علی ثقفیان

علی ثقفیان

مدرک تحصیلی: دانشجوی کارشناسی ارشد علوم قرآن و حدیث دانشگاه امام صادق(ع)

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

تحلیل انتقادی دیدگاه کمینه گرایی در مواجهه با آموزه تقیه با تأکید بر آراء آیت الله سیستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تقیه اختلاف حدیث کمینه گرایی آیت الله سیستانی تعارض ادله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۱۳
تقیه، یکی از آموزه های پراهمیت در میان تعالیم حدیثی امامان شیعه (علیهم السلام) است که در هنگامه ی رخ داد تعارض در میان روایات، به عنوان یکی از راه حل های رفع اختلاف ادله توسط دانشمندان اسلامی مورد استفاده قرارمی گیرد. از جمله بحث های مناقشه برانگیز پیرامون تقیه، گستره ی کاربست آن در میان احادیث است. برپایه ی داده های پیشینی تحقیقِ حاضر درمی یابیم که پاره ای از دانشمندان شیعه برای تقیه نقش پررنگی در زمره روایات و پدیدایی اختلاف حدیث قائل شده اند؛ در حالی که مطالعات پسینی و تطبیقی، نشانگر واقعیتی برخلاف آن است. بر این پایه، این سؤال اساسی پیش می آید که میزان گستردگی تقیه در میان روایات و نیز مقدار تأثیر آن بر تعارض و اختلاف احادیث از چه کمیتی برخوردار است؟ آیت الله سیستانی از جمله اندیشمندانی است که تلاش کرده با دیدگاهی نو به بحث پیرامون پدیده ی اختلاف حدیث و ارتباط آن با آموزه ی تقیه بپردازد. دلیل تمرکز این پژوهش بر آراء آیت الله سیستانی، بررسی دلائل و چگونگی اتخاذ رویکرد کمینه گرا از سوی ایشان در گستره ی کاربرد تقیه در میان آموزه های شیعی است که در پی آن از دایره ی مؤلفه های مفهومی تقیه کاسته شده و درنتیجه از تبعات احتمالی گستردگی آن در مجموعه روایات شیعی کاسته می شود. مطالعه ی آثار ایشان حاکی ازآن است که مقوله هایی همچون: «تعیین مؤلفه های محدودکننده در تعریف تقیه»، «اعتقاد به توانایی اصحاب در شناسایی تقیه و پالایش کتب حدیثی از آن»، «تأکید برعوامل دیگری جز تقیه در ایجاد اختلاف حدیث»، «رد دلالت احادیث اخذ روایات مخالفت با عامه»، «قیاس اولویت در احکام فقهی»، «لحاظ بافت تاریخی حیات ائمه (ع)» و «لحاظ شرایط اضطراری و موقت برای تقیه» از جمله دلائل ایشان برای دیدگاه مذکوراست. ادله ی این دیدگاه درصدد منتفی دانستن نقش تقیه در اختلاف حدیث و تعارضات روایی است؛ مسئله ای که در برخی موارد با تأملاتی از سوی نگارندگان این مقاله مواجه شده و امکان پذیرش مطلق دیدگاه ایشان را دچار تردید ساخته است
۲.

.کارکرد اسطوره شناسی به مثابه ابزاری میان رشته ای در حوزه ی نقد و تحلیل حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقد اسطوره شناختی حدیث تحلیل ساختاری حدیث تحلیل آسیب شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۰ تعداد دانلود : ۳۸۷
بیش از دو قرن است که تغییر زاویه ای اساسی در نگاه به اسطوره پدید آمده. اسطوره دیگر در تعاریف اصطلاحی داستان-هایی خیالی پنداشته نمی شود. اسطوره شناسی امروزه شاخه ای علمی است که دایره ی فعالیتش به طور کلی خلاصه در دو حوزه ی تحلیل محتوا و تحلیل ساختارمی شود. در بعد تحلیل محتوا اسطوره شناس به دنبال کشف باورها، آرزوها و آرمان های گروه های مختلف انسانی است تا با پیجویی آنها به نحوه ی تجلی یافتن این آرمان ها در جهان بینی گروه های مختلف دست یابد؛ در بعد تحلیل ساختار نیز توجه به نوع روایت پردازی وعناصر دخیل درآن عمده ترین کاری محسوب می شود که پی-گرفته می شود. این دو ظرفیت قابلیت مناسبی را برای تعامل با علوم حدیث دارا می باشند. مخصوصا دو حوزه ی تحلیل ونقد احادیث دارای مناسبت لازم برای این ارتباط هستند. لکن زمانی این ارتباط برقرار خواهدشد که الگویی مناسب در این راستا تنظیم یابد. مقاله پیش رو قدمی در راستای تنظیم این الگوست. نویسندگان با روش کتابخانه ای ابتدا سعی نموده اند تا درکی درست از روش اسطوره ای در دو بعد تحلیل محتوا و تحلیل ساختار به دست آورند؛ سپس سعی شده با بومی سازی آن ها الگویی جدید برای نقد و تحلیل احادیث سامان داده شود. نتیجه ی این تحقیق نشان می دهد که اسطوره شناسی قابلیت بهره گیری ابزاری در حوزه ی نقد و تحلیل حدیث را دارا می باشد وبه واسطه ی آن به دو دستاورد مهم در حوزه ی حدیث می توان دست یافت.اولین دستاورد ارائه ی ساختاری نوین برای تحلیل صوری و شکل روایت پردازی حدیث است که در اموری چون شرح حدیث می تواند کارآمد باشد و دیگری گسترش الگوهای نقدمتنی حدیث می باشد
۳.

تأثیر شناخت تحولات تاریخی زبان عربی بر گستره ی پژوهش های ریشه شناسی واژگان قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مفردات قرآن زبان عربی تاریخ ریشه شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۲
ریشه شناسی ارتباطی تنگاتنگ با آگاهی از تحولات تاریخی یک زبان دارد، چراکه بعدازاین تحولات زبانی، واژگان دستخوش تغییراتی شده که فهم صحیح معانی آن ها منوط به شناخت این تحولات خواهد بود. این نکته که در همه ی زبان ها ازجمله  زبان عربی نیز وجود دارد، بر گستره ی دامنه ی پژوهش ریشه شناسی واژگان قرآن کریم اثر خواهد گذاشت. ازاین رو مقاله ی پیش رو با بهره گیری از روش اسنادی- کتابخانه ای به دنبال بررسی تحولاتی است که به رغم وقوع، در بررسی مفردات قرآنی لحاظ نمی شود. نتیجه ی این پژوهش نشان می دهد که برای ریشه شناسی واژگان قرآن باید به سه دوره تحول زبان عربی توجهی ویژه داشت. برخلاف پژوهش های حوزه ی ریشه شناسی قرآن کریم که صرفاً توجه خود را به ریشه های سامی معطوف ساخته اند، در این پژوهش نشان داده خواهد شد که برای ریشه شناسی واژگان قرآن باید به سه دوره تحول زبان عربی، یعنی تحولات زبان عربی، پیش، در حین و بعد از عصر نزول قرآن توجه داشت چراکه در این دوره ها اتفاقاتی همچون حذف برخی حروف الفبا، گسست زبان عربی بعد از ظهور اسلام و انتقال محوریت فرهنگ از حاضره به بادیه و آمیختگی زبان های عربی شمالی و جنوبی در هنگام فتوحات روی داده که ریشه شناسی واژگان را تحت تأثیر قرار می دهد. توجه به این اتفاقات، دامنه ی تاریخی مورد نیاز در یک پژوهش ریشه شناسی را گسترده نموده و باعث دستیابی به نتایجی جامع در حوزه ی ریشه شناسی واژگان قرآن می شود.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان