنجش این سازه در پژوهش ها، ضرورتی اجتناب ناپذیر به نظر می رسد. مواد و روش ها در این مطالعه توصیفی، 365 نفر از دانشجویان متأهل دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی که در بهار و تابستان سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ مشغول به تحصیل بودند، با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. پایایی نسخه فارسی مقیاس بی اعتمادی وسواسی، با استفاده از همسانی درونی آلفای کرونباخ مورد ارزیابی قرار گرفت. روایی سازه از طریق تحلیل عاملی تأییدی مورد ارزیابی قرار گرفت. برای ارزیابی روایی همگرای مقیاس بی اعتمادی وسواسی، از مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس، پرسش نامه علائم وسواسی اجباری مربوط به شریک و پرسش نامه بازنگری شده وسواس فکری عملی استفاده شد. یافته ها نتایج تحلیل عاملی تأییدی، از ساختار تک عاملی مقیاس بی اعتمادی وسواسی حمایت کرد. همچنین ارزیابی روایی همگرا، همبستگی مثبت و معناداری بین نسخه فارسی مقیاس بی اعتمادی وسواسی و پرسش نامه های علائم وسواسی اجباری مربوط به شریک، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس و پرسش نامه بازنگری شده وسواس فکری عملی نشان داد (0/01>P). آلفای کرونباخ برای این مقیاس 0/94 به دست آمد. نتیجه گیری نسخه فارسی مقیاس بی اعتمادی وسواسی از ویژگی های روان سنجی مناسبی در جمعیت ایرانی برخوردار است . نسخه فارسی مقیاس بی اعتمادی وسواسی را می توان در زمینه های بالینی و تحقیقاتی برای غربالگری، تشخیص و پایش بی اعتمادی وسواسی در اختلال وسواسی جبری رابطه ای استفاده کرد.
۱۱۹.

تحلیل سطوح مختلف اثرات شناختی فضای معماری بر فعالیت های مغز در بازه های زمانی متفاوت: با بهره گیری از علوم اعصاب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شناخت فعالیت های مغز فضای معماری علوم اعصاب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۳۴
زمینه: فضای معماری بر سلامت جسمی و روانی انسان اثرات زیادی می گذارد. برخی اثرات از منظر شناختی به صورت خودآگاه و نمایان در رفتار است، اما برخی اثرات پنهان و درک آن ها نیاز به تحلیل دارد. طیف اثرات می تواند از مثبت تا منفی باشد. از گذشته مطالعات متعددی در زمینه روانشناسی محیط صورت گرفته است، اما به دلیل استفاده از روش های سنتی پاسخگوی چگونگی تأثیر فضای معماری بر مغز نبوده اند. امروزه با پیدایش گرایش نوین علوم اعصاب، نحوه این تأثیر روشن شده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی اثرات شناختی فضای معماری بر فعالیت های مغز بر مبنای علوم اعصاب، صورت گرفته است و در پی شفاف سازی سطوح مختلف اثرات کوتاه مدت و بلندمدت فضای معماری بر مغز بوده است. روش: پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش توصیفی - تحلیلی با بهره گیری از مرور منابع و مطالعات موجود انجام شده است و به طور خاص به اثرات معماری بر فعالیت های مغز و شناخت پرداخته است. بازه زمانی مورد مطالعه بین 11 دی 1388 تا 10 آذر 1398 در یک دهه اخیر بوده است و از پایگاه داده های Science Citation Index Expanded, Social Sciences Citation Index, Arts, and Humanities citation Index, and Emerging Sources Citation Index استفاده شده است. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از آن است که فضای معماری در سه سطح مختلف از لحاظ اهمیت اثرات، از ساده تا پیچیده قابل دسته بندی است. فضای معماری در سطح پایین بر تنظیمات متابولیک، پاسخ های ایمنی و اساسی، در سطح میانی بر جهت یابی و استرس و در سطح بالایی بر هیجان، حافظه و توجه اثرگذار است. نتیجه گیری: به نظر می رسد زمینه پژوهشی حاضر گامی در جهت روشن سازی اثرات معماری برای پژوهشگران زمینه های روانشناختی محیطی باشد و مسیری روشن را برای دست یابی به فضای سالم در این زمینه باز کند.
۱۲۰.

مقایسه اثربخشی درمان روایتی و درمان شناختی-رفتاری بر خودکارآمدی درد و امیدواری در بیماران مبتلا به سرطان پستان متاستاتیک مقاوم به درمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان روایتی درمان شناختی-رفتاری خودکارآمدی درد امیدواری سرطان پستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲ تعداد دانلود : ۳۳
زمینه: سرطان سینه در زنان، یکی از انواع سرطان های شایع در جهان است که پیامدهای منفی بسیاری بر وضعیت عاطفی، روانی و هیجانی زنان برجای می گذارد. به دلیل ماهیت روانی سرطان سینه، مداخلات روانشناختی کانون تمرکز برخی مطالعات بوده است. به نظر می رسد توجه بیشتر به مداخلات روانشناختی جهت کاهش رنج روانی زنان مبتلا به سرطان سینه ضروری است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان روایتی و درمان شناختی-رفتاری برخودکارآمدی درد و امیدواری در بیماران سرطان پستان متاستاتیک مقاوم به درمان صورت گرفت. روش: پژوهش حاضر کاربردی و به شیوه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری یک ماهه با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر شامل کلیه ی بیماران زن مبتلا به سرطان پستان متاستاتیک مقاوم به درمان مراجعه کننده به بیمارستان امام خمینی شهرستان ارومیه (1400) بود. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع در دسترس 45 بیمار انتخاب و در دو گروه آزمایش (درمان روایتی، درمان شناختی-رفتاری) و یک گروه گواه (هر گروه 15 نفر) به صورت کاملاً تصادفی جایگزین شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل مقیاس خودکارآمدی درد (1989)، مقیاس امیدواری اشنایدر (1991) بود. گروه آزمایش اول و دوم هریک 8 جلسه تحت درمان روایت درمانی وایت و اپستون (1990) و مداخله شناختی-رفتاری ویلدرموت (2008) قرار گرفتند. پس از 1 ماه پیگیری انجام شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-26 و با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی LSD تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: افرادی که روایت درمانی را تجربه کرده اند در مقایسه با افراد شرکت کننده در درمان شناختی -رفتاری نمرات بیشتری در خودکارآمدی درد و امیدواری کسب کرده بودند (05/0 p<). بدین معنا که درمان روایتی نسبت به درمان شناختی-رفتاری بر خودکارآمدی درد و امیدواری اثربخشی بیشتری داشته و در مرحله پیگیری این میزان معناداری پایدار بود. نتیجه گیری: هر دو رویکرد روایت درمانی و درمان شناختی-رفتاری بر خودکارآمدی درد و امیدواری اثربخش بوده ولی روایت درمانی نسبت به دو گروه دیگر اثربخشی بیشتری بر بهبود خودکارآمدی درد و امیدواری بیماران مبتلا به سرطان پستان متاستاتیک مقاوم به درمان دارد. لذا تکرار این پژوهش در گروه ها و نمونه های بیشتر پیشنهاد می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان