فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱٬۷۲۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
از جمله خصایص بارز سبکی شعرای نامی سبک هندی، که شعرشان را از اشعار سبک های دیگر متمایزتر جلوه می دهد مخالف خوانی یا انحراف از نُرم است . منظور از مخالف خوانی، در اشعار شعرای سبک هندی آن است که شعرای این سبک، به جهت دست یافتن به «معنی بیگانه» و پروراندن معانی و مضامین بکر شعری و متفاوت از آن چه در هنجار دیرینه ی ادبی است، در مورد معانی و مضامین کلیشه ای و رایج در ادب فارسی و شخصیت ها و عناصر مشهور داستانی و قرآنی و اسطوره ای نظیر: آب حیات، خضر، اسکندر، جام جم، یوسف، ابراهیم، عیسی، سلیمان و... از زاویه ای غیر عرفی می نگرند و به خلاف آمدِ عادت در مورد آن به قضاوت می نشینند، یعنی به انتقاد از آن چیزی می پردازند که در عرف و هنجار دیرینه ی ادبی، به ستایش و نگرش مثبت پیرامون آن پدیده ی شعری پرداخته شده و یا به ستایش و نگرش مثبت نسبت به آن چیزی می پردازند که در عرف و هنجار دیرینه ی ادبی، با انتقاد و نگرش منفی با آن برخورد شده است. نگارنده در این پژوهش موارد مخالف خوانی را از اشعار بیدل استخراج و به ترتیب حروف الفبایی مورد بحث قرار داده است و از اشعار دیگر شعرای سبک هندی نیز هر جا که ضروری به نظر می رسید، بهره برده است. هدف از این تحقیق تعیین موارد مخالف خوانی و انحراف از نُرم در سبک هندی، در محدوده ی شعر بیدل دهلوی است. نتیجه ی تحقیق اینکه مخالف خوانی در شعر بیدل دهلوی، با تأسی از شعرای نامدار سبک هندی از بسامد بالاتری برخوردار است.
قیدهای آغازین ، عنصری از الگوی وصفی- روایی در شعرِ نیما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قید به سبب جایگاه لغزانش در جمله ، کارکردهای گوناگونی دارد . در شعر سنتی ، جایگاه قید در بیت ، مقیّد به چارچوب تساوی مصراع ها و نظام قافیه است؛ اما جایگاه قید در شعر نو محدودیّت شعر سنّتی را ندارد . نیما شمار زیادی از اشعار نوی خود را با قید آغاز می کند و بیشترین کاربرد قیدهای آغازین اشعار نیما را سه قید مکان، زمان و حالت تشکیل می دهد . اینکه چرا نیما شعرهای خود را با قید آغاز می کند، پرسش این پژوهش را سامان می دهد . اگرچه در پاسخ به آن می توان انگیزه های متعددی را ذکر کرد ، مثل فضاسازی ، تمایل به نمایشی و دیداری نمودن شعر ، حتی ضرورت وزن و قافیه ، هدف اصلی نیما از کاربرد آگاهانه قیدهای آغازین تکمیل و تقویّت ساختار وصفی- روایی شعرش است؛ چنانکه در هنر تئاتر و سینما ، حفظ وحدتِ زمان و مکان و توجه به حالت صحنه و بازیگران از اصول مهم دراماتیک محسوب می شود . از این رو ، قیدهای آغازین ، عنصری از الگوی وصفی- روایی شعر نیما را تشکیل می دهند . قید مکان 149 بار ، قید زمان 82 و قید حالت 30 بار در آغاز اشعار نیما به کار رفته اند که قید مکان با 80/57 درصد ، بیشترین بسامد را دارد و نشان می دهد: 1 ) ساختارهای قید مکان نسبت به سایر ساختارها از نظر معنایی و موسیقایی قابلیّت زیبایی آفرینی بیشتری دارند؛ 2 ) قید مکان در شکل گیری الگوی وصفی- روایی شعر نیما نقش کارسازتری دارد و نگرش رئالیسم اجتماعی او را بهتر تصویر می کند . قید زمان در آغاز اشعار نیما بر سه معنای عمده دلالت می کند: 1 ) سمبلیک 2 ) خاطراتی 3 ) تقویمی؛ و قید حالت را می توان در دو مفهوم کلّی جای داد : 1 ) دلهره و اضطراب 2 ) خلوت گزینی و انزوا .
اثبات رخداد های سبکی با استفاده از آمار استنباطی (مطالعة موردی: تشبیهات حروفی در سبک عراقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبک شناسی با مطالعة بسامد ها سر و کار دارد؛ از همین رو، به کارگیری تحلیل های آماری در ارزیابی های سبک شناسانه بسیار سودمند است. از آنجا که آمارهای توصیفی، همیشه نمی توانند نوسان های سبکی را توضیح دهند، استفاده از روش های آمار استنباطی از دقّت علمی بالایی در ارزیابی پدیدار های سبکی برخوردار خواهد بود. سبک سنجی، اصطلاحی است که برای پژوهش های سبک شناسانة مرتبط با رایانه وضع شده است. در مقالة حاضر، نگارنده می کوشد رابطة میان فشردگی زاویة ساختمان تشبیه در شعر سبک عراقی را با بسامد انواع تشبیهات حروفی از لحاظ ساختمان در دیوان شاعران این سبک با توجّه به گذار زمان، ارزیابی کند. از همین رو، با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون در نرم افزار رایانه ای spss به تحلیل استنباطی آمار ها می پردازد. با توجّه به نتایج کمّی برآمده از نرم افزار spss که گویای ضریب همبستگی570/. و سطح معناداری 004/. در تبیین رابطة میان متغیّر ها (فشردگی زاویة تشبیه و بسامد تشبیهات حروفی) است و مقایسة این اعداد با شاخص های تعریف شده برای ضریب همبستگی (دامنة میان 1+ و 1 ) و سطح معناداری (کوچک تر از 01/. تا 05/.)، رابطة مثبت و مستقیم میان متغیّرها تأیید می شود؛ به زبان سبک شناسی، یعنی فشرده تر شدن زاویة تشبیه و خیالی تر شدن آن در شعر سبک عراقی به معنای افزایش بسامد تشبیهات حروفی دارای ساختمان بسته تر و خیالی تر بوده و این رخداد سبکی از هنجار های مسلّط بر سبک دوره پیروی کرده است.
نقد و بررسی سبک شناسانة شعر دورة بازگشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرهنگ هر ملّتی از عناصر گوناگونی فراهم می آید، یکی از مهم ترین ارکان سازندة فرهنگ، شعر و ادب است که از اساطیر، مذهب، حوادث اجتماعی و تاریخی هر ملّت سرچشمه می گیرد و یکی از منابع شناخت تاریخ تمدّن ملل در قرون مختلف می باشد. آشنایی دقیق و انتقادی با تحوّل و تطوّر شعر در طول تاریخ، گامی مؤثّر در شناخت سرگذشت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هر جامعه ای است. با آشنایی با تاریخ ادب و شعر می توان دریافت که آیا جامعه در حال پیشرفت و اعتلاست، یا در حال سکون است و یا اینکه سیر قهقرایی دارد. شعر فارسی در طول تاریخ هزار و دویست سالة خود، دچار تحوّلات و دگرگونی های مختلفی شده که عوامل بسیاری در این تطوّرها مؤثّر بوده اند. آنچه در این مقاله مطرح است، جستجوی بررسی میزان توفیق شاعرانی است که از سبک هندی روی برتافته، به تتبّع در آثار قدما پرداخته اند و اینکه تا چه اندازه ای توانسته اند از نفوذ سبک هندی خارج شوند، چه از نظر ترکیبات واژگانی و چه از لحاظ مضمون و محتوای شعر. با بررسی و مقایسة ویژگی های شعر شاعران خراسانی و بازگشت می توان گفت که تقلید، هرچند استادانه هم انجام بگیرد، باز هم ارزش اثر اصلی و ابتکاری را ندارد و در طول تاریخ، هیچ گاه مقلّدان یک هنرمند به اندازة خود او ارزش پیدا نکرده اند و آثار آنان مورد توجّه قرار نگرفته است. اصولاً تقلید از حالت سکون و ایستایی شخص و جامعة مقلّد حکایت می کند. قصد داریم تا با ذکر نمونه ها و داده های آماری دقیق، به میزان موفّقیّت یا شکست نسبی این تقلیدهای شاعرانه دست یابیم.
ویژگی های سبکی زبان نیما یوشیج در منظومه قلعه سقریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنچه امروز با نام شعر نو نیمایی رسمیت یافته است، محصول تأمل، تغییر، آزمون و سلسله ای از کنش و واکنش های شبه آزمایشگاهی نیما یوشیج است. همگان شعر «ققنوس» را نقطة آغاز شکل تکامل یافتة شعر نو نیمایی دانسته اند؛ اما فرایند پیش از تکامل این نوع، زمینه ای پژوهش پذیر است که در این نوشتار به آن پرداخته ایم. این منظومه، آخرین منظومه ی بلند نیما است که پیش از شعر «ققنوس» سروده شده است. پژوهش در باب ویژگی های زبان نیما در این منظومه، روند شکل گیری ساختارهای زبانی را در آثار این شاعر نوپرداز آشکار می کند. نگارندگان، با شیوه ای تحلیلی و با نگاهی به روش ساختاری زبانشناختی یاکوبسن، زبان را در این منظومه مطالعه کرده اند. بررسی زبان، در این منظومه نشان داد که نیما در بخش هایی از منظومة قلعة سقریم تمایلات نوگرایانه ای چون شیوة خاص استفاده از ساختار های نحوی و به کارگیری زبان محاوره در شعر دارد؛ اما در برخی جنبه ها همچون برگزیدن قالب مثنوی و تمایل فراوان به خلق فضای آرکائیک در سه سطح واژه و جمله و روایت، دنباله رو شعر کهن است. درحقیقت، نخستین تحولات نوگرای زبانی نیما در منظومة قلعة سقریم مشاهده می شود. گویی این منظومه، پلی است میان شعر کلاسیک و نو نیما یوشیج.
ریشه یابی بوطیقای نیمایوشیج در غزل های نو سیمین بهبهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غزل نو، نوع جدیدی از غزل با نگاهی تازه و زبانی امروزی است که پس از فراگیر شدن شعر نو در جامعه پدید آمده است. سیمین بهبهانی با آثاری چون: «خطی ز سرعت و از آتش»، «دشت ارژن»، «یک دریچه آزادی» و «یکی مثلا اینکه» خود را به عنوان یکی از پیشگامان کوشای این فرم شعری معرفی کرده است. با توجه به تأثیر شعر نیمایی بر پیدایش غزل نو، پاسخ به این سوال ضروری به نظر می رسد که احیاگری بهبهانی در غزل، در چه محورهایی از بوطیقای نیما تاثیر گرفته است؟ بهبهانی در طرز دید و طرز کار تازه که دو پایه ی اساسی بوطیقای نیماست، از وی متأثر است. او در طرز دید به فردیت شاعرانه، عینیت گرایی، جامعه مداری و در طرز کار به زبان جدید، بیان طبیعی، الگوی وصفی-روایی و هارمونی در جهت پویش غزل، دل بسته است. روش تحقیق در این جستار، تحلیلی – توصیفی است.
جستار برون متنی و درون متنیِ اشعار متعهد نیما یوشیج در دهه های بیست و سی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مضمون در فن شعر سبک هندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واژه مضمون از کلیدواژه های اصلی فن شعر فارسی در سبک هندی است . این واژه که از میانه قرن دهم به یک اصطلاح فنی در هنر شعر فارسی بدل شده است مترادف «معنی، محتوا، مفهوم، منطوق، مقصود یا فحوا و لحن کلام» نیست . مسأله این مقاله بازشناسی ماهیت مضمون به عنوان هنرسازه اصلی مکتب نازک خیالی (سبک هندی) است . مقاله می کوشد چیستیِ «مضمون» و سازوکار «مضمون بندی» را از دیدگاه شاعران و تذکره نویسان آن دوره بازشناسد . برای این منظور نخستین کاربردهای مضمون در مقام یک اصطلاح فن شعر را از پایان قرن دهم تا پایان قرن دوازدهم رصد کرده و هشت ویژگی مضمون را از خلالِ سخن شاعران و منتقدان سبک هندی شناسایی نموده و در نهایت تعریفی از مضمون ارائه کرده است . همچنین بر اساس سه فعل پر کاربرد مرتبط با مضمون (یافتن، بستن، رساندن)، سه فرایند مضمون آفرینی در سبک هندی را از هم متمایز ساخته است . و به روند رو به پیچیدگی صناعت مضمون از صائب تبریزی تا ناصر علی سرهندی در پایان قرن دوازدهم اشاره کرده است .
بررسی دلایل افزونی بسامد پارادوکس در سبک هندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبک هندی متمایزترین سبک شعری کلاسیک فارسی است که با سبک های قبل و بعد خود تمایزی آشکار دارد و اصول و موازین خاص خود را داراست؛ از جمله این عنصر تمایز بخش بسامد فراوان تصاویر پارادوکسی در کنار صنایعی چون: حسامیزی، تجرید، اسلوب معادله و... است. توجه ویژه شاعران این سبک به پارادوکس و نقشی که این شگرد ادبی در ساختار شعر آن ها دارد، سبب گردید تا نگارندگان این جستار، به بررسی دلایل افزونی بسامد پاردوکس در شعر آن ها بپردازند.بر اساس یافته های این تحقیق، تصاویر پاردوکسی دارای کارکردهایی چون: ابهام انگیزی و دشواری، هنجارگریزی، ایجاز، دو بعدی بودن، تازگی و ایجاد شگفتی و لذت هستند که با معیارهای شعری و زیبایی شناختی سبک هندی تناسب و همخوانی فراوانی دارد و همین امر سبب استقبال و استفاده فراوان شاعران این سبک، از این شگرد ادبی شده است.
از تصلب ایدئولوژیک صفوی تا پلورالیسم سیاسی مذهبی پادشاهان هند؛ تأملی در وضع شعر و شاعری عهد صفویه
حوزه های تخصصی:
سلسله صفویه که با تمسّک و توسّل به نگره شیعی برسرکارآمد، برای بقای خویش سیاستی ایدئولوژیک درپیش گرفت. این کار تا بدانجا پیش رفت که حتی برای شعر و شاعران نیز برنامه و بخشنامه ای تدوین کرده بودند که فی المثل قصاید در شأن حضرت شاه ولایت پناه و ائمه علیهم السلام بگویند و صله از ارواح مقدس حضرات توقع کنند. ناگفته پیداست که رواج بازار فقیهان کار شاعران را از رونق انداخته بود و شعر جز نزد عامه خریدار نداشت. با این همه شاعران که دیرزمانی دربار را ملجأ و مأوایی برای پاسداشت هنر خویش یافته بودند و رسانه مطمئن و فراگیری برای انتشار سروده هایشان، سرانجام به آغوش دربار مغول بزرگ تیموریان هند پناه بردند، جایی که بازار شعر و ادب رونقی داشت و نواخت و صله شاعران رایج بود. بدین امید که قدر و قیمتی برای متاع خویش بیابند. بنابراین شاعران ایرانی برآن شدند تا از خلاف آمد عادت کام بجویند و برای نکوداشت هنر خویش و آزادی و ابتکار عمل برای توسع و تنوع بخشیدن به حوزه موضوع و اندیشه و عرصه تصاویر شاعرانه مهاجرت کنند و با رهایی از تصلّب و تقشف حاکم، بر گنجینه واژگان و ترکیبات زبانی و تصاویر بدیع زبان فارسی بیفزایند. این مقاله به طور اجمال به طرح و شرح این دقیقه خواهد پرداخت.
پسامدرنیسم ایدئولوژیک در رمان دفاع مقدّس (با تکیه بر رمان سرد سفید)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آغاز جنگ تحمیلی شروعی بود برای خلق گونه ای از ادبیّات داستانی که هنوز، پس از سی سال، اتّفاق نظری درباره نام گذاری آن دیده نمی شود. بخش عمده ای از آثارِ این نوع ادبیات، که با تکیه بر ارزش ها و اندیشه های اسلامی انقلابی به نگارش درآمده، با عنوان ادبیّات داستانی دفاع مقدّس شناخته می شود. این نوعِ ادبی، با پشتِ سر گذاشتن فراز ونشیب های گوناگون، به تدریج، در مسیر کاربرد شگردهای فرانو در عرصه داستان نویسی گام برمی دارد. رمان سرد سفید، نوشته کاوه بهمن، از جمله آثاری است که بر اساس شگردهای موجود در رمان های پسامدرنیستی خلق شده است. بهره گیری از تمهیداتی چون خطّی نبودن زمان روایت، تغییر راوی، اتّصال کوتاه، بینامتنیّت، درهم ریختگی ارکان پیرنگ سنّتی و آشکار کردن مشکلات نگارشْ این رمان را در زمره آثار پسامدرنیستی جای می دهد. بررسی ها حکایت گرِ آن است که شگردهای پسامدرنیستی این رمانْ کارکردی اقلیمی بومی می یابند و در خدمت اشاعه مرام عقیدتی نویسنده قرار می گیرند. بهمن، در عین خلق اثری صورت گرا در حوزه دفاع مقدّس، می کوشد با بهره گیری از شگردهای پسامدرن به شکلی تقلیل یافته و همسو با کارکرد ایدئولوژیکی، که همانا برجسته ساختن ابعاد گوناگون زندگی شهید الله رضا هنری لطیف پور است، از چارچوب تفکّر اعتقادی خود تخطّی نکند. وی در زمینه محتوایی اثر نیز، با تأکید بر فرایندی ایدئولوژیک، آرمان گرایی و حماسه سازی و قداست پروری را وجهه همّت خود قرار می دهد. برآیند چنین رهیافتیْ خلق اثری است که، در جستارِ حاضر، از آن به «رمان پسامدرن ایدئولوژیک» تعبیر شده است. این پژوهش، ضمن اشاره به شگردهای پسامدرنیستی رمان سرد سفید، می کوشد نشان دهد چگونه کاوه بهمن شکل و محتوای اثر را در خدمت تحقّق تفکر مذهبی خود قرار می دهد.
شیوه های تعلیلی شاعران سبک آذربایجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف عمده تصویرگری در شعر آن است که شاعر بتواند به یاری شگردهای مختلف بلاغی در برقراری رابطه بین ضمیر خود و ذهن مخاطب موفق و اثرگذار عمل نماید، از همین رو است که می توان شباهت های بسیاری بین فنون ادبی و بلاغی و شیوه های منطقیِ تعلیل، نظیر قیاس و استدلال یافت. شاعران ممتاز سبک آذربایجانی، خاقانی شروانی، نظامی گنجوی، مجیرالدین بیلقانی، فلکی شروانی، مهستی گنجوی، از شیوه های عملی و هنری تعلیل و توجیه در سخن (تشبیه، تمثیل، مذهب کلامی، تشخیص، حسن تعلیل، سوگند و تلمیح) بسیار استفاده نموده اند تا مدعای خود را بهتر و حسی تر در اذهان جای دهند. در این مقاله پس از شرح مختصری از نظریه استفان تولمین در باب استدلال، روش های تعلیلی و توجیهی شاعران سبک آذربایجانی را در شعر -همراه با شواهد مکفی از آثار این گویندگان- برشمرده ایم و این روش ها را بر مقیاس سه رکن پیشنهادی تولمین در باب استدلال (ادعا، پشتیبان و زمینه) سنجیده ایم. و در آخر به بررسی تاثیر شیوه های تعلیلی در مختصات سبکی شعر آذربایجانی پرداخته ایم.
نگاهی به هنجارگریزی در شعر نیما
حوزه های تخصصی:
پیام های بسیاری در ادبیات، وجود دارد که قواعدصرفی و نحوی را در زبان مخدوش می سازد. شکستن یا گذر از این قواعد، مخاطب را متوجه پیام جدیدی می سازد. زبان ادبی معمولاً به طور آگاهانه و عمدی ، از هر قاعده ای فراتر می رود و به این اعتبار، شاید بتوان ادبیات را به معنای گریز از اقتدار زبان و انقلاب مداوم زبان خواند و شعر را گذر از یک معنا به معناهای بی شمار. از طریق هنجارگریزی درمی یابیم، شاعر با استفاده از این شگردها و فنون، چه اندازه در ایجاد حس و حال تازه، انسجام بیش تر بخشیدن به شعر، نظام مندسازی بهتر آن، تقویت بعد موسیقایی و تأثیرگذاری عمیق تر آن موفق بوده است.
فراهنجاری دستوری، هنجارگریزی، نحوستیزی، کژتابی، عدول از هنجار و برجسته سازی، اصطلاحاتی است که طی چند دهه اخیر به محافل ادبی و متون نقد ادبی راه یافته است. مقاله حاضر، نگاهی دارد به انواع هنجارگریزی در 23 شعر نیمایوشیج و بر آن است که با تعریف این اصطلاحات و ارائه نمونه ها و مصداق های عینی از اشعار این شاعر صاحب سبک ایران، کارکردهای این پدیده را به شیوه ای توصیفی - تحلیلی نشان دهد و میزان خلاقیت شاعر را در آفرینش های زبانی بررسی نماید.