فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۵٬۰۳۲ مورد.
منبع:
سفینه سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۰ «ویژه باورشناخت»
۱۵۹-۱۳۴
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به تحلیل محتوای کتاب های با موضوع امامت در الذریعه الی تصانیف الشیعه می پردازد. روش پژوهش پیمایشی و با رویکرد توصیفی و ارزیابانه انجام شده است. جامعه پژوهش تمام کتاب های با موضوع امامت در کتاب الذریعه الی تصانیف الشیعه است که شامل 724 اثر است. یافته های تحقیق نشان می دهد از بین منابعی که شیخ آ قابزرگ تهرانی برای آثار معرفی می کند، بیشترین فراوانی مربوط به رویت و مشاهده کتاب ها با 397 اثر است. زبان عربی با 545 عنوان رتبه اول را در بین سایر زبان ها دارا است. بیشترین تعداد تالیف، کتابت، چاپ و نگهداری آثار یعنی 121 عنوان نیز به عراق و شهرهای مختلف آن اختصاص دارد. قرن چهاردهم با 169 عنوان اثر بیشترین تعداد آثار مورد بررسی را به خود اختصاص داده است. 684 اثر نیز در قالب نثر بوده اند. فرمت خطی آثار با 307 اثر در رتبه اول قرار دارد. 705 اثر نیز اصلی و بدون ارجاع بوده-اند. 12 اثر در توضیحات خود پانویس دارند. 313 عنوان از آثار بررسی شده نیز دارای استناد به کتاب های دیگر هستند. تعیین و تبیین نوع نگرش شیخ آقابزرگ در خصوص نویسندگان و زمینه های موضوعی امامت، شناخت دغدغه ها و تفکرات شیخ آقابزرگ، از جمله نتایج این پژوهش است با جستجو و استخراج کتاب های با موضوع امامت در الذریعه دانسته می شود که چه کتاب هایی درباره امامت نوشته شده و چه کتاب هایی نوشته نشده است؟ وجوه اشتراک و یا تفاوت این کتاب ها چیست؟ کتاب های مهم و غیرمهم کدامند؟ نمی توان کتابی علمی و پژوهشی درباره امامت نوشت مگر اینکه به کتاب های مستقلی که درباره این موضوع نوشته شده است مراجعه کرد. لازمه این کار آگاهی و شناخت این کتاب ها است و لازمه داشتن این آگاهی، کاوش و جستجو در بین این کتاب ها و راه بهتر و نزدیک تر مراجعه و استفاده از کتابشناسی امامت است که پژوهش حاضر راه را برای تهیه و تدوین کتابشناسی امامت نیز هموار می کند. از این رو مساله اساسی آن است که مشخص شود تصویر کلی منابع مرتبط با امامت در کتاب الذریعه الی تصانیف الشیعه بر اساس متغیرهایی نظیر زبان، مکان چاپ، قرن تالیف، قالب کتاب، فرمت کتاب، حجم توضیحات کتاب به چه صورت است؟
تحلیل پارادایم جمع و تدوین قرآن توسط صحابه با کنکاش در روایات جمع قرآن
منبع:
مطالعات حدیث پژوهی سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵
19 - 40
حوزه های تخصصی:
بحث درباره جمع و تدوین قرآن، همواره یکی از چالش های دانشمندان علوم قرآنی و معرکه آراء مفسران بوده است. عده ای همچون آیت الله معرفت جمع قرآن در عصر صحابه را از امور مسلّم تاریخی می داند و برخی همچون آیت الله خویی چینش سور قرآن را توقیفی و منسوب به رسول خدا (ص) می داند و افرادی همچون علامه طباطبایی قائل به تفصیل اند. اهمیت پرداختن به این مسئله از آن جهت است که عده ای چینش اجتهادی قرآن را مستمسک تحریف آن قرار داده اند. در این مقاله که به روش توصیفی- تحلیلی نگاشته شده است، سعی شده تا با بررسی متن احادیثی که مستقیماً یا به صورت ضمنی به جمع و تدوین قرآن در دوران خلفا اشاره دارد، به تنویر موضوع پرداخته شود. نتایج حاصل از بررسی گویای این مسئله است که آنچه از صحابه درباره جمع و تدوین قرآن گزارش شده در واقع یک پارادایم ذهنی بوده که در طول زمان شکل گرفته است و در حقیقت کار صحابه درباره یکسان سازی قرائت ها و مفردات قرآنی و ... بوده نه جمع و چینش سور؛ اما به مرور زمان جمع مصاحف گوناگون و یکسان سازی رسم الخط قرائت ها، به پارادایمی برای جمع و تدوین خود قرآن تبدیل شد.
