شریفه سرگلزایی

شریفه سرگلزایی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

شناسایی عوامل مؤثر بر پذیرش فناوری در شهرداری با روش نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پذیرش فناوری سازه های اثرگذار نظریه زمینه ای خدمات شهرسازی شهرداری اصفهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۵ تعداد دانلود : ۱۳۵
توسعه کاربرد فناوری های نوین در مدیریت و برنامه ریزی های شهری در پی طرح مفاهیم شهر هوشمند، هدف بسیاری از سازمان ها گردیده است. تحقیقات بی شماری برای شناخت ابعاد پذیرش و به کارگیری فناوری صورت گرفته است، اما تعداد تحقیقاتی که پذیرش فناوری های به کاررفته در سازمان ها را بررسی کرده باشند، بسیار محدود است. از میان اندک تحقیقات متمرکز بر عوامل مؤثر بر پذیرش فناوری در مقیاس سازمان نیز تنها تعداد محدودی به ابعاد پذیرش فناوری در سازمان های غیردولتی در کشورهای در حال توسعه توجه داشته اند. از این رو ابعاد اثرگذار بر پذیرش فناوری در شهرداری ها (به عنوان یک سازمان غیردولتی در ایران) به طور دقیق شناسایی نشده است. این خلأ می تواند به کارگیری فناوری در شهرداری ها را دشوار کرده و یا با شکست مواجه سازد. بنابراین انجام تحقیقات جامع در این زمینه ضروری است. شهرداری اصفهان به عنوان یکی از سازمان های مدیریت شهری در میان کلانشهرهای ایران به عنوان نمونه انتخاب شد. بنابراین هدف این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر پذیرش فناوری در شهرداری اصفهان به عنوان یک سازمان غیردولتی است. با توجه به نوع مسئله پژوهش و جامعه آماری تحقیق از روش نظریه زمینه ای استفاده شده است. این روش یکی از کارآمدترین روش های تحقیق کیفی است. برای این منظور پس از طرح پرسشنامه نیمه ساختاریافته ای براساس مرور ادبیات، مصاحبه هایی با مدیران و کارشناسان ارشد در شهرداری اصفهان صورت گرفت. حاصل مصاحبه ها به صورت داده های متنی وارد نرم افزار اطلس تی شده و به روش تحلیل جز به جز تحلیل شد. بدین ترتیب با روش های کدگذاری، مقوله ها و ابعاد مؤثر و روابط میان آنها شناسایی شد. نتایج نشان می دهد، 23 بُعد در پذیرش فناوری در شهرداری اصفهان اثرگذارند که می توان آنها را در هشت گروه کلان جا داد. این گروه ها شامل مقوله های زمینه ای، علّی، فنی، تشویق کننده، بازدارنده، تعدیل گر، تصمیم گیری و در نهایت پیامدی هستند. نتایج ارائه شده برای مدیران، برنامه ریزان شهری و محققانی که در زمینه پذیرش فناوری با رویکرد شهر هوشمند فعالیت دارند، با اهمیت است. یافته های پژوهش در راستای تسهیل فرآیند هوشمند شدن شهر با تأکید بر شهرداری ها می تواند اثرگذار باشد. همچنین مقوله های ارائه شده در این پژوهش می توانند در پژوهش های آتی با استفاده از روش های کمی مورد آزمون قرار گیرند.  
۲.

بازآفرینی پایدار محلات مساله دار شهرهای مرزی با تاکید بر اصول نوشهرسازی (نمونه موردمطالعه محله بابائیان زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شهر مرزی بافت فرسوده نوشهرسازی بازآفرینی شهری پایدار محله بابائیان زاهدان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۶
عدم توجه به فرسودگی بافت ها به ویژه در شهرهای مرزی موجب کاهش سطح کیفی زندگی، زیست پذیری و در نتیجه نارضایتی شهروندان گردیده است. محله بابائیان به عنوان یکی از بافت های فرسوده ی شهر مرزی زاهدان، با مشکلات گوناگونی مواجه است. مرور منابع نشان می دهد، بازآفرینی و تجدید حیات شهری از جمله راه حل های مطرح از سوی محققان در این زمینه است که امروزه تحت تأثیر اندیشه های مختلفی نظیر نوشهرسازی، قرار گرفته است. از این رو هدف مطالعه حاضر، ارائه راهبردهایی جهت بازآفرینی بافت های فرسوده با تاکید بر رویکرد نوشهرسازی در محله بابائیان شهر مرزی زاهدان است. روش پژوهش براساس هدف از نوع کاربردی و استقرایی است، اما براساس ماهیت توصیفی-تحلیلی مبتنی بر پرسشنامه است. جامعه آماری جمعیت ساکن در محله بابائیان زاهدان است. حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری کوکران با سطح اطمینان ۹۵ درصد، ۳۷۸ نفر محاسبه شد. برای این منظور ابعاد و شاخص های بازآفرینی پایدار از مبانی نظری استخراج و سپس بر اساس شرایط محدوده مورد مطالعه بومی سازی شدند. ابعاد و شاخص های مستخرج، با استفاده از روش های تحلیل آماری آزمون تی، کارت امتیاز متوازن، فریدمن و همچنین تحلیل SWOT، بررسی شدند. پرسشنامه های تهیه شده توسط ساکنین محله به صورت تصادفی با نرخ بازگشت 88% تکمیل گردید. نتایج تحلیل ها نشان می دهد، شاخص های نوشهرسازی در شرایط نامطلوبی قرار دارند. میزان تحقق اصول نوشهرسازی در بازآفرینی در سطح ضعیف و حدود 06/36% است. برپایه نتایج تحلیل ها، راهکارهایی جهت ارتقا کیفیت زندگی در محله و بازآفرینی با تأکید بر نوشهرسازی ارائه شد. نتایج این پژوهش می تواند به عنوان راهکارهایی عاجل برای محلات با ویژگی های فرسودگی مطلق و محلاتی که از فشارهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ناشی از مرزی بودن شهرها متأثر هستند کاربرد داشته باشد. اما به طور خاص نتایج این تحقیق برای مدیران سازمان های مرتبط با بازآفرینی بافت های فرسوده در شهر زاهدان حائز اهمیت است.
۳.

مدل سازی پذیرش فناوری از سوی کاربران برای دستیابی به شهر هوشمند مطالعه موردی: مراکز استان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدل سازی پذیرش فناوری مدیریت شهری هوشمند کاربران شهری شهرهای مرکز استان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۳ تعداد دانلود : ۱۴۸
تکوین فناوری های دیجیتال و در دسترس قرار گرفتن آنها، عملیاتی شدن نظریه شهر هوشمند و دولت الکترونیک را امکان پذیر نموده است. سنسورهای جمع آوری داده های شهری، ابزارهای ویرایش آنلاین سامانه های اطلاعات مکانی و گوشی های هوشمند از جمله فناوری هایی اند که به جمع آوری و گردش سریع اطلاعات شهری کمک می نمایند. در زمینه شناخت، ارتقا و توسعه میزان دقت این فناوری ها، تحقیق های فراوانی منتشر شده است. با وجود این درک دقیقی از چگونگی فرایند پذیرش و عملیاتی کردن آنها توسط کاربران اعم از اشخاص یا سازمان های شهری وجود ندارد. هدف این پژوهش مدل سازی پذیرش فناوری توسط کاربران مراکز استان ها با به کارگیری مدل ساختار یافته می باشد. این مقاله به معرفی یک مدل اولیه شامل نُه سازه می پردازد که براساس مرور ادبیات موضوع طراحی شده است. این مدل براساس داده های 110 پرسشنامه از زاهدان مورد آزمون و اصلاح قرار گرفت. مدل اصلاحی با داده های حاصل از 428 پرسشنامه از بجنورد، اصفهان، شیراز و تبریز  مورد اعتبارسنجی و اصلاح نهایی قرار گرفت. مدل نهایی به پنج سازه کارآمد کردن فرد، قابلیت بهره برداری، تسهیل در انجام امور، مزیت نسبی و سازگاری به عنوان اولویت نخست کاربران مراکز استان ها و به سه سازه کیفیت کم خدمات، امنیت داده ها و ذخیره انرژی با عنوان کم اهمیت ترین ها اشاره دارد. مدل پذیرش فناوری توسط کاربران مراکز استان ها، ابزاری مهم برای پیش بینی پذیرش فناوری برای مدیران شهری است. نتایج حاصله می تواند در جلوگیری از تأمین و اجرای ناموفق فناوری در مقیاس کلانشهری که هزینه های بالایی خواهند داشت، مؤثر باشد. مدل ارائه شده در این مقاله می تواند در شهرهای کوچک مقیاس نیز به عنوان تحقیق آتی مورد آزمون قرار گیرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان