تیمور محمدی
مدرک تحصیلی: دانشیار دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی |
مطالب
فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۱۳ مورد از کل ۲۱۳ مورد.
الگوهای اندازه گیری مقیاس معادل خانوار و محاسبه آن در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
چگونه صنعت بیمه می تواند در اشتغال زایی مؤثر باشد
نویسنده:
تیمور محمدی محمود حجی مانی
کلید واژه ها: نیروی کار ارزش افزوده موجودی سرمایه اشتغال زایی صنعت بیمه کل حق بیمه دریافتی
حوزه های تخصصی:
بخش خدمات تقریبا 54 درصد تولید ناخالص ملی را تشکیل می دهد، لذا به عنوان بزرگ ترین بخش اقتصاد ایران تعیین کننده ای در ایجاد اشتغال می تواند ایفا کند. از سوی دیگر صنعت بیمه به عنوان یک نهاد واسطه مالی یکی از اجزای تشکیل دهنده بخش خدمات است. آنچه در این مقاله بررسی می شود، جایگاه صنعت بیمه در امر ایجاد اشتغال است. برای این منظور تابع تقاضای نیروی کار در بخش خدمات را در الگوی برنامه سوم توسعه به عنوان مدل اصلی تقاضای نیروی کار در نظر می گیریم و اثر اشتغال زایی صنعت بیمه را با استفاده از این الگو بررسی می کنیم...
سرمایه گذاری در شرایط نااطمینانی (مطالعه موردی اقتصاد ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
نویسنده:
جمشید داروغه تیمور محمدی
حوزه های تخصصی:
VAR آزمون الگوی رشد درونزا برای اقتصاد ایران بر اساس رهیافت(مقاله علمی وزارت علوم)
نویسنده:
تیمور محمدی محمدرضا سلمانی
حوزه های تخصصی:
قیمت گذاری بهینه رمزی برای صنعت برق ایران
نویسنده:
جمشید پژویان تیمور محمدی
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر، قیمت گذاری کالاها و خدمات عمومی در ایران یکی از مسائل مهم موسسات بخش عمومی است. دراین مقاله، مبانی نظری قیمت گذاری رمزی ارایه شده، مورد برآورد تجربی قرار می گیرد. این روش برای انحصارات طبیعی که برای آنها قیمت گذاری هزینه نهایی منجر به کسری می گردد، مناسب است. قیمت های رمزی خدمات برق، برای کاربری های مختلف خانگی، صنعتی، کشاورزی، تجاری و عمومی محاسبه شده و به وسیله محاسبه تغییرات رفاه، میزان افزایش رفاه ناشی از حرکت از قیمت های فعلی به قیمت های رمزی، محاسبه می شود.
تعدیل ساختاری و کاهش فقر: تحقیقی بر مبنای تفسیر نتایج مطالعهکشورها
مترجم:
تیمور محمدی
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید :
۱۲۲۳
در مورد اثرات برنامههای تعدیل بر فقر، تعمیمهای ساده چندانی صورت نگرفته است.مسائل بسیاری در مورد دادهها و روش شناسی باقی است و نتایج پیچیده و متنوع هستند.اغلب، گروههای فقیر، و به ویژه، کارگران فقیر شهری از برنامههای تعدیل زیان میبینند، اماگرایشی وجود داشته است تا بیش از حد و به صورتی مبالغهآمیز بر اثرات منفی آن تأکید ورزند.در بلندمدت، تعدیل، لازمه حذف فقر است. مسئولیت اصلی دستیابی به هدفهای ضدفقربرعهده دولتهای ملی است، اما آنها اغلب علاقه چندانی به مسئله فقیران نشان نمیدهند. در هرصورت، نهادهای مالی بینالمللی نیز باید در این مسئولیت سهیم باشند و تلاش بیشتری درجهت طراحی برنامههای تعدیل ساختاری در یک چارچوب کاهش دهنده هزینه بنمایند.وظایف سیاستی اصلی، عبارتند از ضابطه بندی یک راهبرد ضدفقر بلندمدت و حصولاطمینان از این که سیاست های تعدیل با آن سازگار میباشند، بدون اینکه از امر مهم سازگاریاقتصاد با شرایط در حال تغییر منحرف گردیم.
اهمیت علم اقتصاد توسعه
مترجم:
تیمور محمدی
حوزه های تخصصی:
علم اقتصاد توسعه بر نیروهایی اساسی تمرکز دارد که درآمد سرانه را افزایش میدهند.یک عامل کلیدی در این فرایند، تخصیص مجدد نیروی کار و سرمایه بین بخشهاست، به گونهایکه موجب ارتقای رشد شود; جنبهای که در تمام شکلهای نظریه نئوکلاسیک رشد، مورد غفلتواقع شده است. تشخیص بیشتر نقش نیروهای بازار و تجارت بینالمللی آزادتر در حداکثرسازیرفاه اجتماعی، اهمیت علم اقتصاد توسعه را در سیاست توسعه کاهش نمیدهد. اما به هر حال،نیاز است که این علم به وسیله یک فلسفه اخلاقی نتیجهگرا برای تأکید بر توزیع عادلانهتر منافعپیشرفت اقتصادی در سطح ملی و بینالمللی، و در سطحی عامتر، ارتقای توسعه انسانی، موردهدایت قرار بگیرد.
فقر در کشورهای در حال توسعه: تعریف، وسعت و رهنمودها
مترجم:
تیمور محمدی
حوزه های تخصصی:
ادوار تجاری حقیقی : یک نگرش کنیزی جدید
نویسنده:
گریگوری مانکیو مترجم:
تیمور محمدی
حوزه های تخصصی:
مبانی مفهومی برای یک سیاست فقرزدایی سازگار
مترجم:
تیمور محمدی
حوزه های تخصصی:
طبق رویه مورد عمل بانک جهانی،" فقر غالبا بر حسب درآمد سرانه تعریف میشود".در مقوله سیاست توسعه، فقر یکی از نشانهها یا مظاهر اصلی توسعه نیافتگی است. در آغاز اینمقاله در مورد تعیین کمیت و کیفیت فقر، زمینهیابی مفاهیم فقر، در نتیجه دسترسی ناکافی بهکالاها، فقر به عنوان نتیجه محرومیت و نبود حقوق، فقر به عنوان نتیجه ظرفیت ناکافی مباحثیرا مطرح کرده است و به این نتیجه رسیده است که به علت تعاریف متنوع از مقوله فقر، علل فقرو نیز روشهای اندازهگیری آن را باید همراه با دلالتهای سیاستی مربوط به آن برای سیاستسازگار فقر در نظر گرفت. در حال حاضر تعاریف اقتصادی فقر شاخصتر است و جنبههایمادی کاهش فقر در اولویت به نظر میرسند. در نتیجه پوشش دادن کمبودهای کالایی مادی حقتقدم را دارا میباشند. صرفنظر از روش اندازهگیری فقر در هر حالت، مسئله شناسایی وهمفزونی وجود دارد که عواقب بزرگی را برای تعیین وسعت واقعی فقر چه عینی و چه ذهنی دربردارد. تعاریف یا شاخصهای یک بعدی فقر مسئلهساز هستند. از سوی دیگر، برای تحلیل کیفیفقر باید کمتر به توصیف و تحلیل وضعیتها و بیشتر به تعیین و تحلیل فرایندها وسازوکارهایی که فقر را موجب شده و تداوم میبخشد، پرداخت. بنابراین یک سیاست سازگارضد فقر را باید به عنوان یک کار همزمان در همه زمینههای سیاستی ذی ربط برای حصولاثرات همیشگی در کاهش فقر، به وسیله حذف سازوکارهای محروم اثر گذار بر جمعیت فقیر،تلقی کرد.
نابرابری درآمدی، فقر و رشد اقتصادی، به کجا رسیدهایم؟
مترجم:
تیمور محمدی
حوزه های تخصصی:
این مقاله، ضمن استدلال در مورد اهمیت توزیع درآمد به عنوان یک زمینه اصلیپژوهش طی دهه بعد، سه پرسش اساسی را مرور مینماید: وضعیت فعلی نابرابری درآمدیچگونه است؟ آیا تساوی بیشتر درآمدی با کاهش فقر سازگار است؟ نابرابری درآمدی با رشد چهرابطهای دارد؟ اول آنکه مقاله بحث مینماید که مردود شمردن کامل رابطه سهمی شکل اولیهکوزنتز در مورد ارتباط میان نابرابری و میزان درآمد، ممکن است اشتباه باشد. زمانی که مسئلهسیاستگذاری مورد توجه قرار میگیرد، شواهدی از اعتبار رابطه فوق یافت میشود. دوم اینکهاستدلال میکند که کاهش فقر با بهبود برابری درآمدی سازگار است، و بالاخره سوم اینکه اینمقاله، یافتههای پژوهشی تازه را که دلالت بر رابطه مثبت بین رشد درآمد و برابری بیشتر دارند،زیر سؤال میبرد، و خاطر نشان میسازد که این موضوع بستگی دارد به اینکه کشورهایآمریکای لاتین را در شمار مجموعه دادهها مدنظر قرار دهیم یا نه.
بررسی رابطه نرخ ارز با برخی متغیرهای کلان اقتصادی در ایران
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، در پی یافتن پاسخی برای این پرسش هستیم که تأثیر نرخ ارز بر تولید دربلندمدت چگونه بوده است. به سخن دیگر، آیا نرخ ارز و تولید در بلندمدت رابطهای با همدارند؟ همچنین به موضوع ارتباط بلندمدت میان نرخ ارز با سطح قیمتها، حجم پول و نقدینگیپرداختهایم. با یکی از روشهای جدید در اقتصادسنجی، یعنی هم انباشتگی، وجود ارتباط میاناین متغیرها مورد بررسی قرار گرفته است. اگر وجود ارتباط تأیید گردد، به رغم وجود کنترلها، درکوتاهمدت، گرایش در جهت رابطه بلندمدت از میان نرفته و آثار خود را پس از مدتی نمایانخواهد ساخت. در پژوهش ما، میان نرخ ارز با شاخص تعدیلکننده قیمتی و حجم پول ونقدینگی رابطه بلندمدت به دست آمد و بین نرخ ارز با شاخص قیمتی خرده فروشی و تولیدچنین رابطهای ملاحظه نگردید. در هر مورد، کوشیدهایم که نتایج را تحلیل نماییم و علل تفاوتمیان آنها با تئوریهای مربوط به آن را بیابیم.