سهیلا باستانی

سهیلا باستانی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

سازگاری با طلاق : تاملی بر تجربه زیسته زنان مطلقه از سازگاری با طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سازگاری با طلاق زنان پژوهش کیفی پدیدار شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸ تعداد دانلود : ۵۷
هدف از پژوهش حاضر بررسی تجربه زیسته زنان مطلقه از سازگاری با طلاق بود. روش تحقیق کیفی از نوع پدیدار شناسی بود. جامعه آماری زنان مطلقه شهر شیراز در سال 99- 98بودند که در نهایت 10 نفر از آن ها با نمونه گیری هدفمند مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختار یافته تا رسیدن به اشباع نظری بود. داده ها با استفاده از تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته های حاصل از این پژوهش سازگاری با طلاق در زنان را بر اساس ۳ مضمون تحلیل می نماید. 1- خانواده منبع مؤثر در رسیدن به سازگاری ۲- رشد تاب آوری فردی ۲- افزایش تاب آوری اجتماعی. براین اساس ، حمایت عاطفی و پشتیبانی مادی خانواده از فرد مطلقه، عوامل مهمی هستند که جهت گیری خانواده را در فرایند رسیدن به سازگاری نشان می دهند. جنبه های فردی سوگواری بر طلاق، مدیریت هیجانات، پذیرش طلاق، حرکت به سوی تعالی، پیوند با معنویت بیان کننده اثرگذاری تاب آوری فردی بر سازگاری با طلاق می باشند. در عین حال کسب حمایت های اجتماعی، کسب درآمد و رسیدن به استقلال مالی جهت گیری عوامل اجتماعی را در رشد تاب آوری اجتماعی افراد مطلقه درک پذیر می کنند. یافته ها نشان دهنده ضرورت توجه همه جانبه به مسائل زنان مطلقه پس از جدایی و انجام اقداماتی مؤثر جهت توانمندسازی آنان پس از جدایی می باشد. ضروری است که سیاستمداران و متولیان حوزه خانواده با انجام اقدامات مؤثر همچون برگزاری کارگاه های توانمند سازی پس از طلاق نسبت به رفع آسیب های پس از این بحران در زنان مطلقه برنامه ریزی نمایند.
۲.

بررسی تجربه زیسته زنان و مردان ایرانی از سازگاری با طلاق: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۹۱
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تجربه زیسته زنان و مردان مطلقه از سازگاری با طلاق انجام شد. روش: این مطالعه از نوع کیفی و با استفاده از روش پدیدار شناسی انجام شد. پژوهش با بهره گیری از نمونه گیری هدفمند افرادمطلقه سازگار با طلاق در سال 99-98 شهر شیراز انجام شده است. در نهایت پس از انجام 22مصاحبه نیمه ساختار یافته پژوهشگر به اشباع داده ها رسید. مصاحبه ها با روش پدیدار شناسی تحلیل مضمون مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: در این پژوهش 3 مضمون اصلی و 12 مضمون فرعی بدست آمد که مضامین اصلی عبارتند از: 1- خانواده منبع مؤثر دررسیدن به سازگاری، 2- تاب آوری فردی3- تاب آوری اجتماعی. مضمون خانواده منبع مؤثر دربرگیرنده ی 2 مضمون فرعی حمایت عاطفی، پشتیبانی مادی (پذیرش، همدردی، تأمین مسکن و...)، مضمون تاب آوری فردی شامل 5 مضمون فرعی سوگواری، پیوند با معنویت، پذیرش طلاق، حرکت به سوی تعالی، کنترل هیجانات (شکرگذاری، قبول شرایط فعلی زندگی، برنامه ریزی برای آینده، رشد هیجانات مثبت و...) مضمون تاب آوری اجتماعی شامل 2 مضمون فرعی رشد فردی، کسب درآمد و استقلال مالی (تقویت مهارت های فردی، کسب درآمد و ثبات اقتصادی و....) نتیجه گیری نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان دهنده ضرورت توجه همه جانبه به مسائل زنان و مردان مطلقه پس از جدایی و انجام اقداماتی مؤثر جهت توانمندسازی آنان در راه رسیدن به سازگاری با شرایط پس از جدایی بود. شماره ی مقاله: ۱
۳.

بررسی رابطه بین سبک های فرزند پروری با دانش و نگرش جنسی والدین و میزان علاقه مندی به گفتگو در مورد موضوعات جنسی خانواده در شهر شیراز

کلید واژه ها: خانواده سبک های فرزندپروری دانش و نگرش جنسی علاقه مندی به گفتگو در موضوعات جنسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۴۱
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی بین سبکهای فرزند پروری با میزان دانش و نگرش جنسی والدین و میزان راحتی و علاقمندی آنها به گفت وگو با فرزندان در مورد موضوعات جنسی انجام گرفت. نمونه آماری 160 نفر از والدین دارای فرزند در شهر شیراز بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند .به منظور گردآوری داده ها ، از پرسشنامه های شیوه های فرزندپروری (دیانا بامریند ،۱۹۹۱)، میزان علاقه مندی والدین به گفتگو در مورد موضوعات جنسی (کوبلینسکی و اتکینسون ،۱۹۸۲) و پرسشنامه دانش و نگرش جنسی (بشارت، ۱۳۸۴) استفاده شد . پایایی ابزارها با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه شد. با استفاده از آزمون همبستگی و تحلیل رگرسیون، رابطه هر یک از ابعاد سبک های فرزند پروری با دانش و نگرش جنسی والدین و میزان علاقه مندی به گفتگو در موضوعات جنسی مورد بررسی قرار گرفت .با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش بین سبک فرزندپروری استبدادی با علاقمندی به گفت و گو در مورد موضوعات جنسی رابطه منفی معناداری وجود دارد. بین سبک فرزندپروی مقتدرانه با دانش و نگرش جنسی رابطه مثبت معناداری وجود دارد.همچنین بین سبک فرزندپروری سهل گیر با دانش و نگرش جنسی و علاقه به گفت و گو در مورد مسائل جنسی در خانواده هیچ رابطه معناداری مشاهده نشد. با این حال ، حتی با وارد شدن دانش و نگرش جنسی به پیش بینی همچنان سبک فرزندپروری استبدادی به طور منفی میزان علاقمندی به گفت و گو در مورد موضوعات جنسی در والدین را پیش بینی می کند. نتیجه گیری : بهترین سبک فرزند پروری جهت برقرار ی ارتباط با فرزندان و گفت و گو راجع به مسائل جنسی سبک فرزند پروری مقتدرانه بوده و والدین باید نسبت به افزایش دانش و آگاهی خود در زمینه مسائل جنسی و یادگیری اصول فرزند پروری مقتدرانه اقدام کرده تا بتوانند از بروز رفتارهای پرخطر و آسیب رسان در فرزندان جلوگیری نمایند.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان