درخت حوزه‌های تخصصی

عرفان و تصوف در ادبیات

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۲٬۱۳۴ مورد.
۱۶۱.

تحلیل داستان پیر چنگی برپایه الگوی روایی گریماس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیر چنگی مولوی گریماس روایت پیرنگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳ تعداد دانلود : ۱۰۸
تبیین مسئله: داستان پیر چنگی ازجمله داستان های جذّاب مولوی در دفتر اول مثنوی است که خوانش های متفاوتی از آن صورت گرفته و هر خوانش، یکی از ابعاد معنایی و وجوه پنهان آن را برکاویده است. در این پژوهش، به تحلیل ساختار روایی این داستان برپایه الگوی روایی گریماس پرداخته می شود. هدف اصلی، ترسیم طرح روایی و فهم موضوع اصلی داستان از راه تشخیص کارکرد و کنش است؛ ضمن اینکه به پرسش های زیر به گونه ای مشخص پاسخ داده می شود: کارکرد اصلی این داستان که پایه طرح روایی آن را شکل می دهد، چیست؟ داستان های ضمنی ای که درون این داستان آمده اند و به نوعی اجزای تشکیل دهنده کل نظام روایی هستند، چه مسئله ای را برای کارکرد اصلی در این داستان تقویت می کنند؟ فرض پژوهش بر این است که از میان همه کارکردهای شامل در داستان پیر چنگی، دو کارکرد می تواند کارکردهای اصلی باشد؛ این دو کارکرد، دو درون مایه اصلی را در این داستان می پرورد؛ نخست «طلب مال» که پیر چنگی با نواختن چنگ از خداوند می طلبد و دوم، «قضاوت سطحی و آگاهی نداشتن از حقیقت اصلی». از میان این دو کارکرد مهم، یکی از آنها را می توان به کمک تحلیل ارتباطِ معانی پنهان داستان های ضمنی، با یکی از این دو کارکرد و ترسیم طرح پیرنگ داستان براساس الگوی روایی گریماس، هسته اصلی همه کارکردها شناخت. روش در این پژوهش، ساختار روایی داستان پیر چنگی مثنوی برپایه الگوی روایی گریماس تحلیل می شود. یافته ها و نتایج: نتیجه پژوهش نشان می دهد که با دقت در ژرف ساخت روایت و عامل های کنشی در این داستان، کارکرد پایه «بیرون شدن پیر چنگی از مکان بسته به بیابان» برای شکل گیری درون مایه اصلی داستان، یعنی « آگاهی نداشتن از حقیقت اصلی» است؛ زیرا هم زیرساخت روایی و هم داستان های ضمنی، نظامی را برای فُرم بخشیدن به این کارکرد و درون مایه شکل می دهند.
۱۶۲.

تحلیل گفتمان انتقادی کتاب اسرارالتّوحید بر مبنای الگوی ون لیوون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل گفتمان انتقادی کارگزار اجتماعی اسرارالتوحید ابوسعید ابوالخیر کم رنگ سازی ون لیوون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۰۰
تبیین مسئله: اسرارالتوحید اثری عرفانی است که در آن، کارگزاران اجتماعی به شیوه های مختلف بازنمایی می شوند. روش هدف در این پژوهش، تحلیل گفتمان این کتاب بر مبنای الگوی ون لیوون و با تکیه بر روش توصیفی   تحلیلی است. یافته ها و نتایج: نتایج اولیه بیانگر آن است که ابوسعید ابوالخیر در این اثر ازطریق فعّال سازی، نیرویی پویا و اثرگذار معرفی شده است. بیشترین بسامد نام دهی پس از ابوسعید ابوالخیر مربوط به خواجه حسن مؤدب، کارگزار مخصوص ابوسعید و ابوالقاسم قشیری است. آشکار است که بسامد نام دهی این شخصیّت معتبر به دلیل گرایش نهایی او به ابوسعید، تأثیر شگرفی بر وجهه و مشروعیت معنوی ابوسعید ابوالخیر گذاشته است. در اسرارالتوحید بیشترین بسامد گروه ها مربوط به مشایخ/ صوفی، درویشان و مریدان است که همه مربوط به گروه خود و گفتمان طریقت محور هستند. در زیرشاخه نامشخّص سازی مشخص شد که هویّت کارگزاران ناشناس در تبلیغ گفتمان طریقت محور اهمیتی ندارد؛ بلکه مهم عملی است که آنها انجام می دهند. عمل این کارگزاران ناشناس همواره کارکردی مشابه و مؤثر در بیان دیدگاه های عرفانی نویسنده دارد که اغلب شامل مشاهده، دریافت عظمت و اهمیّت شخصیّت معنوی ابوسعید ابوالخیر است. در اسرارالتوحید ، انسان نمایی حیوانات بار ایدئولوژیکی دارد؛ زیرا حضور این حیوانات وحشی از مقوله کرامات ابوسعید ابوالخیر است تا نشانی بر مشروعیّت، تثبیت قدرت و صدق او باشد. ازنظر مولفه حذف ثابت شد که بخش هایی از دانسته های ابوسعید شامل مقوله کم رنگ سازی می شود؛ زیرا تولیدکننده گفتمان در این اثر، مانند دیگر سالکان، موظّف است از افشای اسرار ربّوبی بپرهیزد و سرّ حق را جز با اهل حق در میان نگذارد.
۱۶۳.

نگاهی تطبیقی به داستان قرآنی «موسی و خضر» و داستان «پسرخوانده» از لِف تالستوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تالستوی پسرخوانده موسی و خضر قرآن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷ تعداد دانلود : ۷۳
تبیین مسئله: لِف تالستوی، فیلسوف، متفکر دینی و نویسنده روسی، از چهره های برجسته در ادبیات داستانی جهان است. او در آفرینش آثار خود از دستاوردهای فرهنگی ملل مختلف، به ویژه مشرق زمین و آموزه های اسلامی بهره گرفته است. دستاوردهای پژوهش نشان می دهد تالستوی در خلق داستان معروف «پسرخوانده»، از داستان قرآنی «موسی و خضر» تأثیر پذیرفته است. روش نویسندگان در این پژوهش می کوشند با روش توصیفی تطبیقی، تأثیرپذیری تالستوی را در آفرینش داستان «پسرخوانده» از داستان قرآنی «موسی و خضر» بررسی کنند. یافته ها و نتایج: میان این دو داستان یادشده، چه ازنظر ساختاری و چه محتوایی شباهت های عمده ای دیده می شود: در هر دو داستان شخصیت های اصلی نمادین هستند و در نقش مرشد (پدرخوانده، تارک دنیا/ خدا، خضر) و مرید (پسرخوانده/ موسی) ظاهر می شوند؛ خواننده شاهد درآمدی تمثیلی بر متن اصلی داستان ها و رویدادهای سه گانه ای است که در ظاهر ناعادلانه و غیراخلاقی است و اعتراض پسرخوانده/ موسی را به همراه دارد؛ اما با رمزگشایی پدرخوانده/ خضر حقیقت نهفته در ورای این رویدادها آشکار می شود و اینچنین به مخاطبین خود می آموزند که انسان به مقدرات الهی آگاه نیست؛ بنابراین نباید در جایگاه خدایی بنشیند و قضاوت کند و در جریان طبیعی حوادث دست برد؛ بلکه باید به خدا توکل کند و تسلیم تقدیر الهی باشد.
۱۶۴.

بررسی فرایند نسب سازی شیخ صفی الدین اردبیلی از نسخه ابن بزاز تا دست کاری های طریقتی و سلطنتی و بازتاب آن در منابع صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شیخ صفی الدین اردبیلی سیادت نسخه های صفوهالصفا دست کاری های طریقتی و سلطنتی بازتاب در منابع صفوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۵ تعداد دانلود : ۱۹۰
مسئله سیادت شیخ صفی الدین اردبیلی، جدّ صفویان، از مسائل پرمجادله در تاریخ صفویان است. مهم ترین سند برای شناخت نسب نامه صفویان کتاب صفو ه الصفا است که ابن بزاز اردبیلی (تألیف 759 ق.) در ترجمه احوال، سخنان و کرامات شیخ صفی الدین نوشته و از همان آغاز دستخوش دخل و تصرفات بسیاری شده است؛ ازاین رو نگارندگان برای حل مناقشات درباره سیادت شیخ صفی الدین تصمیم دارند با بررسی نسخه های صفو ه الصفا و تبارشناسی آنها، وضعیت سیادت شیخ و خاندان صفوی را روشن کنند و بازتاب این تغییرات را در منابع صفوی نشان دهند. بررسی های نسخه شناختی بیانگر ردپای سیادت شیخ صفی الدین در نسخه نزدیک به نسخه مؤلف و تلاش های تدریجی و گام به گام رهبران طریقت صفوی برای تشدید سیادت اوست؛ همچنین در نسخه های پیشاصفوی کوشش شده است سیادت او به سیادت حسینی تبدیل شود؛ در این امر می توان به تلاش های آگاهانه و یکباره میرابوالفتح برای تکمیل سیادت شیخ صفی الدین اشاره کرد. او این کار را با انتساب اجداد و فرزندان شیخ صفی الدین به سیادت حسینی و با انتساب خرقه شیخ زاهد گیلانی، استاد و پدرخانم، به خاندان سیادت در نسخه های صفوی به انجام رسانده است؛ ازاین رو هدف رهبران طریقت صفوی اثبات سیادت حسینیِ شیخ صفی الدین و برتردانی او و طریقت صفوی بر دیگر مشایخ و طریقت های عرفانی ازطریق سیادت حسینی بوده است؛ هدف میرابوالفتح اثبات سیادت حسینی شیخ صفی الدین، انتساب حاکمان صفوی به شیخ صفی الدین حسینی نسب و معرفی آنان در مقام دنبال کنندگان طریقت معصومین در عصر غیبت برای حکومت بر ایران و کسب مشروعیت سیاسی بوده است؛ البته در منابع تاریخی، رفتارهای متفاوت و متناقض مورخان درباره سیادت شیخ صفی الدین بازتاب یافته است و منابع تاریخی به سه دسته منابعِ خاموش، مردد و مؤید تقسیم می شود.
۱۶۵.

بررسی وجوه مشترک ویژگی های پیر و شیخ در اسرارالتوحید محمد بن منور و رمان برادران کارامازوف از فئودور داستایفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیر و شیخ ابوسعید ابوالخیر اسرارالتوحید پدر زوسیما برادران کارامازوف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۱ تعداد دانلود : ۱۲۷
عرفان به عنوان پدیده ای انسانی، مربوط به محدوده جغرافیایی یا ایدئولوژی خاصی نیست و نمودهای آن تقریباً در همه فرهنگ ها دیده می شود. با عنایت به مراودات بینافرهنگی در گذشته و امروز، تأثیر و تأثر در ارتباط با مسائل معرفت شناسی امری بدیهی است. در میان نویسندگان اهل روسیه، فئودور داستایفسکی در بخشی از رمان برادران کارامازوف به فرهنگ عرفانی شکل گرفته در روسیه اشاره کرده است. وی، چنان که صراحتاً در رمان مذکور بیان می کند در بازنمایی این مقوله تحت تأثیر فرهنگ عرفان شرقی بوده است. در تحقیق حاضر با استناد به منابع کتابخانه ای و روش توصیفی تحلیلی، وجوه مشترک ویژگی های «پیر و شیخ» به عنوان یکی از مصداق های عرفانی برجسته در اسرارالتوحید (بازنماینده عرفان شرقی) از محمدبن منور میهنی با رمان برادران کارامازوف (بازنماینده عرفان غربی) از داستایفسکی بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که نویسندگان مذکور با اشاره به سیره عملی و نظری ابوسعید ابوالخیر وپدر زوسیما (به عنوان پیران واصل) به تبیین مقولاتی چون: انقیاد محض سالک در برابر پیر، گرایش عوام به نهاد خانقاه و دیر و محبوبیت عمومی پیر، نقش هدایت گری پیر برای حل مشکلات عوام و خواص، مشاهده کرامات از پیر؛ فراست پیر، ارتباط روح پیر با عالم ناسوت پس از مرگ و مقدّس انگاری پیر پرداخته اند.
۱۶۶.

تطبیق داستان نوجوان «درخت و بچه مردم» با اسطوره «مدوسا» بر اساس نظریه اضطراب اختگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: داستان نوجوان روان اسطوره شناسی مدوسا فروید عقده اودیپ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۳ تعداد دانلود : ۱۱۰
فروید اسطوره ها را نیز همچون رؤیاها وجه نمادین شده آرزوهای جنسیِ سرکوب شده و نتیجه اضطراب اختگی می داند و در همین راستا، خوانشی روان اسطوره شناختی از کهن الگوی «سر مدوسا» ارائه می دهد. او آثار هنری مختلف را بر اساس نظریه اضطراب اختگی واکاوی می کند و معتقد است: داستانِ روان شناختی، همچون سایکوبیوگرافی (شرح حال بیمار روان رنجور)، قابل خوانش روانکاوانه است. از آنجا که داستان کوتاه « بچّ ه مردم و درخت »، در تعریف داستان روان شناختی صدق می کند؛ لذا خوانش روانکاوانه درون مایه این داستان با خوانش روانکاوانه اسطوره مدوسا، مقایسه شده است. هدف از مقایسه مذکور نشان دادن آن است که هم اسطوره ها و هم داستان های کودک و نوجوان معاصر، چیزی جز فرافکنی روان اسطوره های درونی انسان نیستند. مقاله حاضر در پی پاسخ گویی به چگونگی بازنمایی اضطراب اختگی در داستان مذکور و اسطوره مدوسا است. در همین راستا، پژوهش پیش رو با روش تحلیلی توصیفی نخست داستان مذکور را رمزگشایی، سپس با بازتفسیری فرویدی، درون مایه آن داستان را با ویژگی های روان اسطوره ای مدوسا مقایسه می کند. نتیجه پژوهش نشان می دهد که تصویرِ دوره روانی جنسیِ فالیک (به عنوان یکی از چهار پندار خیالیِ نخستین) در طول تاریخ، از اسطوره های برساخته انسان های بدوی تا داستان های معاصر کودک و نوجوان، همواره بازنمودی مستمر داشته است.
۱۶۷.

شطح سبحانیِ بایزید در ترازوی نقد صوفیان (بررسی تاریخی شطح سبحانیِ بایزید و آرای شمس در این باره)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شطح تصوف بایزید شمس تبریزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۲ تعداد دانلود : ۱۲۶
شطح و شطح گویی یکی از عناصر انکارناپذیر در تصوف اسلامی است. خراسانیان از هواداران شطح بوده اند و بیشترین شطح ها نیز از صوفیانِ خراسان روایت شده است. بایزید بسطامی که پیشوای خراسانیان است، شطح های بسیاری بر زبان رانده است؛ یکی از مهم ترین آنها «سبحانی سبحانی ماأعظم شأنی» است. به این شطح در محافل صوفیانه بسیار توجه شد و مخالفان و موافقان بسیاری پدید آورد. در این پژوهش به بررسی سخنان مشایخ درباره شطحیات بایزید به صورت کلی و سپس شطح سبحانی بایزید به صورت خاص پرداخته شده است؛ همچنین به آرای شمس تبریزی درباره این سخن بایزید توجه می شود. نگاه منتقدانه شمس در تصوف، به موضوع شطح نیز راه یافته و به ویژه شطحِ سبحانیِ بایزید را از وجوه گوناگون بررسی و نقد کرده است. بررسی دیدگاه های شمس در این باره نشان می دهد او بر نظریات پیشینیان نسبت به این سخن بایزید آگاه بوده؛ اما به سبب خروج شطح از دایره شریعت و عرف، آن را از گفتمان عرفانی خود خارج کرده است و از این منظر، بایزید و شطحیات او را نقد می کند.
۱۶۸.

تحلیل روایت شناسانه خداوند در قصه های مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مثنوی معنوی روایت خداوند کنش شخصیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۹ تعداد دانلود : ۲۷۴
اگرچه پژوهشگران در تحقیقات خود، موضوع خداوند را از دیدگاه های گوناگون کلامی، عرفانی و مذهبی با تأکید بر بخش غیرروایی یا غیرداستانی در مثنوی بررسی کرده اند، اما همچنان این موضوع در قصه های آن پوشیده مانده است. هدف از این پژوهش با روش تحلیلی توصیفی، آن است تا کنش های خداوند را در 57 قصه با توجه به نوع ظهور و اثرگذاری طبقه بندی کند. به همین منظور نگارندگان با تمرکز بر بخش روایی قصه ها، به بررسی موضوع پرداخته اند. در واقع، قصه های مثنوی هم پای دلالت های آکنده از نکته های دقیق عرفانی، توانسته مخاطبان را به حیات روحانی و معنوی بکشاند، و از این طریق آن ها را متوجه حضور مطلق خداوند در زندگی کند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که خداوند به عنوان عنصری پیش برنده در روایت های مثنوی گاه از طریق مشیّت، قضا، الهام و وحی و یا به طور مستقیم، به عنوان شخصیّت کلیدی و گاه به شکل هاتف در ساحت نمادین و تمثیلی، حضوری چشمگیر داشته و مولوی با نمایش چنین کنش هایی بر آن بوده است تا خوانندگان را به نوعی از شناخت برساند.
۱۶۹.

تأملی در پرسش متداولِ «خدای-تعالی- با تو چه کرد؟» در متون منثور عرفانی (شخصیّت ها، دلایل و جزئیات رحمت و عذاب)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: خواب پرسشگر و راوی رفتار خداوند رحمت و آمرزش عذاب و عتاب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵ تعداد دانلود : ۸۳
تبیین مسئله: یکی از پربسامدترین بُن مایه های متون عرفانی، خواب و رؤیا ست که نوعی کرامت به شمار می رفته و به سبب إخبار از عالم غیب، ابزاری برای کسب شناخت و آگاهی بوده است. در میان این خواب ها، به دلیل نگرانی و ترس صوفیه از عالم پس از مرگ و عاقبتِ کار خود، پرسشِ «خدای تعالی با تو چه کرد؟» بسیار متداول است؛ پرسشگر از راوی می خواهد که او را از سرنوشت خود و حوادث عالم برزخ آگاه کند. اگر خداوندْ راوی را آمرزیده است، دلیل آمرزش چه بوده و اگر احیاناً عتاب یا عذاب کرده، به تاوان کدام غفلت و اشتباه او بوده است. روش نگارنده در این مقاله برای پاسخ به پرسش یادشده، هجده متن منثور عرفانی را بررسی کرده است. یافته ها و نتایج: با تحلیل حکایات مرتبط، این نتیجه حاصل شد که در بیشتر اوقات، راوی از آمرزش خداوند و لطف او خبر می دهد و اینکه کار، آسان تر از آن است که خلق می پندارند ؛ به گونه ای که در مقابل پنجاه و نه حکایت رحمت خداوند، تنها با نُه حکایت عذاب و عتاب او مواجهیم. تأمّل در حکایات نشان می دهد که لطف و «رحمتِ بی علّت» خداوند و به عبارت دقیق تر «فضل و کَرَم» او افزون بر عارفان و پارسایان، مردمان عادی و گناهکاران و قاتلان را نیز در بر می گیرد و از این نظر، اصل نقدش، داد و لطف و بخشش است؛ همچنین بهشت و نعمت های بهشتی، کمترین پاداش خداوند به رستگاران است؛ در حالی که رؤیت خداوند و همنشینی با او، رضایت و خشنودی حق از بنده، استقبال پیامبر (ص) از عارف و همنشینی با پیامبران و صالحان، پاداش های ویژه تری به شمار می روند.
۱۷۰.

خوانش نشانه های اسطوره ای رمان ولی دیوانه وار اثر شیوا ارسطویی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ادبیات داستانی اسطوره شناسی رمان شیوا ارسطویی ولی دیوانه وار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۹ تعداد دانلود : ۳۳۷
اسطوره ها همواره پیوند عمیقی با ادبیات داشته اند و می توانند علاوه بر معنا، بر فرم و ساختار صوری اثر، تأثیر بگذارند. بررسی و تحلیل مناسبات اسطوره ای یک متن ادبی نقش مهمی در تبیین و دریافت معانی و مفاهیم آن دارد. هدف از پژوهش حاضر خوانش نشانه های اسطوره ای رمان ولی دیوانه وار نوشته شیوا ارسطویی به روش تحلیلی توصیفی است. نتایج بررسی این رمان بر مبنای خوانش اسطوره ای نشان می دهد که معانی و حتی فرم رمان از اسطوره تأثیر پذیرفته و احضار اسطوره شیوا به متن رمان، علاوه بر کمک به گسترش مفاهیم رمان، در فرم و پیشبرد روایت نقش داشته است؛ یعنی زنی که در دایره ساعت می رقصد، با حرکت خود ریتم رمان را تنظیم می کند و مشخص می سازد که کدام ماجرا در چه زمانی روایت شود. همچنین رمزگان های مختلفی همچون نام ها (شیوا، خدای سه سر هندی...)، مکان ها (آب انبار، جعبه پاندورا، پالمیر...) و مفاهیمی چون مرگ و نوشتن در این رمان به عنوان واحدهای معناداری از یک گفتمان اسطوره ای هستند.
۱۷۱.

بررسی تطبیقی آرای مولوی و ابن عربی در باب احوال مشاهده و یقین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مشاهده مکاشفه تجلی یقین ابن عربی مولوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۱ تعداد دانلود : ۱۴۰
«مشاهده و یقین» از احوال عرفانی است. عارفان، شهودِ تجلی ذات را مشاهده، و طمأنینه دل بر حقیقت اشیاء را، بدون هیچ شک و ظنی، یقین می نامند. نگارندگان در این پژوهش، به بررسی نوعِ تلقی ابن عربی و مولانا از احوال عرفانیِ مشاهده و یقین پرداخته اند؛ نیز اندیشه ها، باورها و تجربه های مشترک و متفاوتِ این دو اندیشمندِ حوزه تصوف و عرفان اسلامی را در این باب بازنموده اند. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، مبتنی بر تبیین وجوه اشتراک و اختلاف ساختاری و کلی است. براساس یافته های پژوهش، ابن عربی و مولوی مشاهده را در ارتباط با تجلّی به کار می برند و بر آن اند که منظور از مشاهده، مشاهده تجلّیات حق است، نه خود حق؛ ولی ابن عربی بحثی متفاوت از مکاشفه نیز ارائه می دهد و عقیده دارد مکاشفه از مشاهده بالاتر است. مولوی در توصیف مراتب اول و دوم یقین، دو وجهِ دانش و بینش را مطرح می کند. هر دو اندیشمند بر آن اند که یقین چیزی است که انسان در آن بر بصیرت و بینش باشد و حق الیقین زمانی پدید می آید که خداوند، عارف را در نفس الأمر و واقعِ حکمی واجب بر او و یا در خطاب به خود قرار دهد. ابن عربی می کوشد در تبیین یقین شناسی، خارج از دایره شریعت قدم برندارد؛ به همین علت است که یقین در نظر او ارزشی دینی و عرفانی دارد که شرط دستیابی به آن در گرو عبادت است.
۱۷۲.

روش شناسی شرق شناسان آلمانی زبان در بررسی ادبیات عرفانی فارسی (مطالعه موردی هلموت ریتر و فریتس مایر)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شرق شناسی ریتر مایر بافت عرفان متن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۷۴
در شرق شناسی آلمانی زبان دو سنت اصلی وجود دارد: رمانتیک و فیلولوژیک. سنت رمانتیک، شرق را به عنوان دیگریِ متمایز، غیرعقلانی و واجد کشف و شهود معرفی می کند که مبتنی بر معرفی و ترجمه آثار است؛ بر پژوهش های عمیق استوار نیست و بیشتر در گسترش ترجمه متون شرقی به زبان آلمانی مؤثر بوده است. سنت فیلولوژیک متمایزکننده شرق شناسی آلمان و متمرکز بر فهرست برداری، تصحیح نسخ خطی و تحقیق در متون است. در شرق شناسی آلمانی زبان، از قرن هجده تاکنون، غلبه با سنت فیلولوژیک است. حلقه واپسین شرق شناسان آلمانی، شامل هلموت ریتر، فریتس مایر و آنه ماری شیمل نمودی از تلفیق دو سنت و تکامل آن در سایه مفهوم «بافت» است. در آثار ایشان به عناصر بیرونی و شرایط شکل گیری متن به اندازه بافت درونی و مؤلفه های زبانی و بلاغی توجه می شود. مؤلفه کلیدی این جریان مفهوم «متن» است. در اینجا، روند پژوهش های ریتر و مایر بررسی و روش خاص آنها در مواجهه با متون عرفانی نشان داده شده است. ویژگی های اصلی آثار ایشان عبارت است از: دسته بندی متون و پیدا کردن متون مادر، پیدا کردن شبکه متون (براساس تکوین نسخه های خطی) و تصحیح متون اصلی براساس معتبرترین نسخه ها، ترجمه متون به آلمانی، اولویت دادن به نثر، مأخذشناسی و بافت سازی. روش حلقه طلایی شرق شناسی آلمانی زبان می تواند در فهم متن، شبکه سازی و ژانرشناسی عرفان فارسی زبان مؤثر باشد. این شرق شناسان عرفان و تصوف را جریانی برآمده از متن اسلام می دانند و آن را به عنوان پدید ه ای تاریخی، فرهنگی و متن بنیاد می شناسند نه جریانی رمانتیک یا روشنگرانه.
۱۷۳.

کاربست الگوی خوانش شعر مایکل ریفاتر در حل مشکل بیت «پیر ما گفت خطا..» از حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: حافظ شیرازی تفسیر عرفانی خطاپوشی نشانه شناسی شعر مایکل ریفاتر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۵ تعداد دانلود : ۹۸
بیت «پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت/ آفرین بر نظر پاکِ خطاپوشش باد» ازجمله ابیات بحث برانگیز دیوان حافظ است که حساسیت و توجه بیشتر شارحان را برانگیخته است. تاریخچه شرح و تأویل این بیت دیرینه ای حدوداً پنج قرنی دارد. یعنی از زمانی که ملا جلال الدین دوانی در نیمه دوم قرن نهم هجری قمری به شرح این بیت پرداخت تا به امروز شارحان بسیاری درباره معنای آن نکته ها گفته اند و نوشته اند. وجود این اختلافات بی پایان انگیزه ای شد تا در این مقاله تلاش شود با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و به اتکای الگوی مایکل ریفاتر، معنای بیت به استناد شواهد متنی و همچنین ارتباط معنایی بخش های مختلف غزل شرح شود. ریفاتر با طرح دوگانه خوانش محاکاتی و نشانه شناسانه، درک دلالت های نهفته شعری را در گرو تمرکز بر شیوه بازنمایی ایده اصلی در قالب «انباشت ها» و «منظومه های توصیفی» متن می داند. براین اساس غزل مورد بحث به چهاربخش مختلف تقسیم شد و پس از بررسی انباشت های واژگانی این بخش ها و یافتن ایده محوری یا به تعبیر ریفاتر «ماتریس» اثر، بیت موردمناقشه در سایه ماتریس یافته شده بازخوانی شد تا مستندترین تأویل ارائه شده برای آن شناسایی و عرضه شود. براین اساس ایده «خطاپوشی» به مثابه «خطا نپنداشتن»، نه «درگذشتن از خطا» به عنوان ماتریس تشخیص داده شد و با تکیه بر آن این نتیجه حاصل آمد که منظور از «خطاپوشی» به عنوان صفتی ستوده در نزد پیر «خطا ندیدن» کاستی ها و شرور این جهانی است نه «چشم پوشی» از آنها به مثابه خطاهایی حقیقی که وجود نظام احسن را با چالش مواجه می سازند. نکته دیگر آنکه اگر کلیت غزل با محوریت بیت چهارم مورد خوانش قرار گیرد، مشکل بیت مورد مناقشه تاحدود زیادی حل خواهد شد؛ چراکه شواهد محکم متنی نشان می دهند، حافظ این غزل را بیشتر با نیت درخواستی دوستانه از شاه شجاع درباره خطاپوشی نسبت به خطای منتسب به او سروده است؛ خطاپوشی ای که حاصل خطانپنداشتن آن نسبت دروغ است، نه درگذشتن از آن به مثابه خطایی حقیقی.
۱۷۴.

تحلیل کارکرد اسطوره ای معدن الدرر شمس الدین محمد مرشدی، براساس نظریه جوزف کمپبل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معدن الدرر کمپبل سفر قهرمان اسطوره عرفان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۲ تعداد دانلود : ۴۰۰
بسیاری از مضامین معدن الدرر منطبق با مفاهیم اساطیری است و باورهای اساطیری نقش بارزی در شکل گیری مطالب این تذکره عرفانی دارد. این پژوهش به روش تحلیلی   تطبیقی به بررسی تجربه عرفانی و مراحل سیر و سلوک شیخ حاجی ناصرالدین عمر مرشدی بر مبنای نظریه جوزف کمپبل پرداخته است. هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان سنخیّت مضامین معدن الدرر با نظریه جوزف کمپبل و موارد انطباق عرفان با اسطوره است. نتایج تحقیق نشان می دهد که قداست اسطوره ای قهرمان معدن الدرر، همانند ایزدان و دیرینه الگوها است. مطابق با نظریه تک اسطوره کمپبل، سفر قهرمان معدن الدرر در سه مرحله: عزیمت، تشرف و بازگشت قابل تبیین است. شیخ مرشدی به عنوای قهرمان جستجوگر برای تحقق فردانیت، سفر انفسی خود را با ندای آهو آغاز، و با گذر از آستان و خروج از زهدان غار، تولدی دوباره را تجربه می کند و با گذراندن آیین تشرف و بازگشت، به تجلّی مقدّس دست می یابد. در پایان سفر انفسی، قهرمان به مقامی فراتر از تضادها دست می یابد و خداوند در همه چیز برای او متجلی می شود. شیخ مرشدی در تجربه عرفانی خود، الگوهای اساطیری را تکرار می کند. بسیاری از حکایت های معدن الدرر با مؤلفه های سفر قهرمان کمپبل همخوانی دارد و تنها در برخی از مؤلفه ها جابه جایی دیده می شود.
۱۷۵.

بررسی شخصیت شناختی ابن عربی در رمان موت صغیر اثر محمدحسن علوان برپایه کهن الگوی آنیما(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ناخودآگاه جمعی کهن الگو یونگ آنیما ابن عربی محمد حسن علوان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰ تعداد دانلود : ۶۶
تبیین مسئله: از دیدگاه کارل گوستاو یونگ، انسان ها افزون بر ضمیر ناخودآگاه شخصی، بخش مشترکی به نام ناخودآگاه جمعی دارند. کهن الگوها محتویات این بخش از روح و ذهن را تشکیل می دهند. نقد کهن الگویی یکی از رهیافت های اصلی نقد ادبی معاصر است که به کشف ماهیت و ویژگی کهن الگوها و نقش آنها در ادبیات می پردازد. از میان این کهن الگوها در این پژوهش، به کهن الگوی آنیما پرداخته می شود. آنیما نیمه زنانه وجود مردان است که تحت شرایط زندگی هر شخص دچار تحول می شود و نمودهای مثبت و منفی آن، جلوه می یابد. در گستره ادبیات در فرهنگ های مختلف نیز شاهد زایش مضامینی قوی از این کهن الگو هستیم؛ بنابراین ضروری می نماید به بررسی فراورده هایی مانند رمان پرداخته شود که برپایه روان تحلیل گری به ناهشیاری فرد وابسته تر هستند. این پژوهش، چگونگی تجلّی این عنصر را در روان شخصیت ابن عربی در رمان موت صغیر اثر محمدحسن علوان، نویسنده برجسته عربستانی، تحلیل می کند؛ کهن الگوی آنیما در سطوح مختلف، در شخصیت اصلی رمان نمود دارد. او پس از آشنایی با آنیمای خود و ادغام با آن به تفردی می رسد که یونگ آن را کهن الگوی سعادت می نامد؛ همین مسائل، چرایی و ضرورت انجام پژوهشی در این باره را تبیین می کند. روش این جستار با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از شواهد استخراج شده از رمان، به شباهت های معشوقه ابن عربی به مفهوم آنیما در نظریه یونگ پرداخته است. یافته ها و نتایج: این پژوهش اثبات می کند که آنیما تأثیری شگرف در ایجاد حوادث و رویدادهای داستان یادشده داشته و زمینه های کشمکش را در میان شخصیت ها ایجاد کرده است. یافته ها بیانگر این است که وجوه مثبت آنیما در قالب معشوق، راهنما، اوتاد و... جلوه گر شده است.
۱۷۶.

چیستی و چرایی تأثیر ادبیات عرفانی بر نگارگری ایرانی (با رویکرد نشانه شناسی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات عرفانی نگارگری ایرانی نشانه شناسی هنرهای تطبیقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰ تعداد دانلود : ۶۴
تبیین مسئله: رویکرد تدریجی صوفیانه نسبت به اسلام باعث شد از قرن ششم هجری به بعد گفتمان عرفانی در ایران به یکی از گفتمان های غالب فرهنگی تبدیل شود. عرفان و تصوف پیش و بیش از هر چیزی در ادبیات فارسی تجلی یافت. ادبیات عرفانی فارسی به تدریج جهان بینی بخش عظیمی از جامعه ایرانی را شکل داد و توانست سایر هنرهای ایرانی، ازجمله نگارگری را تحت تأثیر قرار دهد و در خدمت خود نگه دارد. ادبیات عرفانی به صورت خاص در تکنیک های زیبایی شناسیِ هنر نگارگری ازجمله نشانه های دیداری و دلالت های آنها بسیار مؤثر واقع شد. مطالعه نگارگری ایرانی اسلامی به مثابه متن فرهنگی هنری می تواند مخاطب را به مجموعه ای از رمزگان نشانه ای رهنمون کند که در بستر عرفان اسلامی شکل گرفته اند. روش در این پژوهش با هدف تحلیل ارتباط ادبیات عرفانی و نگارگری ایرانی با رویکرد نشانه معناشناسانه کوشش شد تا نشان داده شود که تأثیر ادبیات عرفانی بر نظام دلالتگر نگارگری ایرانی چه کیفیتی دارد و ویژگی های آن چگونه در نشانه های دیداری نگاره ها متجلی شده است. برای این منظور مجموعه ای از نگاره ها مطالعه شد که از آن میان به شش نگاره در این مقاله استناد شده است. یافته ها و نتایج: در میان انواع نشانه ها، واکاوی شاخص ترین نشانه های دیداری مانند پرسپکتیو، چهره پردازی، رنگ، نور، قاب بندی و صورخیال در نگاره های ایرانی نشان می دهد که این نشانه های دیداری غالباً بر مضامینی عرفانی، مانند وحدت در کثرت، کیفیّت نفس و روح انسانی، معنویّت و نظام احسن حاکم بر جهان، حرکت انسان متعالی از جهان مادّی به جهان معنوی و جاودانگی دلالت می کنند. اشتراک مدلول های دو نظام متفاوت ادبیات و نگارگری برخاسته از فرهنگ غالب و مشترکی است که این دو نظام، از یکسو در بستر آن شکل گرفته اند و ازسوی دیگر در تثبیت و شکل گیری آن مؤثر بوده اند.
۱۷۷.

خواجه احمد کاسانی؛ دیدگاه ها و اصطلاحات عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: احمد کاسانی رساله های عرفانی نقشبندیه مولوی اصطلاحات عرفانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۴ تعداد دانلود : ۴۶۲
خواجه احمد کاسانی (866 949 ق) از عارفان معروف نقشبندیه ماوراءالنهر است که بیش از سی رساله در حوزه عرفان تألیف کرده است. بیشتر این رساله ها به صورت نسخه خطی در کتابخانه های مختلف موجود و به صورت معدود و پراکنده در چند مقاله یا پایان نامه معرفی و یا تصحیح شده اند. موضوع رساله ها، عرفانی و تعاریف اصطلاحات گاه مشابه کشف المحجوب و گاه شرح دیدگاه های بهاءالدین نقشبند است. البته در این میان دیدگاه های خاص و متفاوت عرفانی وی نیز دیده می شود. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی، تلاش دارد ضمن مطالعه رساله های کاسانی، دیدگاه های عرفانی وی و تعاریفش را از برخی اصطلاحات بررسی کند. یافته های پژوهش نشان می دهد کاسانی در بیان دیدگاه ها و اصطلاحات عرفانی، از الگوی معرفتی خاصی پیروی نمی کند و در هر رساله، موضوعی مشخص را محور قرار داده است. در بیشتر رساله های وی به صورت تقریبی مطالب پراکنده و پرتکرار درباره برخی اصطلاحات عرفانی چون: فنا و بقا، غیبت و حضور و... دیده می شود. تعاریف وی از این اصطلاحات گاه برگرفته از کتاب های عرفانی پیشین و گاه برساخته خودش است. کاسانی در شرح موضوعات عرفانی به شدت تحت تأثیر مولانا است و در رساله های وی استشهاد به ابیات مثنوی بسیار دیده می شود.
۱۷۸.

بررسی عناصر و بن مایه های اسطوره ای و حماسی در ضرب المثل های رایج استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسطوره حماسه ضرب المثل استان فارس بن مایه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۴ تعداد دانلود : ۱۴۶
ضرب المثل ها بخش بزرگی از فرهنگ یک قوم را تشکیل می دهند و آیینه تمام نمای اندیشه، ذوق، آداب و رسوم و عادات جامعه محسوب می شوند.لازم به ذکر است که اسطوره ها و باورهای اسطور ه ای در ساخت مثل ها دخیل هستند؛ زیرا مثل ها به عنوان قسمت مهمی از فرهنگ عامه نه تنها ریشه در تاریخ بلکه ریشه در اساطیر و مذاهب کهن نیز دارند. هدف از این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی، بررسی عناصر و بن مایه های حماسی و باورهای اسطوره ای انعکاس یافته در مثل های استان فارس از جمله شخصیت های شاهنامه و باورهای اسطوره ایِ اژدها، سیمرغ، آب، آتش، خروس، دختر و اعداد است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بدون برقرار ساختن پیوند میان ضرب المثل و اسطوره نمی توان به معنای روشنی دست یافت. بن مایه های اساطیری موجود در ضرب المثل های استان فارس در برگیرنده مفاهیمی غنی همچون قدرت، زیبایی، اصل و نسب، آگاهی، بخت و اقبال، پاکی و... است. همچنین مشخص شد که مهم ترین شخصیت حماسی که در ضرب المثل ها بازتاب یافته، شخصیت رستم است؛شایان ذکر است روایت نقّالان در ساخت مثل ها تاثیر گذار بوده است. درون مایه بسیاری از این ضرب المثل ها، متأثر از باورها و آیین های گذشته است. برخی از این باورها، پس از آمدن اسلام و فرهنگ اسلامی به ایران، رنگ اسلامی به خود گرفته اند.
۱۷۹.

نسبت سلوک و شهود در عرفان مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عرفان تصوف ادبیات عرفانی سلوک شهود مولانا جلال الدین محمد بلخی عشق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۷ تعداد دانلود : ۲۱۲
اگر سلوک را مجموعه خصوصیات زیست عملی در مقابل محتوای معرفتیِ شهود که در تبیین نظام هستی و معرفت حق به کار می آید، درنظر بگیریم، آنگاه می توانیم درباره نسبت میان آن دو در عرفان عارفان بزرگی چون مولانا سخن بگوییم. در این مقاله با روش تفسیری کوشیده ایم نشان دهیم که چگونه ویژگی های سلوکی عارفی مثل مولانا در تناظر و تناسب با ویژگی هایِ معرفتیِ شهودیِ اوست، بنابراین در دو ساحتِ 1. صدق شهود و 2. کیفیت معرفتی شهود به ابعاد گوناگون این نسبت پرداخته ایم. در عرفان مولانا لزوم تصفیه نفس با اموری همچون ستایش عابدانه در قالب نماز و ذکر و تبعیت از شریعت بسیار مهم تلقی می شوند. در کنار این امور، بنا به مراتب سلوک در درجات مختلفِ آدمیان، کیفیت شهود هم درجات مختلفی دارد. این مدعا را در عرفان مولانا می توان با ذکر ویژگی های سلوک و شهود او نشان داد و این تناظر و تناسب را آشکار ساخت. برای مثال، در عرفان مولانا پاکی و خلوص سالک برای اتصال با منبع الهیِ شهود ضروری است و به صدق شهود می انجامد. درباره کیفیت معرفتی شهود مهم ترین نمونه ها، تناظر رویکرد سبب سوزیِ مولانا و مقید نبودن به آداب و رسومی ثابت و پایبند نبودن به فرمالیسم صوفیانه در سلوک، با نگاهِ شهودیِ او مبنی بر مقید نبودن عالم به اسباب ثابت و ضروری و انکار رابطه ضروری علّی و معلولی است. نمونه دیگر تناظر سلوک عاشقانه با شهود خدایی عاشق همراه با اراده ای عاشقانه در عالم است که مولانا بسیار به آن توجه داشته است. درحقیقت توصیف ویژگی های اصلی سلوک و شهود مولانا و قرار دادن آن ها در تناظر با یکدیگر، به مثابه یک کل مرتبط به هم، سنخیت میان آن ها را به تصویر می کشد.
۱۸۰.

بررسی قطب استعاری و مجازی زبان درشرح شطحیات روزبهان براساس نظریه رومن یاکوبسن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شرح شطحیات روزبهان یاکوبسن قطب استعاری قطب مجازی نثر صوفیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۱ تعداد دانلود : ۲۶۸
کتاب های نثر صوفیه دارای دو نوع زبان است: کتاب هایی با نثر مغلوب و بیان کننده حالات عارف در عالم وجد و کتاب هایی با نثر متمکن که به بیان و تعلیم اصول تصوف می پردازند. هدف این پژوهش آن است تا با اتکا به نظریه یاکوبسن مبنی بر قطب مجازی و استعاری زبان، شطحیات روزبهان را به شیوه تحلیلی توصیفی بررسی کند. یاکوبسن با پذیرفتن گفته سوسور مبنی بر دو اصل محور جانشینی و هم نشینی، می گوید که مجاز مرسل از خلال رابطه هم نشینی و استعاره از رابطه مشابهت و جانشینی به دست می آید؛ یاکوبسن نثر را دارای طبیعتی مجازی و شعر را دارای طبیعتی استعاری می داند. سوال اصلی پژوهش این است که روزبهان در شرح شطحیات، از کدام یک از این  دو قطب بیشتر بهره جسته است؟ با این بررسی درمی یابیم که روزبهان از هر دو سویه قطب مجازی و استعاری زبان بهره برده است، آنجا که به وصف خداوند و خلفای راشدین پرداخته کلام او طبیعتی مجازی دارد و جایی که به شرح شطحیات عرفا پرداخته کلام او بیشتر از قطب استعاری بهره برده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان