فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱۳٬۹۱۴ مورد.
۸۱.

جزئی و کلی در آثار ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ارسطو کلی جزئی کل جزء

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۱۹۷
دو اصطلاح καθόλου و καθ’ ἕκαστον نخستین بار در آثار ارسطو به معنای کلی و جزئی مطرح شده است. افلاطون غالباً اصطلاح ὅλον را به کار می برد که به معنای «کل» است و ارتباطی با کلی ندارد. καθόλου نیز در آثار او به ندرت و همیشه مترادف با ὅλον به کار رفته است. «کل» صفت مخصوص مُثُل است و به درجه ای از وحدت دلالت دارد که میان واحد و کثرات قرار می گیرد. ارسطو καθόλου را به معانی مختلف به کار می برد و به نظر می رسد که در استعمال آن چندان دقت ندارد. καθόλου در آثار او گاهی به معنای کلی منطقی است، اما بیش از همه و خصوصاً در نقد نظریه مُثُل مترادف با «جنس» است و لزوماً به معنای کلی منطقی نیست. وی به افلاطون انتقاد می کند که قائل به وجود مستقل «کلی» است، اما برخلاف تصور رایج، καθόλου در این قبیل عبارات منحصراً به معنای «جنس» است و شامل نوع یا هر کلی منطقی نمی شود. به همین ترتیب «جزئی» در آثار او گاهی به معنای جزئی منطقی است، اما در نقد نظریه مُثُل اغلب مترادف با نوع است. کلی و جزئی در عین حال نسبتی با کل و جزء دارد و از این لحاظ جنس «جزء» و نوع «کل» به شمار می آید. در این مقاله سعی داریم ارتباط لغوی و منطقی اصطلاحات «کل» و «کلی» و همچنین نسبت میان «جزء» و «جزئی» را تبیین کنیم، اما در نهایت هیچ ارتباطی میان آنها دیده نمی شود.
۸۲.

بررسی عالم خیال منفصل از منظر پدیدارشناسی هنری کُربن در داستان نوجوان بر اساس داستان سورنا و جلیقه آتش از مسلم ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: هنری کربن عالم خیال منفصل سورنا و جلیقه آتش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۰۶
هنری کُربن فیلسوف فرانسوی است که پدیدارشناسی هوسرل را با فلسفه اسلامی و به خصوص حکمت شیخ اشراق و ملاصدرا پیوند زد. عالم خیال منفصلی که از این پیوند حاصل شد، دنیای برزخی است که حوادث و رویدادها در آن بین دو دنیای مادّی و خیالی قرار می گیرند. از جمله متونی که می توان با معیارهای عالم خیال منفصل به بررسی آن پرداخت، داستان سورنا و جلیقه آتش از مسلم ناصری است که داستان او در رده ادبیّات کودک و نوجوان قرار می گیرد. داستان سورنا و جلیقه آتش داستانی فانتزی است که موضوع آن فراواقعی بوده و در عین حال پُر از تازگی و پویایی تصویر و حاصل ذهن خلّاق نویسنده است و تناسب و همانندی های بسیاری با ویژگی های عالم خیال منفصل دارد. هدف اصلی این پژوهش، بررسی عالم خیال منفصل در داستان سورنا و جلیقه آتش است. از این رو در جستار حاضر با روش توصیفی_ تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای، پدیدارشناسی هنری کُربن و ویژگی های عالم خیال منفصل در داستان سورنا و جلیقه آتش استخراج شد و مفاهیم مشترک واکاوی گردید. نتایج نشان داد که ویژگی های عالم خیال منفصل در لا به لای تصویرها و مفاهیم داستان کاملاً حضور دارد و بر سراسر آن، مانند فکری مسلط سایه افکنده است.
۸۳.

تنش بین ساختار روایت و محتوای فلسفی در اعترافات روسو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زندگینامه خود نوشت روایت هویت روایی طرح داستان فرم نوشتاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۹۵
روسو در اعترافات به دنبال نمایش خود با تمام خصوصیات حقیقی و طبیعی آن است. او ادعا می کند که خود حقیقی و طبیعی او تنها با در نظر داشتن زنجیره احساساتش، فهم منشأ این احساسات و مشخص کردن تمایز بین آن ها از جهت اصیل یا غیراصیل بودن قابل فهم است. روسو برای رفع اتهام فریب و خود فریبی، نتیجه گیری نهایی در خصوص کیستی خود را به خوانندگان واگذار می کند. علاوه بر آن، روسو باور دارد که تنها خوانش معتبر از جانب خوانندگان توجه به زنجیره احساساتش به عوض ساخنار و نسبت رویدادها است. در این نوشتار، با استفاده از تحلیل ریکور از ساختار و طرح روایت، هویت روایی و فن شعر ارسطو مشخص می شود رویدادها در اعترافات در فرم هماهنگیِ ناهماهنگ و ژانر تراژدی پیکربندی شده اند. این ساختار روایت شکلی از خوانش را به خواننده تحمیل می کند که متفاوت از خوانشِ مدنظر روسو است. به این معنا که بر مبنای تحلیل ریکور از هویت روایی، شخصیت روسو برای مخاطب اعترافات بر مبنای زنجیره رویدادهای روایی شکل می گیرد و نه بر مبنای زنجیره احساسات روسو.
۸۴.

اثربخشی آموزش مبتنی بر «مدل به کارگیری فناوری در برنامه فلسفه برای کودکان» بر تفکر انتقادی دانش آموزان بااستعداد دوره دوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدل آموزشی فلسفه برای کودکان رویکرد یادگیری تلفیقی تفکر انتقادی دانش آموزان بااستعداد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳ تعداد دانلود : ۱۰۸
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر «مدل به کارگیری فناوری در برنامه فلسفه برای کودکان» بر تفکر انتقادی دانش آموزان پسر بااستعداد دوره دوم ابتدایی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر بااستعداد دوره دوم ابتدایی بود که در سال تحصیلی 1400-1399 دریکی از مدارس دولتی تهران مشغول به تحصیل بودند. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 40 نفر از دانش آموزان بااستعداد شناسایی و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) جای گماری شدند. نمونه آماری پژوهش، پرسشنامه تفکر انتقادی واتسون - گلیرز که ابزار این پژوهش بود را پیش از آموزش و پس از آموزش تکمیل کردند.آموزش موردنظر بر اساس مدل آموزشی به کارگیری فناوری در برنامه فلسفه برای کودکان طراحی و طی 10 جلسه برای گروه آزمایش اجرا گردید و گروه کنترل به شیوه معمول آموزش دیدند. در بخش آنلاین از پلتفرم گراسپ و در بخش آفلاین از چندرسانه ای ها و پویانمایی های آموزشی استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آماری در دو سطح توصیفی میانگین و انحراف معیار و استنباطی کوواریانس چند متغیری استفاده شد. یافته ها نشان داد که پس از تعدیل نمرات پیش آزمون، تفاوت معنی داری بین گروه آزمایش و کنترل در مؤلفه های متغیر تفکر انتقادی وجود دارد (05/0P<). نتایج این پژوهش در راستای سایر پژوهش های انجام شده، بیانگر نقش مثبت استفاده از ظرفیت فناوری ها در برنامه فلسفه برای کودکان و بهبود تفکر انتقادی دانش آموزان بااستعداد بود. بر مبنای یافته های پژوهش می توان پیشنهاد داد از این مدل به عنوان راهکاری اجرایی برای یکی از اهداف کلان در سند تحول بنیادین آموزش وپرورش " بهره مندی هوشمندانه از فناوری های نوین در نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی مبتنی بر نظام معیار اسلامی" استفاده شود.
۸۵.

«زن شدن» به مثابه «انکشاف خدا» در الهیات پسامسیحی مری دیلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زن شدن غایت مری دیلی تعالی خدا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۵۸
الهیات فمینیستی در اصلی ترین قسم خود متعهد به انجام الهیات با هدف خاص توانمندسازی و رهایی بخشی زنان است. رویکرد فمینیست های الهی دان در خصوص ظرفیت مسیحیت رایج برای تأمین این ادعا در سه دسته انقلابی، اصلاح طلب و بازسازی گرا گنجانده می شود. مری دیلی الهی دان فمینیست انقلابی است که با اعتقاد به جنسیت نگریِ غیرقابل اصلاح مسیحیت سنتی، به شالوده شکنی آن پرداخته و با روشی که آن را «فراروی» می نامد از ارکان اصلی آن مانند خدای پدر، مسیح شناسی، آموزه هبوط و نهاد کلیسا عبور کرده و در الهیاتی پسامسیحی به بیان ایده های اصلی خود می پردازد. محورهای اصلی الهیات او گاهی تصریحی و گاهی در خلال عبارات او آمده است. در این مقاله با روش تفسیر تحلیلی متن محور به بررسی ایده های مهم دیلی در الهیات پسامسیحی او پرداخته می شود. این ایده ها عبارت اند از غایت، ایمان، آزادی، اخلاق و خواهری، که دیلی مسیر تحقق همۀ آنها را «زن شدن» معرفی می کند. برای فهم زن شدن از منظر دیلی باید آن را در تناظر با «خدای فعل» فهمید. خدای فعلْ بودن و هست-ن است که واقعیت غایی است و پویایی دائمی دارد. زنان نیز دارای نوعی هستا-یی اند که توان مشارکت وجودی و شهود پویای هست-ن را دارند و حاصل این مشارکتْ تحقق «فراوجود» زنانه است. بن مایه اصلی زن شدن خواست درونی زنان برای تعالی و استعلای خود است و نوعی جدید از انکشاف خدا را محقق می کند که دیلی آن را تجلی ثانی می نامد.
۸۶.

تبیین مفاهیم جوهر، صفت، حالت در فلسفۀ اسپینوزا با استفاده از آراء فلاسفۀ پیش از او (بر اساس تفسیر ولفسون)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جسم جوهر حالت صفت و فکر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷ تعداد دانلود : ۵۳
سؤال اصلی ای که در این مقاله به آن می پردازیم چنین است: آیا می توان براساس آراء فلاسفۀ یونان و قرون وسطا و دکارت در باب جوهر و عرض و نظر آنان در باب خداوند و صفات او، تعریف اسپینوزا در کتاب اخلاق از جوهر، صفت و حالت را بهتر درک کرد؟ ولفسون این گونه اسپنوزا را تفسیر کرده است و ما در این مقاله نگاهی نقادانه به تفسیر او داریم. ارسطو و دکارت به تعدد جواهر باور داشتند؛ اما اسپینوزا با تعریف خود از جوهر، نظریۀ وحدت جوهر را مطرح ساخت. از نظر اسپینوزا جوهر، موجودی است که به غیر نیازی ندارد و خودش، خود را تصور می کند. اسپینوزا با این تعریف وحدت را در جهان و موجودات جهان حاکم کرد. حالت در فلسفۀ اسپینوزا، یک شباهت به عرض در نظام فلسفیِ ارسطو دارد: تصور حالت در فلسفۀ اسپینوزا و عرض در نظام ارسطو بدون جوهر ممکن نیست؛ اما عرض در نظام ارسطویی سببِ تشخصِ جوهر است، اما در فلسفۀ اسپینوزا، جوهر مقدم بر حالت است. درحقیقت حالت نتیجۀ ضروریِ جوهر است. اسپینوزا صفت را به گونه ای تعریف می کند که نشان دهد چگونه جوهر به خودش می اندیشد و خودش را می یابد. از نظر اسپینوزا، جوهر صفات نامتناهی ای دارد؛ اما او فقط از دو صفت نام می برد: بُعد و فکر. اسپینوزا جوهر را با هرکدام از صفات این همان می داند. از نظر او جوهر همان عقل است که به خودش یعنی جسم می اندیشد و خود را می یابد. بر این اساس تعدد صفات نیز با بساطت ذات جوهر، ناسازگار نیست.
۸۷.

کمال آدمی و ارتباط آن با تعریف انسان از منظر ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تعریف انسان حرکت دائمی مقام فوق تجرد بهشت الهی رؤیت خداوند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰ تعداد دانلود : ۵۰
در فرهنگ اسلامی تعاریف گوناگونی از انسان بیان شده است؛ مانند: جوهر جسمانی دارای تکلیف، حیوان ناطق، روح مجرد، حیوان عاشق و حیّ متأله؛ اما ملاصدرا بر مبنای حرکت جوهری انسان را به «وجودی ثابت و سیّال» تعریف کرده است و بر اساس این تعریف، ارزش متعالی برای آدمی را «حرکت دائمی به سوی کمال مطلق» می داند. تعبیر دیگر صدرایی از کمال آدمی رسیدن به «مقام فوق تجرد» است که با رسیدن به این مقام، آدمی می تواند به عالم قدس و رضوان خداوند بار یابد و حتی از مقام فرشتگان فراتر رود. به باور وی منشأ این کرامت در انسان، ضعفِ آدمی و کثرت آفات و امراض است که در آیات قرآن بدان اشاره شده است. مخلوقی که در آغاز خلقت بدین گونه نباشد، کمالی را در خود تصور می کند؛ ازاین رو حالت انتظار برای رسیدن به کمال در او وجود نخواهد داشت.
۸۸.

ضرورت آموزش فلسفه برای کودکان و نقش آن در ارتقای تفکر خلاق و مهارت های اجتماعی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش فلسفه برای کودکان تفکر خلاق مهارت های اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۵۶
یکی از اهداف اصلی برنامه آموزش فلسفه برای کودکان بهبود شرایط آموزش تفکر در سیستم های آموزشی است هدف این برنامه کمک به کودکان است که یاد بگیرند چگونه خودشان فکر کنند. فلسفه برای کودکان یک فعالیت آموزشی است که منجر به بهبود تفکر خلاق و روابط اجتماعی در آن ها می شود. دانش آموز با آموزش فلسفه یاد می گیرد که چگونه خود را در موقعیت های جدید قرار دهد و راه حل های جدید بیابد. همچنین برنامه آموزش فلسفه برای کودکان بر ایجاد روابط اجتماعی و عاطفی کودکان تأثیر مثبت داشته و موجب پیشرفت آن ها در زمینة رفتار اخلاقی پسندیده در جامعه شده است. این مقاله به منظور واکاوی ضرورت آموزش فلسفه برای کودکان و نقش آن در ارتقای تفکر خلاق و مهارت های اجتماعی دانش آموزان با روش توصیفی-کتابخانه ای انجام شده است.
۸۹.

The Objectivity of Science(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: Objectivity reality truth Method relativism pluralism Realism

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹ تعداد دانلود : ۴۹
The idea that science is objective, or able to achieve objectivity, is in large part responsible for the role that science plays within society. But what is objectivity? The idea of objectivity is ambiguous. This paper distinguishes between three basic forms of objectivity. The first form of objectivity is ontological objectivity: the world as it is in itself does not depend upon what we think about it; it is independent of human thought, language, conceptual activity or experience. The second form of objectivity is the objectivity of truth: truth does not depend upon what we believe or justifiably believe; truth depends upon the way reality itself is. The third form of objectivity is epistemic objectivity: this form of objectivity resides in the scientific method which ensures that subjective factors are excluded, and only epistemically relevant factors play a role in scientific inquiry. The paper considers two problems that arise for the notion of epistemic objectivity: the theory-dependence of observation and the variability of the methods of science. It is argued that the use of shared standard procedures ensures the objectivity of observation despite theory-dependence. It is argued that the variability of methods need not lead to an epistemic relativism about science. The paper concludes with the realist suggestion that the best explanation of the success of the sciences is that the methods employed in the sciences are highly reliable truth-conducive tools of inquiry. The objectivity of the methods of the sciences leads to the objective truth about the objective world.
۹۰.

Fardid and Nasr on the Confrontation of Western World(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: traditionalism Western world Seyyed Ahmad Fardid Seyyed Hossein Nasr

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵ تعداد دانلود : ۴۵
Regarding the way of facing the West and modernity, Ahmed Fardid is among the thinkers who, by adopting a philosophical and judgmental approach, rejects modernity, philosophy, and western civilization in its entirety. Fardid considers modernity and the West to have an inherent crisis and considers any attempt to patch up modernity with Eastern religions or cultures futile. Fardid, who is the creator of the word “ Gharbzadegi (Westoxification)”, considers human sciences and Western civilization to be nothing more than the inciting soul vanities and blasphemy. By adopting an essentialist and negative approach towards the modern world, he calls for a complete break from the subjectivism and humanism associated with the modern world and a return to Islamic-oriented philosophy (Hekmat-e Onsi). Seyyed Hossein Nasr, as a traditionalist thinker, rejects Western civilization and modernity as a unified whole. He wants to incorporate modern science and reason and take perennial philosophy. In this paper, via a comparative analysis method, this hypothesis is examined that although Fardid and Nasr are sympathizers in the complete negation and rejection of the modern world, Fardid confronts modernity and its consequent subjectivism using Heidegger’s western thought. This is when Nasr confronts modernity from the perspective of a traditionalist thinker who believes in the foundations of tradition. Nasr considers the return to the perennial philosophy to solve confronting the Western world and modernity, but Fardid faced with the modern world, emphasizes that although modernity is the exposure of self-fulfillment, one must strive to overcome it. It is difficult to return to the past.
۹۱.

دیدگاه ملاصدرا دربارۀ رئیس حکومت و ویژگی های او، بر پایۀ کتاب مبدأ و معاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رئیس حکومت سعادت بشر مبدأ و معاد ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱ تعداد دانلود : ۵۴
تشکیل حکومت به منظور دستیابی بشر به اهداف فردی و اجتماعی خود، یک ضرورت عقلانی است؛ اما بحث دربارۀ حق حاکمیت و ویژگی های حاکم همواره ازجمله مباحث چالش برانگیز بوده است. هدف از این نوشتار، واکاوی آراء ملاصدرا دربارۀ رئیس حکومت و خصوصیات اوست. پرسش اصلی این است که از منظر ملاصدرا حق حاکمیت بر جامعۀ اسلامی برای چه کسی ثابت است و چه ویژگی هایی باید داشته باشد؟ این مطالعه از نوع پژوهش تحلیل محتواست که با مراجعه بر منابع مکتوب آن حکیم متأله و مبانی فلسفی وی، با تکیه بر کتاب مبدأ و معاد انجام می گیرد. با گردآوری داده ها و با عنایت به برخی مبانی فکری ملاصدرا معلوم شد که از نظر وی اولاً، وجود رئیس حکومت برای ادارۀ جامعه و سوق دادن افراد به سعادت و کمال حقیقی بشر یک ضرورت است و ثانیاً، از آنجا که حق حاکمیت بالذات از آن خداوند است، تنها فردی حق حاکمیت بر مردم را دارد که مأذون و منصوب از جانب او باشد؛ چنین فردی بر پایۀ قاعدۀ امکان اشرف به ترتیب یا نبی خداست که با تکیه بر دانش لدنی خود، سعادت حقیقی و راه رسیدن به آن را به درستی می شناسد یا امام مأذون و منصوب از طرف اوست. وی سپس برخی از ویژگی های حاکم را برمی شمارد.
۹۲.

مبادی مختلف شر از منظر افلاطون و افلاطونیان میانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افلاطون شر پلوتارخس نومنیوس دوی نامتعین ضرورت نفس شریر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۲۶
در افلاطون نظریه منسجمی درباره مساله شر وجود ندارد. با نگاه به آثار او می توان گزینه های مختلفی را برای مبدئیت شرور در عالم پیشنهاد داد. این مبادی عبارت هستند از: (1) صورت شر، (2) دوی نامتعین (Indefinite Dyad)، (3) ضرورت در تیمائوس، (4) نفس شریر در قوانین و (5) ماده. فیلسوفان افلاطونی، به خصوص افلاطونیان میانه، درباره این مبادی بحث کردند و کوشیدند به تفسیر منسجمی از نظریه افلاطون درباره خاستگاه شر دست پیدا کنند. در مقاله حاضر، نخست مبادی احتمالی شر در آثار افلاطون را تحلیل خواهیم کرد. منابع ما برای بررسی نظریه افلاطون درباره خاستگاه شر عبارت هستند از محاورات افلاطون و آموزه های نانوشته او. استدلال می شود که صحت انتساب برخی از این مبادی، مانند نفس شریر، به افلاطون مخدوش است. اما برخی مبادی دیگر، مانند صورت شر، در فلسفه افلاطون مطرح هستند. در ادامه، مباحث دو فیلسوف افلاطونی میانه در قرن دوم میلادی، یعنی پلوتارخس و نومنیوس، درباره این مبادی ارائه خواهد شد. تلاش این دو فیلسوف آن بود که میان مبادی مختلف شر در افلاطون پیوند برقرار کنند. پلوتارخس برخی از این مبادی را معلول مبادی دیگر دانست، و نومنیوس به تمامی آن ها وحدت بخشید و به عنوان مبدئی واحد از آن ها نام برد. کوشش های این فیلسوفان برای ارائه تفسیری یکپارچه از آراء افلاطون در نهایت منجر به پیدایش نظریات منسجم تر فیلسوفان نوافلاطونی درباره مساله شر شد. روش تحقیق در این مقاله مطالعه کتابخانه ای مبتنی بر تحلیل متون افلاطون و افلاطونیان میانه است.
۹۳.

پیوند تشکیکی عرفان و برهان، و پیامدهای تعامل دوسویه آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: عرفان فلسفه پیوند تشکیکی تفکیک ناپذیری عقل پذیری عرفان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۲۵
عرفان و فلسفه، روش های گوناگونی برای شناخت حقیقت دارند؛ یکی برپایه برهان های عقلی و دیگری با شهودهای قلبی سامان می یابد. اما این تفاوت روشی، لزوماً به تقابل محتوایی نخواهد انجامید؛ زیرا هریک از آن ها اگر برابر موازین پیش روند به حقیقت می رسند؛ حقیقتِ یگانه مشکّکی که هرکدام به اندازه خویش، آن را می یابند. اختلاف این یافته ها طولی و تشکیکی است، نه عرضی و تقابلی؛ به گونه ای که یک حقیقت خارجی در دو سطح برتر و پست تر ادراکی، یافته می شود. درنتیجه گزاره های برآمده از برهان و شهود، یکدیگر را تایید می کنند، نه تکذیب. بنابراین گزاره های عرفانی عقل پذیرند، نه عقل گریز یا عقل ستیز. ازسوی دیگر، هریک از این روش ها برتری هایی بر دیگری دارند که تعامل دوسویه آن ها را بایسته می سازد. برخی از مهم ترین پیامدهای این تعامل عبارتند از: 1. نقش عقل در سنجش، تصویرسازی و اثبات محتوای شهودی. 2. نقش شهود در ژرفابخشی به تصور مسئله، یافتن حد وسط، و فزایندگی یقین عقلی. مقاله پیش رو با روش توصیفی- تحلیلی، پیوند تشکیکی عرفان و برهان، و تعامل دوسویه آن ها را تبیین خواهد کرد.
۹۴.

بررسی تمایزات معناداری زندگی و خوشبختی از دیدگاه تدئوس متز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تدئوس متز معنای زندگی لذت خوشبختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹ تعداد دانلود : ۴۶
تدئوس متز کوشیده است تا نشان دهد که معنای زندگی مانند اخلاق و خوشبختی، یکی از مقولات هنجاری زندگی می باشد و بر تمایز معنای زندگی و خوشبختی تاکید دارد. با جستجو در آثار متز می توان چند شاهد و دلیل بر این که چرا متز میان خوشبختی و معناداری تمایز قائل می شود، ارائه کرد. به باور متز خوشبختی، به قلمرو حیوانی فرد مرتبط است در حالی که معناداری مربوط به قلمرو انسانی است. او شش تمایز میان خوشبختی و معناداری قائل می شود: 1) حاملِ معناداری، «عمل» (کنش) است، ولی حاملِ خوشبختی «احساس» است. 2) منشأ معنا «ارتباطی» است، ولی منشأ خوشبختی، «درونی و قائم به ذات» است؛ 3) تاثیرپذیریِ بیشتر خوشبختی از مقوله شانس نسبت به معناداری؛ 4) تمایل به «استمرار» وضعیت خوشبختی خواهانِ «افتخار عظیم» بودن معناداری؛ 5) امکان پذیر بودن خوشبختی، فقط در «طول دوران زندگی» در مقابلِ امکان پذیر بودن معناداری «پس از مرگ»؛ 6) تمایل به آینده در خوشبختی و فقدان یا کمی آن معناداری. اگرچه متز به شش تمایزِ مهم میان خوشبختی و معناداری اشاره کرده است، ولی بیان او جامع نیست و می توان بر فهرست تمایزات او، موارد دیگری نیز افزود.
۹۵.

مفهوم گرایی الهی، راه حلی برای چالش افلاطون گرایی و نقد کریگ بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مفهوم گرایی الهی اعیان انتزاعی افلاطون گرایی خداباوری کریگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷ تعداد دانلود : ۶۲
مفهوم گرایی راه حلی برای حل مشکلی است که افلاطون گرایی برای خداباوری ایجاد می کند. این دیدگاه که توسط آلوین پلانتینگا و گِرِگ ولتی، دو فیلسوف معاصر آمریکائی، ارائه شده است، معتقد به واقع گرایی ناافلاطونی در مورد کیفیت وجودی قضایا، جهان های ممکن و اعیان ریاضی است؛ یعنی این امور را گرچه موجود می داند، لکن برای آنها وجود انضمامی و نه انتزاعی قائل است و جهت تلائم با خداباوری، این امور را به مثابه اندیشه های خداوند در نظر می گیرد. کریگ، فیلسوفِ خداباور معاصر آمریکائی، معتقد است این دیدگاه نمی تواند به عنوان راه کاری مناسب در نظر گرفته شود؛ چراکه انضمامی انگاشتن اموری مثل اعیان ریاضی قابل پذیرش نیست؛ علاوه بر اینکه مفهوم گرایی در توجیه قضایای کاذب با مشکل مواجه است. همچنین مفهوم گرایی مستلزم اتصاف خداوند به اندیشه های سخیف است و در تقریر ولتی از مفهوم گرایی، چالش افلاطون گرایی همچنان به قوت خود باقی است. با بررسی که انجام شد به نظر می رسد برخی از اشکالات کریگ به دیدگاه ولتی و پلانتینگا از مفهوم گرایی وارد است. همچنین می توان اشکال جدّی تری به مفهوم گرایی به تقریر ولتی و پلانتینگا وارد نمود. پلانتینگا و ولتی از علم شهودی غفلت نموده اند و علم خداوند را به علم حصولی فروکاسته اند؛ چرا که اگر علم خداوند به نحو شهودی در نظر گرفته شود، در عین قائل شدن به واقع گرایی نسبت به اعیان ریاضی، قضایا و جهان های ممکن، این امور به نحو بسیط در وجود حق حضور دارند؛ نه به نحو مفاهیم جداگانه.
۹۶.

جایگاه علم حضوری در رابطه دانش و عمل اخلاقی از دیدگاه صدرالمتألهین(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: علم حضوری دانش اخلاقی کنش اخلاقی حکمت متعالیه صدرالمتالهین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰ تعداد دانلود : ۴۳
رابطه دانش و عمل اخلاقی در فلسفه اخلاق، همواره با چالش مهمی به عنوان خطای آگاهانه اخلاقی و شکاف میان علم و عمل اخلاقی مواجه بوده است. چنین چالشی بیشتر به تلاش هایی برای رفع این خلاء با تأکید بر ساحت های دیگری همچون عواطف و اراده انسان ها منجر شده است. در میان متفکران مسلمان، رویکرد وجودی ملاصدرا نسبت به همه کمالات از جمله معرفت و خیر، بیشتر بر رویکرد سقراطی نسبت به معرفت و فضیلت قابل انطباق بوده و در نتیجه در معرض چالش یادشده قرار می گیرد. این پژوهش با اعتقاد به تقدم تبیین حدود طرفین رابطه بر اصل آن و با نگاه تحلیلی استنباطی به دیدگاه معرفت شناختی و ارزش شناختی صدرالمتالهین، به بررسی این مسئله می پردازد. بر اساس حکمت صدرایی به دلیل ارادی بودن فعل اخلاقی و مسبوقیت اراده به ادراک نفس، ادراک امر ملائم و ادراک تلائم میان آنها، منشاء انگیزش فعل اخلاقی هستند. از طرفی اثر انگیزشی ادراکات نسبت به افعال، متناسب با مرتبه وجودی آنهاست و علم حضوری به دلیل عینیت با معلوم از قوت وجودی بالاتری نسبت به علم حصولی برخوردار بوده و در مقایسه با آن، انگیزه بخشی بیشتری نسبت به فعل انسان دارد. ازاین رو در صورت تناقض ادراکات حضوری و حصولی فرد در حیطه ادراکات یادشده، علوم حضوری میان انگیزش علوم حصولی و فعل اخلاقی قرار گرفته و مانع تحقق فعل مقتضی آنها می شوند. حاصل این که تشکیک در رابطه معرفت و فضیلت، حاصل غفلت از علوم حضوری، در فرایند کنش گری اخلاقی است و راهکار آن توجه به این موضوع می باشد.
۹۷.

نقش کتاب مقدس در تقویت فهم ظاهرگرایانه از خدای قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: خدا تصویر خدا قرآن تفسیر ظاهرگرایی تأویل گرایی کتاب مقدس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۲۱
ظاهرگرایان در مقام فهم خدای قرآن، او را اَبرانسانی انگاشته اند که در آسمان، سکونت دارد و بر تخت پادشاهی نشسته است، از روح خود به پیکر آدم دمیده است، در میان آتش بر موسی متجلی شده است، به روز قیامت همراه فرشتگان بر ابر می آید و برای اهل ایمان، رؤیت او در آن روز میسر است. اما تأویل گرایان، این سنخ گزاره ها را باور ندارند و برای آیات بیانگر آن ها، معانی خلاف ظاهر پیشنهاد می کنند. در این میان، تحقیق حاضر بر آن است که تصویر خدا در کتاب مقدس را به خدمت فهم خدای قرآن درآورد و در داوری میان ظاهرگرایان و تأویل گرایان، از آن پیشینه تاریخی، مدد جوید. فرضیه آن است که کتاب مقدس، مؤید برداشت های انسان وار از خدای قرآن است و سبب تضعیف رویکرد تأویلی می شود. بر این مبنا، فهم ظاهرگرایانه از خدای قرآن تعین می یابد، گرچه در فرجام امر می توان بر آن شد که آن چه قرآن درباره خداوند اظهار می کند، تصویری از او برای آدمیان و متناسب با درک انسان وار ایشان از خدا است.
۹۸.

تبعات علیت بر مبنای سه سیر فلسفی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: سه سیر اصالت ماهیت اصالت وجود وحدت تشکیکی اصالت وجود وحدت شخصی علیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴ تعداد دانلود : ۳۶
به دلالت قراین بسیار، ملاصدرا سه مرتبه سیر فلسفی اصالت ماهیت، اصالت وجود وحدت تشکیکی و اصالت وجود وحدت شخصی را تجربه کرده است؛ حال مساله اصلی این است که مباحثِ مرتبط با علیت از این تحول، چگونه تاثیر پذیرفته اند؟ ما در این مقاله با روش استدلالی، تحلیلی و استنادی نشان می دهیم در مبحث مربوط به تقدم و تاخر، انحای تقدم و تاخری که بر رابطه علی و معلولی متکی است، به دلیلِ تفاوتِ تفسیرهای مختلف از علیت بر مبنای سه سیر، دچار تحول شده اند؛ تقدم و تاخر بالماهیه، متناسب با سیر اول، تقدم و تاخر بالحقیقه و المجاز متناسب با سیر دوم و تقدمِ بالحق متناسب با سیر سوم است. در مبحثِ مربوط به نسبت عدم با مباحث فلسفه، بر مبنای نگاه ماهوی مباحث عدم به فلسفه راه می یابد در حالی که متناسب با سیر دوم مباحث مربوط به عدم از فلسفه رخت بر می بندد و متناسب با سیر سوم مبحث وجود و عدم با ظهور و خفا جایگزین می شود. در مبحثِ تقسیمات علت و معلول، بر مبنای سیر اول و نگاه حقیقتا ماهوی تقسیم چون متکی بر اصالت وجود، اشتراک معنوی و اصلِ تشکیک است نمی تواند طرح شود؛ بر مبنای سیر دوم «اقسام»، مراتبِ یک حقیقتِ واحد هستند؛ و بر مبنای سیر سوم «اقسام» مظاهر یک حقیقتِ واحد می باشند؛ بنابراین تقسیمات علت و معلول بر مبنای سه سیر احکامِ متفاوتی به خود می گیرند. در مبحثِ «نفسیات ثلاث» نیز بر مبنای سیر اول، سه نحو وجود واجبی (فی نفسه لنفسه بنفسه)، جوهری (فی نفسه لنفسه بغیره) و عرضی (فی نفسه لغیره بغیره) تحقق دارد؛ اما بر مبنای دیدگاه نهایی صدرایی وجود تنها منحصر در قسمِ اول است و مابقی وجودات فی غیره و عین الربط به این وجود واحد هستند.
۹۹.

آنتونی کنی و زبان دینیِ استعاری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: بیان ناپذیری استعاره ی فروکاست ناپذیر غیریت طولی آنتونی کنی مایکل اسکات بازی زبانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۲۴
آنتونی کنی با اخذ مفهوم «بازی زبانی» از ویتگنشتاین، نظریه ای در باب زبان دینی می پروراند: اولاً استعاره یعنی اخذ کلمه از یک بازی زبانی و استعمال آن در بازی زبانی دیگر؛ ثانیاً ملاک تعلق کلمه به یک بازی زبانی برهم کنش کاربران با مابازای آن کلمه است؛ ثالثاً ما با خدا برهم کنشی نداریم. بنابراین هر نوع استعمال کلمه «خدا» استعاری است. مایکل اسکات سه نقد بر این نظریه وارد می کند: ۱. شرط کنی برای تعلق کلمه به یک بازی زبانی غیرقابل دفاع است؛ ۲. نوعی تماس با مابازای کلمه «خدا» متصور است. ۳. در برخی جملات موضوع و محمول دینی اند و استعمال «خدا» در این جملات استعاری نیست. در این مقاله با استناد به بیان ناپذیری کنی، مفهوم «غیریت طولی» معرفی و براساس آن به نقدهای اسکات پاسخ داده می شود. اما چون مفهوم بازی زبانی حد استعلایی فعالیت های زبانی است، می توان رویکرد آنتونی کنی را به چالش کشید.
۱۰۰.

دیگری و استکمال نفس در حکمت صدرایی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: دیگری استکمال نفس سعادت شقاوت ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱ تعداد دانلود : ۵۱
مسئله این تحقیق، دیگری و تأثیر آن در استکمال نفس از دیدگاه حکمت صدرایی است. برخی از متفکران معاصر در غرب به بحث دیگری و انواع مناسبات انسانی پرداخته اند و هر یک از زاویه ای آن را بررسی نموده اند. استکمال نفس از مسائلی است که ملاصدرا به واسطه دو اصل «جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا» بودن نفس و «حرکت جوهری»، آن را توجیه عقلانی کرده است. کمال آدمی بر به کارگیری دو قوه نظری و عملی و رسیدن به مرتبه عقل مستفاد و تخلیه نفس از رذائل اخلاقی وابسته است. از منظر ملاصدرا، استکمال نفس تنها از رهگذر نشیءه دنیوی و حیات اجتماعی قابل تحقق است. بی تردید در حیات اجتماعی نیز آدمی با دیگران ارتباط دارد و سعادت و شقاوت نفس تا حد زیادی در گرو نحوه تعامل با آنهاست. مصادیق دیگران، توده مردم، استاد و ولی جامعه است. سالک در سفر چهارم نیز ناگزیر با دیگران، مرتبط است و از این رهگذر نه تنها در هدایت آنان رهگشاست، بلکه این ارتباط در سیر صعودی او نیز اثربخش است. در این مقاله با روش تحلیلی، نحوه اثربخشی دیگران در استکمال نفس بررسی خواهد شد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان