حمیدرضا چراغی

حمیدرضا چراغی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

مدل حکمرانی منابع انسانی در سازمان های دولتی: مورد مطالعه سازمان تأمین اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حکمرانی منابع انسانی حکمرانی منابع انسانی توسعه منابع انسانی پایدار سازمان تأمین اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۹
زمینه و هدف: تغییرات سریع محیطی، سازمان ها را به اعمال تغییرات انطباقی برای بقا و رشد ملزم می کند. ایجاد زمینه های انطباق کارکنان به منظور پاسخ گویی به تقاضا و الزامات محیط های ناپایدار، یکی از مشکلات اصلی سازمان های امروزی است و وجود حکمرانی منابع انسانی در سازمان ها، ضمن حفظ استقلال بخش ها، زمینه تعامل و همکاری بین واحدها را نیز ایجاد می کند. هدف اصلی پژوهش، ارائه مدل حکمرانی منابع انسانی در سازمان های دولتی (سازمان تأمین اجتماعی) است. روش: این پژوهش از نوع کیفی، تفسیری و استقرایی است که در آن، رویکرد مطالعه تک موردی با روش تحلیل تجانس اجرا شده است. در فرایند جست وجو، فقط مطالعاتی مدنظر قرار گرفتند که به پرسش پژوهش پاسخ دهند. در نهایت، با استفاده از روش نمونه گیری ملاک محور، پژوهش هایی انتخاب شدند که با پرسش یا هدف پژوهش ارتباط دارند. یافته ها: پس از بررسی نتایج مطالعات منتخب مرورشده، 14 مقوله فرعی در چهار قالب اصلی مدیران عالی، مدیران صف، متخصصان منابع انسانی و کارکنان مشخص شد. این مقوله ها در کنار مفاهیمی همچون ایفای نقش یک رهبر تحول آفرین، خط مشی گذاری و... مدل حکمرانی منابع انسانی در سازمان تأمین اجتماعی را می سازند. نتیجه گیری: با توجه به مصاحبه های انجام شده در دو سطح مدیران و کارشناسان، مفاهیمی همچون ایفای نقش رهبر تحول آفرین، ایفای نقش فعال و برتر در کمیته های منابع انسانی، ایجاد توازن بین ثبات و نوآوری، توسعه بینش فردی و سازمانی و ارتباطات شفاف بین واحدها تکمیل کننده مدل نهایی هستند. همچنین، مقوله متخصصان منابع انسانی، در سازمان تأمین اجتماعی، مهم ترین نقش را ایفا می کند.
۲.

بررسی تطبیقی مفهوم منازعه در سامانه فکری باراک اوباما و دونالد ترامپ در قبال تحولات جهانی

تعداد بازدید : ۴۲۳ تعداد دانلود : ۵۱۰
در این مقاله درصدد بررسی دوره زمامداری باراک اوباما و دونالد ترامپ در قبال تحولاتی جهانی هستیم. که دارای رویکرد متفاوتی بوده، که در اینجا به دنبال این هستیم که ویژگی شخصیتی دو رئیس جمهور چگونه در قبال تحولات بین الملل تاثیرگذار بوده است؟ باید گفت که برطبق نظریه شخصیت شناسی مارگارت هرمن درصدد تبیین این مسئله هستیم، که باراک اوباما دارای شخصیت تعامل گرا و مشارکت جو بوده در مقابل دونالد ترامپ شخصیتی منفعت محور و اقتدارگرا که با بررسی و تجزیه و تحلیل این دو شخصیت قابل تبیین بوده که باراک اوباما از زمان آغاز زمامداری خود به دنبال افزایش مشارکت جمعی، کنترل منازعات، تعامل با نظام بین الملل بوده بازتاب آن را در قبال تحولات جهانی می توان مشاهده نمود. که اوباما عزم خود را برای حل بحران سوریه، مناقشه اسرائیل و فلسطین، پایبندی به توافقات جهانی، مدیریت بحران کره، بهبود روابط با شرق آسیا و ... بکار گرفت. در مقابل دونالد ترامپ که باید گفت دارای شخصیتی ماجراجو، قدرت طلب بوده و منازعه-آفرینی جزء ساختار شخصیتی وی بوده همواره به دنبال تنش و بحران آفرینی در نظام بین الملل بوده، که سیاست وی در قبال بحران آفرینی در شرق آسیا، حمایت یکجانبه از اسرائیل، خروج از تعهدات و توافقات جهانی، گسترش دامنه بحران در یمن، تنش با اروپا و مخالفت با سیستم نظام بین الملل و ... نمونه این اقدامات می باشد.
۳.

بررسی الگوهای مدیریتی در ایران و آمریکا در تداوم منازعات بین دو کشور

کلید واژه ها: آمریکا ایران منازعه الگوی مدیریتی همگرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۱ تعداد دانلود : ۲۹۶
از پیروزی انقلاب اسلامی روابط ایران با آمریکا به سمت تنش و عدم تعامل حرکت نموده، که درمقاطع مختلف قابل مشاهده است. که در بعضی دوره ها شدت بیشتری داشته ودر برخی دیگر زمینه سازی های برای تعامل فراهم شده، که در اینجا باید گفت که تفاوت در الگوهای مدیریتی در دوره های مختلف چگونه موجب تداوم منازعات در روابط ایران و آمریکا شده است. باید گفت که تفاوت در الگوهای مدیریتی موجب گسترش منازعاتدر برخی از دوره ها و کاهش منازعه در برخی دوره های دیگر شده، با روی کار آمدن دولت اصلاحات در دوره آقای خاتمی که مقارن با ریاست جمهوری بوش در امریکا بود ایران در این دوره سیاست تنش زدایی را در پیش گرفت. در دوره بعدی که آقای احمدی نژاد در مقابل بوش و اوباما قرار داشت سیاست تنش زداییی راکنار گذاشته و با سیاست تهاجمی در مقابل یکدیگر قرار گرفته. در دوره بعدی با روی کار آمدن حسن روحانی که با دوره باراک اوباما هم دوره بودشاهد تلاشهای دو کشور برای حل و فصل اختلافات به صورت گام به گام که در نهایت به برجام ختم شد شاهد بودیم و دردوره اخیر باروی کار آمدن دولت ترامپ تنشها و اختلافات دوباره از سر گرفته شده که تنشها از سوی این دولت بوده و به مشکلات دامن می زند. بنابراین تداوم منازعات در روابط ایران و آمریکا همچنان وجود داشته که در برخی از دوره ها همانند دوره احمدی نژاد و جرج بوش بیشترین تنش و در دوره اوباما و روحانی کمترین منازعه را داشته است.
۴.

آثار رشد اقتصادی چین بر تقویت حمایت گرایی اقتصادی در ایالات متحده(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۷۳ تعداد دانلود : ۵۴
ازآغاز دهه 1970 به بعد چین رشد اقتصادی خود را به صورت گسترده آغاز نموده و در حال تبدیل شدن به یک قدرت اقتصادی است. این کشور با توجه به رشد اقتصادی گسترده در صدد کسب قدرت اقتصادی است. براساس پیش بینی های موسسات مختلف همانند گلدمن ساکس، موسسه پریس واترهاوس ومجله اکونومیست اقتصادی چین تا سال 2030 با رقیب خود ایالات متحده از لحاظ تولید ناخالص داخلی برابری نموده و از سال 2050قدرت برتر اقتصادی جهان خواهد بود ورقیب خود ایالات متحده را پشت سر خواهد گذاشت. در این پژوهش در چارچوب تئوری مرکانتلیسم اقتصادی به بررسی تاثیررشد اقتصادی چین و تاثیر آن بر اقتصاد سیاسی ایالات متحده در دوره دونالد ترامپ می پردازیم که چگونه ازتجارت آزد به سمت حمایت گرایی حرکت کرده است؟ دولت ترامپ با مشاهده رشداقتصادی قدرت نو ظهور چین با سیاست های حمایت گرایانه به دنبال تقویت اقتصاد داخلی امریکا از طریق اختصاص یارانه ها وحمایت های مالی،حمایت از صنعت ،و خروج از توافقات بین المللی بوده ،در رابطه با بعد خارجی با به کار گیری جنگ اقتصادی ،تحریم ها،تعرفه در صدد مهار چین بوده،از ابزار های سیاسی و نظامی هم در راستای ناامن کردن محیط شرق آسیا برای مقابله با قدرت این کشور استفاده نموده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان