فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۱٬۸۵۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
همه اسماء نیکو از آنِ خدای تعالی است. اسماء الهی وسایط فیض حق و منشأ همه کثراتی اند که در زوایای هستی راه یافته است. چگونگی ظهور کثرات اسمائی از هستیِ صرف و محض وجود و تبیین عینیّت صفات با ذات حق از ژرف ترین مسائل عرفانی است. در این نوشتار، پس از اشاره به گونه شناسی اسماء و صفات و تأخّر اسماء الهی از مقام ذات، تفسیری از عینیّت صفات با ذات ارائه شده و راه هایی که عارفان در تحلیل کثرت اسمائی پیموده اند، بیان شده است. تحلیل عقلی از کثرت اسماء، بازگشت کثرت اسماء به علم ذاتی حق، بازگرداندن کثرت اسمائی به متعلقات و آثار اسماء، و تحلیل کثرت اسمائی به کثرت شهودی و سلوکی چهار راهی هستند که عارفان برای تحلیل منشأ کثرت اسماء پیموده اند. در نگاه نویسنده، هر یک از این راه ها در جای خود پاسخی درست به آن پرسش است.
عرفان شیعی و شاخصه های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عرفان وحیانی یا شیعی و اهل بیتی مجموعه معارف انفسی - باطنی است که از نصوص دینی یا از کتاب و سنت بر اساس منطق اجتهادی، کشف و تولید می شود. اینک مسئله اصلی این است که عرفان شیعی چیست؟ ما در این نوشتار برآنیم که وحی قرآنی و بیانی (معارف ثقلینی) ظرفیت تولید عرفان علمی و عملی را در ساحت دانشی – بینشی، روشی - گرایشی و رفتاری - کنشی داراست. این عرفان محصول و برونداد کشف تام محمدی و درحقیقت متکی و متقوم بر کشف تام محمدی است که شاخصه هایی دارد که در مقاله حاضر به چهار شاخصه محوری آن اشاراتی کرده ایم.
«حمل» از دیدگاه آیت الله جوادی آملی با تأکید بر حمل عرفانی ظاهر و مظهر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
حمل یکی از مباحث مهمی است که در تبیین مسائل منطقی، فلسفی و عرفانی کاربرد فراوانی دارد. این مبحث در طول زمان دچار دگرگونی های بسیاری شده است. این مقاله دیدگاه آیت الله جوادی آملی را دراین باره تبیین، آن را با دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی مقایسه می کند و نوآوری هایش را برمی شمرد. یکی از نوآوری ها این است که حمل ظاهر و مظهر، قسم مستقلی از اقسام حمل است که در تبیین منطق عرفان باید از آن استفاده کرد. تبیین آیت الله جوادی آملی از حمل ظاهر و مظهر در قاعده بسیط الحقیقه، با تبیین ملاصدرا تفاوت دارد. این تفاوت از تفاوت در مبانی این دو فیلسوف در تبیین حقیقت وجود رابط، تقریر وحدت شخصی وجود و تبیین حقیقت مظاهر نشأت می گیرد.
تبیین انسان شناختی حقیقت قلبیه و لطیفة قلبیه از نگاه عرفان اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
با توجه به آن که قلب موضوع انسان شناختی علم سلوک است؛ دریافت چیستی آن در شناخت علم سلوک حائز اهمیت است. ارباب سلوک و شهود از یک طرف آن را حقیقت انسانیه می خوانند و بر آن حقیقت قلبیه می نامند که همان صورت کمالی ممتدی که دارای احدیت جمعی برزخی تقلبی است و جامع حقایق کونیه و قابل تجلیات الهیه است، برای آن احکام، مراتب، وجوه، مقامات و اطوار و لطائف بیان می دارند و از دیگر سو آن را لطیفه قلبیه می خوانند و در رده لطائف هفت گانه یا هشت گانه حقیقت انسانیه برمی شمارند و آن را به قوه شهودی تفصیلی و لطیفه تقلبی تعریف می کنند و برای آن خصایص و فصول متمایز از دیگر لطائف بیان می دارند. بنابراین حقیقت قلبیه به تمام حقیقت انسانیه اشاره دارد و در موضوع علم سلوک اخذ می شود و لطیفه قلبیه به یکی از مراتب حقیقت انسانیه اشاره دارد که برخی از منازل سلوک در آن استقرار دارند.
اختلافات شمس با مولوی در آراء، اندیشه ها و داوری ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شمس تبریزی با جلال الدین مولوی علیرغم شباهت ها و اشتراکات فکری و عقیدتی مشهور و مورد انتظاری که دارند و علیرغم تأثیر و تأثر فراوان از یکدیگر، در موارد و مباحث متعددی نیز با یکدیگر اختلاف نظر و یا اختلاف عقیده دارند که گاه آشکار و گاه کمی پوشیده اما قابل کشف و استنباط و بیان است.
در مقاله حاضر کوشش شده تا با روش مقایسه ای، برخی از این نوع اختلاف نظرها از آثار و اقوالشان استخراج و معرفی گردد و موارد لازم آن، جهت شناخت بیشتر از این دو شخصیت بزرگ عرفان عاشقانه، مورد بحث و تحلیل قرار گیرد. برای روشمندی بیشتر، مباحث تحت سه عنوان دسته بندی شده تا تفاوت یا اختلاف فکری آن دو، در جنبه های مختلف آرا و اندیشه ها و تأویلات و داوری ها تشریح یا تبیین شود.
دستاورد مشخص مقاله آن است که شمس با مولوی، دستِ کم از حیث اندیشه ها(در سه موضوع)، تأویل و تفسیر آیات و روایات(در پنج مورد)، و نیز داوری هایشان درباره پیامبران و عارفان(درباره سه پیامبر و هفت عارف) اختلاف و یا تفاوت نظر دارند که این موارد و موارد مشابه، همواره باید در مطالعات تطبیقی در دو حوزه مولوی پژوهی و شمس پژوهی، مورد توجه و بررسی محققان قرار گیرد.
نقش نگاه هستی شناختی ابن عربی در تبیین چیستی و هستی وحی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
چیستی و هستی وحی در قلمرو اسلامی از مسائل غامضی است که علما و اندیشمندان برای تبیین و تحلیل آن نظریات گوناگونی ارائه کرده اند. در این میان، تبیین ابن عربی از وحی جایگاه ویژه ای دارد و مورد توجه سایر اندیشمندان قرار گرفته است. در این مقاله، ابتدا، برخی مباحث پیرامونی وحی از جمله مفهوم شناسی وحی، ضرورت وحی، مراتب وحی، رابطه وحی و مکاشفه بررسی شده است و، سپس، از آنجایی که تحلیل ابن عربی از کیفیت نزول وحی با نگاه هستی شناسانه او گره خورده است، با مبنا قرار دادن این نگاه خاص، توضیح مختصری در این باره ارائه شده است. آنگاه، با ارائه چهار ویژگی اساسی وحی که از همان نگاه هستی شناختی محی الدین اخذ شده به تحلیل و تبیین کیفیت نزول وحی و حقیقت آن از دیدگاه ابن عربی پرداخته شده است.
تبیین های وحدت وجود و نقد و بررسی آنها براساس دیدگاه آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
ادعای عرفان آن است که وجود یکی بیشتر نیست و آن وجود، همان واجب است. برای برهانی کردن این ادعا (توحید وجود) تلاش هایی کرده اند؛ برای مثال، ابوحامد ترکه، صائن الدین ترکه و قیصری. مسئله این است که بنابر دیدگاه آیت الله جوادی، چه اشکالاتی بر این براهین وارد است و آیا به نظر ایشان راهی برای اثبات این ادعا وجود دارد. در این مقاله، براهینِ اثبات وحدت وجود را بررسی می کنیم، براساس دیدگاه آیت الله جوادی آملی اشکالات این براهین را توضیح می دهیم و در پایان، راه ِحل ایشان را تبیین می کنیم. ایشان معتقد است راهِ چاره همان برهان صدیقین علامه طباطبایی است که با افزودن مطلبی در نامتناهی بودن واجب ادعای وحدت وجود اثبات می شود.
تجلى آیات و احادیث در شعر امام خمینى(ره)
حوزه های تخصصی:
بخش عظیمى از معارف و علوم اسلامى، جویبارهایى از بحر بیکران قرآن مجیدند. عرفان اسلامى هم که هدفش فهم باطن قرآن است، یکى از این جویبارهاست که در سایه ى آیات این کتاب آسمانى بالیده است. امام خمینى(ره) که یکى از شاگردان حقیقى مکتب عرفان اسلامى و قرآن مجید است در دیوان شعر خود بارها به انعکاس مفاهیم این بحر بیکران عرفان اسلامى یعنى قرآن مجید دست یازیده است، با مطالعه و تأملى در شعر امام خمینى(ره) به وضوح این تأثیرپذیرى از کلام الهى مشهود است. در این مقاله بر آنیم که ضمن بیان مضامین شعرى دیوان امام خمینى(ره) به تأثیر پذیرى آن حضرت از آیات و روایات در قالب تضمین، تلمیح و تحلیل و... با آوردن شاهد مثال بر این امر صحه بگذاریم.
تحلیل عرفانی مسئله لقاءالله از دیدگاه تفسیر بیان السعاده
حوزه های تخصصی:
مفهوم لقاءالله در قرآن دارای گونه های کاربردی متعددی است. اصلی ترین معانی آن در دیدگاه های مفسران عبارتند از: 1. شهود باطنی و دیدار خدا 2. مرگ 3. ملاقات ثواب و عقاب. نظریات کلامی_عرفانی ای نظیر تنزیه صرف، نظریه جمع بین تنزیه و تشبیه، نظریات حوزه تجلی و ظهور ذات و اسما و صفات الهی از اصلی ترین نظریات تأثیر گذار در آراء تفسیری است. این مقاله ضمن مرور اجمالی بر این آراء و مبانی به شرح دیدگاه های تفسیر بیان السعاده پرداخته است و ضمن بیان معنای عرفانی لقاءالله و شرایط رسیدن به این مقام با استقراء و تدبر در آیات مربوط بدان زمینه ها پیامدهای تکذیب لقاءالله یا تصدیق آن را به تفکیک بیان نموده است.
چیستی عشق الاهی و کارکرد آن در قوس صعود و نزول از دیدگاه ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عشق از دیدگاه ابن عربی، عارف بزرگ اسلامی، از اسرار الاهی است و همچنان که قلم تاب نوشتن از عشق را ندارد، حد و تعریف منطقی هم قادر به تحلیل چیستی عشق نیستند. هرکس عشق را تعریف کند در واقع آن را نشناخته است. کسی می تواند عشق را بیابد که جرعه ای از این جام نوشیده باشد. نزد ابن عربی مقام عشق بس شریف است، چرا که اصل و اساس هستی و انگیزه ی تجلیات جمال مطلق و گوهر هستی انسان، کامل ترین آینه دار جمال ربوبی، جز عشق نیست. پرده ی مستوری پری روی عالم را عشق کنار زد و او خود را در قالب تجلیات به نمایش گذاشت و از آن جا که از جمیل جز جمال نخیزد، کل هستی معشوق ذات حق است. اول عاشق خود اوست و از سویی معشوق حقیقی نیز جز او نیست و همگان به جذبه ی عشق به سوی او روان اند. در این مقاله، برآنیم که به تفصیل این مطالب بپردازیم.
جلوه هایی از ارادت غزالی به ائمه اطهار(ع) با استناد به کیمیای سعادت
حوزه های تخصصی:
سخنان و اندیشه های گهربار پیامبر مکرم اسلام(ع) و امامان معصوم(ع) هماره منبع و سرچشمه فیضی برای نویسندگان و محققان بوده است زیرا معتقدند که آبشخور گفتار پیامبر و ائمه اطهار از وحی و قرآن نشأت می گیرد و تفکر و اندیشه والای آن بزرگواران چه در زمان حیات و چه بعد از حیات آن ها راهگشای همیشه طالبان معرفت و تشنگان حقیقت بوده است؛ و این پیروی از عقاید متعالی آنان، منحصر به شیعیان نیست بلکه پیروان پاک نهاد اهل سنت نیز از دل و جان گوش به سخنان آن بزرگواران نهاده اند و در آثار قلمی و مکتوب از آن سرچشمه های فیض بهره مند شده اند و با تأسی از افکار آنان برای اشاعه افکار متعالی اسلام و پیشرفت پیروان اسلام کوشش کرده اند. مقاله زیر درصدد است جلوه هایی از ارادت ابوحامد غزالی توسی، یکی از شخصیت های معروف اهل سنت را با تکیه بر یکی از آثار مهم او به اهل بیت(ع) به خصوص امام رضا(ع) نشان دهد.
مقایسه ضرورت نبوت از منظر فلسفه و عرفان با تأکید بر آرای ابن سینا و امام خمینی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی ضرورت بعثت پیامبران
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه امام خمینی
تاکنون مسئله ضرورت نبوت با رهیافت های گوناگونی، ازجمله حدیثی، کلامی، فقهی و فلسفی تبیین و ارزیابی شده است. پژوهش پیش رو به ضرورت نبوت از منظر فلسفه و عرفان می پردازد. فلاسفة مسلمان در ظاهر با نگاهی این سویی و زمینی، به ویژه در مبحث علم النفس، با نگاه به مراتب حسی، خیالی و وهمی و همچنین مراتب عقل عملی و نظری و قوه قدسی ای که برای عقل بالمستفاد حاصل می شود، به تبیین این حقیقت پرداخته اند و از راه حکمت واجب، ضرورت آفرینش، ازجمله انسان و درنتیجه ارسال نبی را برای هدایت او و اصلاح جامعه و اداره امور انسان ها اثبات کرده اند؛ اما عرفا با نگاهی آسمانی، نبودِ انسان کامل را در میان مخلوقات الهی، نقص خلقت تلقی می نمایند. در پژوهش پیش رو، این مسئله براساس متون و منابع اصیل این دو حوزه و با تأکید بر آرای ابن سینا (نماینده فلاسفه) و امام خمینی (نماینده عرفان) تبیین و ارزیابی شده است.
روش های تفسیر روایات عرفانی و اخلاقی مشکل (بر اساس استقرای تِماتیک روش و رهاورد سرّالاسراء)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مهم در مباحث عرفان و اخلاق ماثور، تفسیر روایات مشکل است. کتاب سرّالاسراء، تالیف حجت الحق مرحوم آیت الله سعادت پرور، از متون ارزشمند معاصر در حوزه ی عرفان و اخلاق ماثور است. ایشان در ذیل هر بحث عرفانی و اخلاقی به گرد آوری آیات و روایات آن بحث و تدوین خانواده حدیث در آن موضوع پرداخته است و مجموعه ای ارزشمند در فقه الحدیث روایات از جمله تفسیر روایات عرفانی و اخلاقی مشکل، ارائه نموده است. این تحقیق در پی آن است که با روش استقرائی تحلیل تِماتیک، شیوه ی مولف در تحلیل روایات عرفانی و اخلاقی مشکل را بررسی کند تا به الگوها (تِم ها)ی موجود در روش مولف در تفسیر احادیث عرفانی و اخلاقی مشکل دست پیدا کند. تحقیق حاضر توانسته است با استخراج این الگوها، اهمیت تشکیل خانواده احادیث و اغراض خاص آن در تحلیل روایات عرفانی و اخلاقی، و نیز مراجعه ی مستمر به قرآن و ادعیه و رویکرد توحیدی در تفسیر روایات عرفانی و اخلاقی در درک محتوایی این دست احادیث را به عنوان الگوها و روش های ایشان در تفسیر روایات عرفانی و اخلاقی مشکل اثبات کند. تدوین مجموعه ای از روایات عرفانی و اخلاقی مشکل و بازتولید تفسیر و تحلیل آنها در قالب الگوهای مشخص، از دستاوردهای ضمنی این تحقیق محسوب می شود.
بازشناسى عرفان حقیقى از عرفان هاى کاذب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به تبیین عرفان حقیقى از عرفان هاى کاذب مى پردازد. از دیدگاه اهل بیت علیهم السلام، «عارف باللّه» کسى است که به عالى ترین مقام معرفت بشر که دستیابى به آن براى ایشان ممکن است، نایل آید. همواره در طول تاریخ از عرفان تحریف هایى صورت گرفته و آن را با شاعر یکسان پنداشته اند؛ زیرا عرفا و شعرا مفاهیم معنوى و عرفانى را در قالب مفاهیم تخیلى و شعرى بیان مى کنند. این برداشتى عامیانه و نادرست است. در قرآن نیز گاهى اوقات تعابیر استعارى، کنایى و تخیلى به کار رفته اند. ازاین رو، عرفان هرگز به معناى داشتن مهارت در ارائه مفاهیم معنوى در قالب شعر و یا به صورت کنایه، استعارى و تخیلى نیست. عارف باللّه کسى است که افزون بر شناخت ذهنى خدا و اسماء و صفات او، عمیقا نیز خداوند و صفات او را باور داشته باشد. این عرفان، نشانه کامل انسان و شیعه واقعى و روح تشیع است و در پرتو تجلى نور الهى در قلب مؤمن حاصل مى شود.
معرفت شهودی به حق تعالی در عرفان وحیانی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن زمستان ۱۳۹۴ شماره ۶۴
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات معرفت شناسی عرفان
پرسش گری و امر مقدس در منظومة فکری مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله رابطه و نسبت پرسش گری با امر مقدس در منظومه ی فکری مولوی به شیوه ی تحلیلی بررسی می شود. در آغاز جهان نگری مولانا در رویکردی کلی در باب خاستگاه، جایگاه، حدود، توانایی و ویژگی های ترازهای معرفتی، و سپس جایگاه علوم، فنون، هنرهای بشری و شیوه های فلسفی و منطقی، و لزوم به کارگیری و سودمندی موضوعات یاد شده نه تنها در زندگی دنیوی، حتی گاهی به عنوان وسیله ای برای رستگاری آن جهانی بررسی می شود؛ هرچند مولوی در هرحال امتیاز غیرقابل انکاری برای بینش و شهود عرفانی برآمده از خاستگاه وحیانی قایل است.
در قلمروی امر مقدس مولوی ضمن اشاره به آسیب ها و زیان های به کار گیری دانش های بشری در این ساحت، و لزوم سنخیت و مناسبت میان ابزار و موضوع مورد مطالعه ، به ناتوانی و ناکارآمدی پرسش گری در قلمروی امر مقدس و لزوم صبر و سکوت در ساحت قدسی و وحیانی انسان کامل (عقل کل) و قرآن کریم تأکید می ورزد که این دو نزد مولوی واسطه ای میان انسان و خدا و متصل به خاستگاه الهی قلمداد می شوند و از امتیاز مصونیت از خطا و اشتباه برخوردارند
دین و عرفان اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
برخی صاحب نظران، با تمسک به دلایلی، عرفان اسلامی را در بخشی از آموزه های معرفتی، شیوه های سلوکی، روش فهم متن دینی و حتی در خاستگاه همسو با دین اسلام نمی دانند. اما عارفان در مباحث معرفتی هم اصل شهود – به عنوان روش عرفان - را مورد تأیید دین می دانند و هم آموزه های معرفتی خود - همچون توحید، انسان کامل و معاد - را موافق با شریعت اسلام می یابند. و در بُعد عملی از یک سو جایگاه اصل سلوک در دین را تثبیت می کنند و از سوی دیگر، معیار شیوه سلوکی را نیز عدم مخالفت با شریعت معرفی می کنند. و در روش فهم متن دینی، مبتنی بر ذومراتب بودن متن وحیانی قرآن، فهم معانی باطنی قرآن را بدون توجه به ظاهر امکان پذیر نمی دانند. و در بحث خاستگاه صرف شباهت برخی آموزه ها و شیوه های عملی عرفان اسلامی با مکاتب دیگر را دلیل عدم اصالت عرفان اسلامی نمی شمارند.
ریاضت و حدود مشروع آن در احتجاجات معصومین (ع) با متصوفه زمانشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره اهل بیت(ع)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات تاریخ تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
ریاضت، گرچه در تداعی ذهنی اکثر افراد، اعمال شاق صوفیان و مرتاضان است، در شکل صحیح آن، لایه زیرین شریعت و شیوه دیرین طریقت و تنها راه خروج از منزل نفسانی و عروج به مقام ربانی است.
تفاوت رهبانیت و تصوف جاهلانه با ریاضت مطلوب دین، در اصل لزوم ریاضت نیست، بلکه در انگیزه ها و ابعاد ریاضت است. پیام «رهبانیة امتی الجهاد»، خروج از ریاضت انحرافی و ورود در ریاضت مطلوب است نه خروج کلی از ریاضت. اجتماعی و جهانی بودن اسلام، ریاضت را از ابعاد فردی و کوته بینانه به ابعاد اجتماعی و متعالی ارتقا می دهد؛ بنابراین گرچه از صدمات بدنی می کاهد، ضربات سهمگین تری بر بت نفس وارد می آورد.
این نوشتار با استفاده از احتجاجات ائمه معصومین (ع) در مقابل برخی صوفی منشان، سعی در ارائه شاخص های ریاضت مطلوب از منظر دین دارد.
روش شناسی ابن عربی در فهم و بیان آرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علی رغم عظمت شخصیت ابن عربی، درباره روش شناسی وی پژوهش های اندکی انجام شده است که این امر، ضرورت چنین تحقیقی را ایجاب می کند؛ مقاله حاضر، این موضوع را در دو قلمرو روش شناسیِ فهم حقایق و روش شناسیِ بیان آرا، مورد بحث قرار داده و با مراجعه به مهم ترین آثار ابن عربی، و به کارگیری روش تحلیل عقلی و تفسیری، نخست درباره این نکته که ابن عربی در کسب حقایق چگونه عمل کرد ه است ، و سپس درباره روش بیان او بحث می کند. این مقاله از یک سو نشان می دهد که ابن عربی در فهم حقایق، روش های عقلی، نقلی، به کارگیری حواس پنجگانه و الهام را ابزارهای شناخت می داند؛ اما روش مکاشفه را بیش از همه ارج می نهد. از سوی دیگر با نشان دادن این که ابن عربی تحت تأثیر مکاتب فکری معاصر و پیش از خود، در بیان آرا و اندیشه هایش از روش های توصیفیِ مشاهدتی یا روش های نقلی، تاریخی و تبیین های الاهیاتی و درون دینی، به کارگیری روش های لغوی، مجاز و کنایه، رمز و راز، ایما و اشاره و استفاده از تأویل و... نیز بهره می بَرد.
نشانه شناسی غزلی از مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مولانا جلال الدّین محمّد بلخی(604 – 672ق) از شاعران و عارفان بزرگ ایرانی است. درک مفاهیم غزلیّات مولوی برای کسانی که آشنایی کمتری با ذهن و زبان او دارند، دشوار است. وجود اصطلاحات عرفانی، وسعت اطّلاع او از دانش های گوناگون شرعی، مسائل ادبی و فرهنگ عمومی اسلامی از دلایل این امر شمرده می شوند. علی رغم روند رو به رشد مولوی پژوهی در چند دهه اخیر و تلاش های ارزنده مولوی پژوهان هنوز نکات درخور تأمّل بسیاری در تفسیر برخی از غزلیّات این سراینده توانمند به چشم می خورد و جای پژوهش های بایسته بسیاری در این عرصه خالی است. بررسی انواع نشانه ها(رمزگان ها) در غزلیّات شمس از مواردی است که کمتر بدان پرداخته شده است. پژوهش حاضر با عنوان «نشانه شناسی غزلی از مولانا» به واکاوی نشانه های عرفانی و ادبی در یکی از غزل های مولانا به مطلع:
ای رستخیز ناگهان، وی رحمت بی منتها
ای آتشی افروخته در بیشه اندیشه ها
پرداخته و رابطه میان دالّ ها و مدلول ها(دلالت) را نشان داده است:
پژوهش حاضر از نوع توصیفی– تحلیلی است و داده ها با استفاده از شیوه تحلیل محتوا به روش کتابخانه ای و سندکاوی و بر اساس دانش نشانه شناسی بررسی و تجزیه و تحلیل شده است. وجود واژه های «آتش، جان، حاجب، خامش، خورشید، رحمت، رنگ، زندان، ساقی، سکر، طالب، عقل، علم، کین، مست و مفتاح» به عنوان نشانه های عرفانی و «قافیه میانی»، «مجاز و اغراق»، «زنجیره های باهم آیی»، «غلبه وجه تفسیری»، «بهره گیری هنرمندانه از بحور عروضی» و «غنای موسیقی کناری» به عنوان بخشی از نشانه های ادبی در این غزل از یافته های این مقاله است.