آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۶

چکیده

زمینه و هدف: خانواده به عنوان مهم ترین واحد جوامع، و ازدواج اساسی ترین رابطه انسانی شناخته شده است؛ چراکه ساختار اولیه ایجاد رابطه خانوادگی و رشد نسل های بعدی را شکل می دهد. از این رو، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی هوش هیجانی در رابطه بین تعارض زناشویی و میل به خیانت زناشویی زوجین بود. روش پژوهش: این تحقیق از نوع توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 1 تا 5 تهران در سال 1401 بود. از میان این افراد به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 100 زوج (200 نفر) انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه هوش هیجانی بار-ان (1980)، پرسشنامه تعارضات MCQ و پرسشنامه گرایش به خیانت زناشویی بشیرپور و همکاران (1397) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل آماری داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده گردید. یافته ها: یافته ها نشان داد که رابطه میان تعارضات زناشویی و میل به خیانت زناشویی معنادار نیست. همچنین نتایج نشان داد که هوش هیجانی در رابطه میان تعارضات زناشویی و میل به خیانت زناشویی نقش بازدارنده دارد. به طوری که رابطه غیرمستقیم میان تعارضات زناشویی و میل به خیانت زناشویی با میانجی گری هوش هیجانی معنادار است. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که افرادی که هوش هیجانی نقش میانجی در رابطه میان تعارضات زناشویی و میل به خیانت زناشویی ایفا می کند.

تبلیغات