رهیافت «تجمیع ظنون» در بررسی اسناد حدیث، و نقدی بر مکتب رجالی محقق خویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۰
245 - 270
حوزه های تخصصی:
یکی از مبانی اساسی رجالی که توسط فقیه گران قدر شیعه، آیت الله خویی احیا و تقویت شد، مکتب ریاضی و جزء نگر بوده، که به بررسی منابع رجالی به صورت منفرد پرداخته است. لیکن خلأهای معرفتی قابل توجهی در این روش به چشم می خورد؛ ازجمله اینکه با این رویکرد، بخش عظیمی از میراث روایی گران بهای شیعه، عملاً قابل استفاده نخواهد بود؛ چراکه دقت های موجود در این سبک، موجب می شود تا نتوان به وثاقت بسیاری از افراد موجود در سلسله اسناد اعتماد نمود. این مشکل، بسیاری از محققان بعدی را به یافتن راه برون رفت از این مشکلات واداشته که البته در اکثر موارد، قرین با موفقیت نبوده است . این جستار، با روش تحلیل مفهومی، گزاره ای و سیستمی، و با استفاده از مبانی منطقی و عقلایی، و اصول مورد قبول فقهای شیعه، به ارائه رهیافتی معتبر برای برون رفت از این مشکلات پرداخته که عبارت است از: «تراکم ظنون» یا «استدلال انباشتی». این شیوه استدلالی، ضمن تحسین دقت های مکتب ریاضی، رویکردی کل نگرانه داشته و با تجمیع و توحید ظنون حاصل از قرائن دالّ بر وثاقت یا ضعف یک راوی، امکان حصول علم یا اطمینان از تراکم ظنون را اثبات می کند.
واکاوی زمان و مکان انگشتربخشی امام علی(ع)و نزول آیه ولایت در روایات فریقین(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
331 - 358
حوزه های تخصصی:
آیه 55 سوره مائده، مشهور به آیه ولایت در شأن امام علی (ع)و ناظر به انگشتربخشی ایشان در حال رکوع نازل شد. پس از آن نیز، و بنابر آیه 67 همین سوره، پیامبر اکرم(ص)در جریان غدیرخم مأموریت یافت تا چیستی ولایت و کیستی ولیّ را نیز برای مردم بیان کند. ازاین رو، شناخت دقیق زمان و مکان نزول آیه ولایت ضروری می نماید. مسئله اصلی در این پژوهش، واکاوی روایات فریقین در خصوص زمان و مکان جریان انگشتربخشی امام علی(ع)و نزول آیه ولایت با روش گردآوری کتابخانه ای روایات فریقین و پردازش آن ها با شیوه توصیفی - تحلیلی، در دو بخش: روایات شیعه و اهل سنت است. یافته های تحقیق نشان می دهد که زمان خاتم بخشی امیرمؤمنان(ع)و نزول آیه ولایت، سال پایانی عمر پیامبر اکرم (ص)و در جریان حجهالوداع و پس از بازگشت امام علی (ع)از یمن و در شامگاه روز عرفه بود. همچنین مکان خاتم بخشی آن حضرت، مکه و مسجدالحرام بود. بر این اساس، مقصود از « ما انزل » در آیه تبلیغ که پیامبر اکرم(ص)را به ابلاغ آن در غدیرخم مأمور ساخت، همان مسئله جانشینی امام علی (ع)در آیه ولایت است که اندکی پیش تر، در شامگاه عرفه و در مسجدالحرام نازل شده بود.
استخراج روش های نقد متن حدیث در آراء فیض کاشانی در کتاب المحجه البیضاء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ملا محسن فیض کاشانی چند قرن بعد از تألیف کتاب «احیاء علوم الدین» محمد غزالی تصمیم گرفت تا این کتاب را با آراء کلامی و روایات مأثور شیعی درآمیخته و آن را احیا و تهذیب کند. علوم شرعی متکی و مستند بر وحی الهی یعنی قرآن کریم و سنت معصومین می باشد و لازمه اعتقاد به علوم نقلی صحت منقولاتی است که این علوم بدانها مستندند. قرآن به دلیل تواتر نیاز به نقد و بررسی ندارد، اما در سنت و احادیث گاهی علیرغم صحت سند؛ صدور آن از ناحیه معصوم متصور نیست و در عین صحت سند مستغنی از نقد متن نیست. در این مقاله سعی شده است با مراجعه به کتاب «المحجه البیضاء»، به این سوال پاسخ داده شود که ملا محسن فیض کاشانی از چه روش هایی برای نقد متون حدیث استفاده کرده است. روش انجام پژوهش روش کیفی است و اطلاعات به شکل کتابخانه ای و الکترونیکی گردآوری شده است. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که فیض کاشانی با اتکا به دیدگاه اعتقادی و کلامی خود از روش هایی چون مخالفت حدیث با قرآن، سنت، تاریخ قطعی و مخالفت باعقل در رد احادیث ناصحیح استفاده نموده است.
تعیین مراد از واژه مولا در حدیث غدیر با تکیه بر رویکرد صحابه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم حدیث غدیر که در امامیه به عنوان یکی از مهمترین ادله خلافت امیرالمومنین7 شناخته می شود، سالیان متمادی مورد انکار اهل سنت واقع شده است. ایشان بعد از پذیرش صدور حدیث، معنای «مولا» در متن حدیث را «ناصر» یا «محب» می انگارند. بی شک از مهمترین قرائن برای برداشت صحیح از کلام هر فرد، فهم مخاطبین و معاصرین گوینده از کلام است. چرا که هم از جهت زمان و هم از جهت جمع شواهد و قرائن، ایشان کامل ترین افراد برای تشخیص مراد گوینده هستند. این نوشتار با توصیف و تحلیل شواهدی از برخوردهای اصحاب و معاصرین پیامبر در منابع اهل سنت، می کوشد تا برداشت اصحاب از این واژه را کشف کند. ضمنا نه فقط در خود واقعه غدیر بلکه بعد از آن نیز قضایایی رخ داده که نمایانگر فهم اصحاب از حدیث غدیر است. پس از بررسی منابع بر محور شاهدیابی کشف می شود که واژه مولا برای مخاطبین پیامبر اکرم 9 صریحا معنای «اولویت در تصرف» را رسانده است.
تحلیل نگرش توحیدی به بیماری ها براساس دعای پانزدهم صحیفه سجادیه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
225 - 244
حوزه های تخصصی:
انسان ها در هنگام شدت گرفتن بیماری ها و قطع امید از اسباب عادی، به طور فطری به استمداد از خدا متمایل گردیده و متضرّعانه او را می خوانند. یکی از پیشامدهایی که به صورت ناگهانی و فزاینده، جهان پیرامون ما را مورد تهدید قرار داده و با به خطر انداختن سلامتی افراد، امنیت روانی آنان را سلب نموده، بحران کرونا است. دعای پانزدهم صحیفه سجادیه از مهم ترین ادعیه موجود با پتانسیلی عظیم برای ایجاد سلامت روانی است. از آنجا که تحلیل آن می تواند؛ ایدئولوژی انسان ها را در نگرش به بیماری ها تغییر دهد؛ مقاله حاضر با روش تحلیلی- توصیفی به تبیین نگرش توحیدی این دعا به بیماری ها خواهد پرداخت. یافته های این تحقیق حاکی از آن است که امام سجاد(ع)به دنبال بیان دو نکته کلیدی است؛ نیاز بنده و بی نیازی خدا. ایشان برای ایجاد نگرش توحیدی به بیماری در پی آگاهی بخشی و تصحیح خطاهای شناختی انسان به بیماری است. رضایت انسان از فعل الهی، داشتن آرامش و امید در مدت بیماری و بالا رفتن آستانه تحمل و اصلاح رابطه انسان با خدا و اعتماد به او از پیامدهای مثبت آن است. این همان چیزی است که فقدان آن به خصوص در بحران کرونا، انسان ها را مضطر کرده است.
بازیابی آسیب های فهم حدیث از دیدگاه شیخ انصاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
141 - 162
حوزه های تخصصی:
حدیث، زمانی می تواند مورد استناد قرار گیرد که با نقد و ارزیابی، صدور آن از معصوم ثابت شود. هر حدیث پژوهی پیش از آغاز فهم حدیث باید در متن حدیث درنگ کند تا چنانچه آسیبی در آن باشد، برای زدودن آن، اقدام های لازم را انجام دهد. شیخ انصاری در تراث فقهی خود به برخی از آسیب ها و موانعی که در فهم حدیث خلل وارد می کند، توجه کرده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی به بعضی از این آسیب ها در دیدگاه شیخ انصاری پرداخته و به این نتیجه رسیده است که عواملی مانند عدم رجوع به منابع اولیه، تصحیف، ادراج، تقدیم و تأخیر، تقطیع نادرست، نقل به معنا، اضطراب و عدم رجوع به احادیث مشابه برای رفع ابهام از حدیث، مورد توجه شیخ انصاری بوده است و حتی خود شیخ انصاری هم به برخی از این آسیب ها مبتلا شده و موجب شده تا در برخی موارد در فهم حدیث دچار اشتباه شود.
پردازش موضوعات قرآنی و حدیثی به شیوه تحلیل روایی (داستانی)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
125 - 166
حوزه های تخصصی:
سبک «تحلیل روایی» از روش های نو در تحقیقات کیفیِ موضوعات مختلف است. این روش به دلیل داستانی بودن و عدم حصر آن در توصیف و استدلال صرف، دارای مزایایی است که ضرورت تحقیق و ارائه آن را در موضوعات دینی، افزون می کند؛ مزایایی مانند : جذابیت، کاربردی بودن، ملال آور نبودن آن برای عموم به ویژه نسل جوان. از این رو، کاربرد مناسب شیوه تحلیل روایی در معارف قرآنی و حدیثی، نظریه ای است که مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به آن پرداخته و ویژگی های این روش را تبیین نموده و با مطالعه موردی در موضوع ولایت در آیات حج، مصداق این سبک را نمایش داده است؛ چراکه حج و ولایت ارتباطی تنگاتنگ دارند و ولایت شرط قبولی همه اعمال و حج نیز معیار سنجش ارزشمندی اعمال است. در این مطالعه، با بازآفرینی داستانی واقعی (رئال) از رابطه ولایت و حج، کاربرد نظریه تحلیل روایی در موضوعات قرآنی و حدیثی را اثبات کرده است؛ گزارش به سبک تحلیل روایی با تکیه بر منابع دینی، نیاز به تجزیه و تحلیل دقیق دارد که در مطالعه موردی موضوع مدنظر با تکیه بر روایات ذیل آیات حج، 500 نکته غیرتکراری در 20 عنوان کلی درباره امامت و حج از متن صریح روایات، یا از پیوند متن روایت و آیه و یا از ارتباط معنای ظاهری و باطنی آیه استخراج و کدگذاری شده است؛ بعضی از این نکات در گزارش به شیوه تحلیل روایی، سازمان دهی شده و بر اساس سیر زمانبندی اعمال حج، داستان ادبی منسجم، بازآفرینی و تصویرسازی شده است تا برای عموم قابل استفاده باشد.
مفهوم یابی عصبیّت جاهلی و بازنمود آن در سقیفۀ بنی ساعده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیش از اسلام، روحیه عصبیّت گراییِ قومی و قبیله ای، با عرب عجین شده بود. با ظهور اسلام، رسول اکرم؟ص؟ اهتمام فراوانی در زدودن این خصیصه داشت، اما پس از رحلت ایشان، این ویژگی جاهلی بر جامعه اسلامی بازرُخ نمود. این عصیبت و تعصبات قبیله ای خصوصاً در سقیفه بنی ساعده و بر سر تعیین جانشین پیامبر؟ص؟، خود را آشکارا نمایان ساخت و بیش از هر زمانِ دیگری با ویژگی های پیش از اسلام سنخیت یافت. این بازگشت عصبیّت جاهلی به جامعه اسلامی، موجب صدور روایاتی از معصومان؟عهم؟ به ویژه امام علی؟ع؟، در جهت مقابله با آن گردید؛ چراکه وجود آن موجب رویگردانی از حق، کتمان حقیقت و عدم اجرای عدل می شد. امیرمؤمنان نیز بارها غصب خلافت و واپسگرایی جامعه به خوی عصبیت را گوشزد نمود. در نوشتار حاضر، نخست مفهوم شناسی «عصبیّت» در لغت، اقوال اندیشوران و کلام امامان؟عهم؟ بحث می شود تا از رهگذر آن، ویژگی های نهفته، معانی متضمن و گستره معنایی «عصیبت» کشف شود؛ سپس با ره آوردهای حاصل آمده، به گوشه ای از عصبیت جاهلی که در جامه تعصب در سقیفه بنی ساعده ظهور کرد، پرداخته شود.
معرفت فطری توحیدی ولهیِ خداوند متعال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سفینه سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۰ «ویژه باورشناخت»
۱۱۸-۸۶
حوزه های تخصصی:
در نوشتار معرفت فطری توحیدی خداوند متعال از دیدگاه تبیین " عدم عینیّت اسماء و صفات با ذات" بر مبنای تذکر به واقعیّت " غیریّت "و نیز اشاره به جایگاه اسماء و صفات دراین نوع از معرفت بالآیه ، به معرفتی توحیدی با ویژگی " ولهی " اشاره گردید . در آنجا اشاره شد که نتیجه این معرفت توحیدی با این ویژگی خاص" ولهی " از طریق آیات و اسماء و صفات علی رغم لحاظ واقعیّت مخلوقات و از جمله صفات و اسماء بعنوان " اغیار" ، تسبیح و تنزیه صرف و نفی تشبیه می باشد . در این نوشتار به این ویژگی خاص معرفت توحیدی یعنی " ولهی " بودن آن از طریق تحلیل لغوی لفظ جلاله " الله " و نیز از دیدگاه هماهنگی این تحلیل لغوی با مستندات روائی در تعریف " توحید " اشاره می گردد . ضمن این تبیین به مغایرت " توحید اطلاقی " یا " توحید ذاتی " با "توحید حقیقی" از طریق تمایز آن با این ویژگی " ولهی " تذکر داده می شود . در نهایت آشکار می گردد که نظریه " تنزیه بهمراه تشبیه " در معرفت توحیدی از دیدگاه شاخه عرفان علوم بشری اولاً یک تناقض آشکار است که این تناقض آشکار شهادتی بر ابطال " توحید اطلاقی " محسوب می گردد . دوّم آنکه این نظریه تنها " تشبیه صرف " است که با " نفی تشبیه " و " تنزیه صرف " در " توحید حقیقی " شرع کاملاً مغایرت دارد .
روش شناسی اعتبار سنجی أسناد روایات از دیدگاه اهل سنّت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲شماره ۱۹
255 - 276
حوزه های تخصصی:
از مهمترین چالش های پیش روی عالمان فریقین، اعتبارسنجی اسناد احادیث است. پژوهش ِپیش رو به دنبال پاسخ به این پرسش است که: حدیث پژوهان اهل سنّت معاصر، چه روشی را برای اعتبارسنجی احادیث برگزیده اند؟ ایشان تا چه اندازه به سندشناسی روی می آورند و تا چه میزان تنها به احکام پیشنیان اعتماد می کنند؟ برای به دست آوردن نظرات عالمان اهل سنّت به آثار متقدمان و متأخران رجوع شده است. این نوشتار با روش کتابخانه ای و شیوه توصیفی تحلیلی و پژوهشی شکل گرفته است. در این پژوهش دریافتیم که روش عالمان اهل سنّت معاصر در اعتبارسنجی روایات بیشتر کتاب محوری است. ایشان به طور کلی احادیث را در سه گروه دسته بندی می کنند. دسته نخست، احادیث کتب صِحاح که مشهورترین آنها صحیح بخاری و صحیح مسلم است. محدثان، احادیث این دو کتاب را بدون هیچ گونه خدشه ای می پذیرند و درباره دیگر کتب صحاح مانند صحیح ابن حبان، ابن السکن و ابن خزیمه تأملاتی دارند. دسته دوم، احادیثی است که متقدّمان آنها را ارزیابی و حکم أسناد روایات را مشخص کرده اند مانند کتاب های چهارگانه سُنَن. محدثان معاصر به حکم روایاتی که ائمه پیشین جرح و تعدیل داده اند، اعتماد می کنند و نظرات ایشان را صائب می دانند. دسته سوم از احادیث، روایاتی است که در دو دسته پیشین قرار نمی گیرد. روایات این دسته بر اساس قواعد درایه و رجال در پنج مرحله مورد بررسی سندی قرار می گیرد و حُکم آن صادر می شود.
تحلیل روایت «أُمِرْتُ أَنْ أُقَاتِلَ النَّاسَ ...» با رویکرد تاریخ گذاری إسناد-متن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۰
41 - 70
حوزه های تخصصی:
خوانش های ناصواب از برخی آیات و روایات، سبب نسبت خشونت به دین صلح و دوستی «اسلام» شده است. ازجمله عوامل بسترساز چنین پندارهایی روایت «أُمِرْتُ أَنْ أُقَاتِلَ النَّاسَ...» است که در احکام فقهی جهاد به آن استناد می شود. ازآنجاکه تاریخ گذاری احادیث، زمان تقریبی پیدایش احادیث و نیز سیر تحولات تاریخی آن را مشخص می سازد، مقاله حاضر درصدد است با روش تحلیلی و تاریخ گذاری ترکیبی إسناد-متن، روایت مذکور را بررسی نماید. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که این روایت در منابع اهل سنّت، با طرق نقل بسیار و تحریرهای گوناگون آمده و حلقه مشترک این روایات، ابوهریره، مالک بن انس، نعمان بن سالم و اوس بن ابی اوس هستند. روایاتی که حلقه مشترک آن «ابوهریره» است، بیانگر قدیمی ترین کاربرد فقهی این روایت است که تحریرهای مختلفی دارد و ناظر به جنگ های ردّه است. شبکه إسناد روایاتی که علاوه بر قید لا اله الا الله، دربردارنده گزاره های دیگری نیز هستند، دارای طرق نقل منفرد است و حلقه مشترک این روایات «قتیبه بن سعید» نزدیک ترین راوی به صاحبان جوامع حدیثی است. شبکه إسناد در این دسته از روایات، ساختاری عنکبوتی دارد که حاکی از ضعف این روایت است. روایت «امرت ان اقاتل ...» در منابع شیعی دارای نقل منفرد است.
رفتارشناسی اخلاقی و علمی امام رضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سفینه سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۰ «ویژه باورشناخت»
۱۸۱-۱۶۰
حوزه های تخصصی:
شناخت ابعاد و زوایای شخصیت حضرت رضا(ع) با عنایت به نگرش رفتارگرایانه به گونه ای است که هرانسان آزاده واندیشمندی را تحت تأثیر قرارخواهد داد. امام (ع) در جهت ارتقاء علمی و ثبات روابط فردی و اجتماعی، جایگاه رفیعی برای اخلاق و علم قائل شده اند و در این دو مقوله ، تصویر روشنی از بکارگیری روشهای اصلاحی مبتنی برمؤلفه های اخلاقی و نشر و ترویج علم ارائه کرده اند. پاسخ به شبهات و شرکت درمناظرات ، جدال احسن ، با وصف جامعیت علم و سعه صدر ، آموزش باورها و جهان بینی و نیز موعظه های اخلاقی ، بیانگرهمت والای آن حضرت(ع) درنشرعلوم و معارف و شاخص های اخلاقی است. این نوشتار درصدد است به روش توصیفی تحلیلی اولا به روشنگری گوشه ای از ابعاد شخصیت آن حضرت و ارائه الگویی تمام عیار در سلوک رفتاری و عملی ، به تشنگان حقیقت و فرهیختگان معرفت بپردازد. و همچنین با توجه به ظرفیت فرازمانی سخنان امام رضا (ع) تلاش می کند در پژوهشی نوین به واکاوی و معرفی رفتاراخلاقی و علمی ایشان ذیل مناظرات پرداخته ، و نهایتا در پرتو معرفت افزایی در این زمینه و با توجه به آنچه از حقیقت رفتار و عمل و تفکیک لایه های آن بدست می آید ، رفتاردرست و عملکرد صحیح در جامعه بطورکلی و بالاخص در جوامع اسلامی گسترش یابد .
رهیافت های خروج از مشکل محدثان در روایات متعارض تاب فریقین (مطالعه موردی: روایات دال بر خدا انگاری آفرینش صورت انسان)(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۳
233 - 255
حوزه های تخصصی:
برخی باورها، در زمان معصومان علیهم السلام به ایجاد پرسش و عرضه انجامیده است و احادیث حاوی پاسخ امامان، خود به مثابه راهکاری حلی هستند که باور صحیح را در این حوزه می نمایانند. در این میان، روایاتی به چشم می خورند که پذیرش ظاهر آنها، مشکل است. از یک سو متعارض با باورها هستند و از دیگر سو، به سبب کثرت نقل، اعتبار منابع و ... نمیتوان از آنها به راحتی گذشت. تفسیرهای متعدد از «مشهور فریقین» که بر«خداانگاری آفرینشِ صورت انسان» دلالت دارد، موجب شده این روایات در زمره روایات متعارض جای گیرند. نوشتار حاضر با تحلیل اسناد، التفات به خاستگاه صدوری، اعتبارسنجی منابع و نیز تحلیل روش های حلی محدثان فریقین، سعی دارد به شیوه توصیفی تحلیلی، وجوه معنایی و راهکارهای حلّیِ تعارض در این احادیث را بیان نماید که ثمره آن، دستیابی به رویکردهایی از پذیرش تا انکار است که اغلب با هدف سازواری با باورهای کلامی سامان یافته است.
اشتراکات دستگاه کلامی امامیّه واشعریّه در مبانی و روش استنباط از قرآن وحدیث(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۳
281 - 206
حوزه های تخصصی:
دستگاه های کلامی براساس میزان توجهشان به عقل و نقل در کشف باورهای اعتقادی ، به سه مکتب مهم عقل گرا ، نقل گرا ومکتب جامع تقسیم می شوند که در این میان دو دستگاه کلامی امامیه و اشعریه از طرفداران مکتب جامع به شمار می آیند و به هر دو منبع عقل و نقل توجه داشته اند. در نتیجه این دو دستگاه برای استنباط ازمنبع نقل، مبانی و روش هایی دارند.در نوشتارپیش رو در ضمن دو گفتار به تبیین روش ها ومبانی مشترک آنها دراستنباط از نقل(قرآن وحدیث) پرداخته ایم . مصونیت قرآن کریم از تحریف ،تمسک به خبر واحد دراعتقادات ،بهره گیری از نقل متواتر وتمسک به نقل در جایی که عقل راهی ندارد از مبانی مشترک دو دستگاه به حساب می آید وهمچنین ظهورگیری ،دلالت التزامی ،حل تعارض مفهومی میان دو متن واستدلال پذیر کردن متن از اشتراکات روشی این دو دستگاه به شمار می رود
بازخوانی انتقادات متأخران بر ابن غضائری در جرح غالیان
منبع:
پژوهش های رجالی سال پنجم ۱۴۰۱ شماره ۵
33-68
حوزه های تخصصی:
تا سده یازدهم، استناد به تضعیفات رجالیان قدیم، میان عالمان امامی رایج بود. اما از زمان محمدتقی مجلسی، نگاهی منفی به تضعیفات و شخص ابن غضائری شکل گرفت. بیش از همه، نوه مجلسی، وحید بهبهانی تخطئه تضعیفات مرتبط با غلو را رواج داد. آنان بیشترِ تضعیفات، و حتی بسیاری از تضعیفات غیراختلافی متقدمان را نتیجه سستیِ باورهای خودِ تضعیف گران و کم تحملی شان نسبت به معارف امامان دانسته اند. پرسش مقاله این است که آیا منتقدان تضعیفات، شواهد مقبولی بر این نسبت عقیدتی به متقدمان و تأثیر آن در تضعیفات دارند؟ در این راستا دلایل منتقدان، و کلمات ابن غضائری تحلیل، و با اطلاعات منابع شیعه و غالیان، درباره متهمانی که متقدمان درباره شان اختلاف نکرده اند، مقایسه شده است. بنا بر کلام رجالیان قدیم، تضعیفات، دلایل تاریخی، جریان شناسی و کلامی دیگری داشته اند. متأخران از ادله گسترده غلو پیشوایان غالی، مانند ابن مهران، اسحاق بصری و خصیبی آگاه نبوده، و بی توجه به منابع غلو و پیچیدگی های آن، بر ابن غضائری تاخته اند. همچنین، ابن غضائری با دسترسی به منابع سری خطابیه، به ناشناختگی برخی راویان مختص به منابع غالی اشاره کرده که کتب نویافته نصیریه نیز غالیانه ترین مضامین را از الوهیت و بابیت تا تکفیر امامیان، از همین راویان نقل می کنند. اما در مکتب وحید بهبهانی، این ناشناختگان را با تکلف، بر راویان برخی اسانید نادر در منابع امامی تطبیق داده اند. بر پایه این شواهد، قضاوت ابن غضائری واقع بینانه و حتی محتاطانه است.
تحلیل مفهومی "الحق" و"الباطل" فی نهج البلاغه من خلال نظریه مخططات الصوره لمارک جونسون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الخامسه ربیع و صیف ۱۴۰۱ (۱۴۴۳ق) العدد ۲ (المتوالی ۱۰)
85 - 94
حوزه های تخصصی:
علم الدلاله المعرفی فرع من فروع علم اللغه المعرفی یعنى بدراسه الدلالات اللغویه کمجلى من مجالی البنیه الدلالیه أو کتنظیم للإدراک الذهنی. ومخطّطات الصوره فرع مهمّ من فروع علم الدلاله المعرفی وأسلوب قیّم لمناقشه وتحلیل کیفیه إدراک الذهن للمفاهیم الانتزاعیه من خلال الظواهر العینیه المحسوسه طرحه مارک جونسون عام 1987. ومقولتا "الحق" و"الباطل" من المقولات الانتزاعیه المطروحه فی نهج البلاغه التی کانت محلّ اهتمام الإمام علی (ع) وعنایته، فیبدو أنّ تحلیل هذین المفهومین من منظار نظریه مخططات الصوره لجونسون أمرٌ فی غایه الأهمیه إذ یکشف عن مقاصد الإمام (ع) ومرامیه وعن وجهات نظره تجاه هذین المبدأین الرئیسین حیث عرضهما الإمام بصوره ظاهرتین متجسّدتین، وافترض لهما کثیرا من میزات المادّه کالحجم والقدره والحرکه، لذلک أردنا أن ندرسهما من هذا المنطلق فی أجزاء الکتاب الثلاثه؛ خُطَبِه وکتُبِه وحِکمِه بأسلوب وصفی تحلیلی. وختاماً خلص البحث إلى أنّ هاتین المقولتین ظهرتا فی کتاب نهج البلاغه بالأشکال التالیه: أ) کالظرف الذی یشتمل على شیءٍما أو کالمظروف الذی یحویه شیء، ب) کمسار أو مقصد یسیر فیه أو إلیه طلّاب الحق أو الباطل، ج) وکذا تمثّل الحق بمنزله سدّ فی وجه أهل الباطل یمنعهم من وصول أهوائهم ومطامعهم غیر المشروعه وتمثّل الباطل بمنزله سدّ أمام أهل الحق یمنعهم من نوایاهم الصحیحه ومطامحهم النبیله.
نقد دلایل ناکارآمدی قاعده عرضه حدیث بر قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱شماره ۱۶
225 - 248
حوزه های تخصصی:
یکی از روش های اعتبار یابی متن احادیث، عرضه آنها به قرآن مجید است. این روند که به «قاعده عرضه حدیث به قرآن» نام برده شده بر دلیل های گوناگون عقلی و نقلی استوار است. معروفترین این دلایل دسته ای از روایاتی به عنوان «اخبار عرض» می باشند. با این وجود، اشکالاتی به درستی این قاعده از سوی جریان ظاهر گرایی عامه و برخی از ظاهر گرایان خاصه، وارد شده است. پژوهش حاضر با استفاده از منابع کتابخانه ای و بهره از روش توصیفی تحلیلی در پی بازخوانی این دلایل، میزان دلالت آنها بر مقصود و پاسخ گویی به آنهاست. در این جستار، اشکالات مخالفان قاعده در چهار رده: رویکردهای معرفت شناختی، اشکالات سندی، اشکالات مبتنی بر ادله نقلی و لازمه های نادرست اجرای قاعده عرضه تقسیم شده اند. در یک ارزیابی کلی، ریشه دلایل معرفتی و محتوایی پیش گفته به آسیب هایی چون فهم یک سویه از پاره ای اخبار، عدم درک استوار از مفهوم مخالفت در محتوای اخبار عرض و نیز یکسان انگاری مفهوم سنّت با حدیث باز می گردد. پاسخ های فراهم آمده به اشکالات پیش گفته نیز بر درک این آسیب ها استوار است. اشکالات سندی نیز به سبب تمرکز بر شمار محدودی از خانواده اخبار عرض رخ نموده اند که با مراجعه به سایر احادیث و حصول تواتر معنوی یا استفاضه پاسخ داده می شوند. نتیجه اینکه هیچ یک از دلایل را نمی توان در جهت خدشه به اخبار عرض به کار برد.
تحلیل خطاهای مترجمان نوآموز در ترجمه احادیث و روایات برمبنای الگوی کریستین نورد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با تمرکز بر ترجمه های گروهی از دانشجویانِ رشته مترجمی زبان عربی، به تحلیل خطاهای پُربسامدِ ایشان در ترجمه احادیث و روایات پرداخته و کوشیده خطاهای ایشان را دسته بندی کرده، دلایل وقوع هر نوع خطا را شناسایی نماید و نحوه اصلاحشان را روشن سازد. روش مطالعه، تحلیلی- توصیفی و برمبنای الگویی است که کریستین نورد برای طبقه بندیِ خطاهای ترجمه ارائه کرده و ضمن آن خطاهای مترجمانِ نوآموز را در چهار نوع خطای «منظورشناختی، فرهنگی، زبان شناختی و مختصّ نوع متن» دسته بندی کرده است. بر مبنای این الگو خطاهای ترجمه آموزان در این مطالعه به ترتیب بسامدِ وقوع عبارت اند از: منظورشناختی (98.3 %)، مختصّ نوع متن (94.3 %)، زبان شناختی (72.5 %) و فرهنگی (55 %). به همین ترتیب، دلیل خطاهای ایشان در هر نوع، ضعف در این محورهاست: «بازسازیِ روابط منطقی میان جمله ها در ترجمه»، «انتقال معنای عناصر مختصّ به گفتمان روایات و احادیث»، «فهم ساخت زبانیِ جمله ها و انتقال معنای دقیق آن ها» و «انتقال دلالت های تعابیر فرهنگی و عناصر فرهنگ محور». اصلاح این خطاها در تدریس، منوط به استفاده از مجموعه ای نظام مند از روایات و احادیث است که براساس انواع خطاها دسته بندی شده باشند تا بتوان در هر دسته با تمرین نمونه های متنوع، مهارت ترجمه آموزان را در حل چالش های ترجمه این متون به طور منظم ارتقاء داد.