فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۵۳۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
با توجه به نقض حقوق زنان از گذشته تا به امروز این پژوهش قصد دارد تاریخچه و موارد نقض حقوق زنان مانند نگاه جنسی به زن، ممنوعیت حجاب و خشونت علیه زنان و... را در کشورهای غربی بررسی کند و در این راستا تحلیلی از جایگاه زن در کشورهای اروپایی و آمریکا ارائه دهد.
پدیدارشناسی تجربه گناهان جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی نوشتار حاضر درک معانی نهفته در تجارب گناه جنسی و نحوه ساخته شدن اجتماعی این معانی است. نتایج تحلیل پدیدارشناختی تجربه گناه جنسی در بین هفت مشارکت کننده زن (ایرانی/ شیعه مذهب) که با جنس مخالف خود روابط جنسی خارج از پیمان ازدواج داشته اند نشان داد که اولاً تجربه گناه جنسی, که ابتدا از یک آشنایی و گفت وگوی ساده با جنس مخالف شروع می شود, در فاصله کوتاهی به معاشقه و همبستری می انجامد. ثانیاً قبل از انجام گناه و در اولین بار تجربه گناه جنسی، حس مقاومت در برابر گناه، ترس از گناه و سخت بودن انجام گناه تجربه می شود. ثالثاً درحین انجام گناه, خشنودی اولیه ای در فرد ایجاد می شود که احساس گناه این لذت ها را به احساس عذاب آوری تبدیل می کند. حس خجالت، ناراحتی و ترس (ترس از عقوبت خداوند و فاش شدن گناه) ازجمله احساسات حین گناه هستند. پس از انجام گناه نیز، بازاندیشی و تردید درباب عمل گناه و به دنبال آن فشارهای درونی و پشیمانی ظاهر می شود. این فشارها خود را به صورت احساسات غریب و ناخوشایند، ناراحتی، خیانت، تحقیرشدگی، پشیمانی و عذاب وجدان نشان می دهد که عذاب وجدان شایع ترین آنهاست و این عذاب وجدان پس از گناه سبب می شود که اغلب افراد برای کاهش این فشار به توبه، انابه و توجیه خود رو آورند. صیغه خواندن، ابراز قصد ازدواج و امید به بخشش خدا از جمله توجیهات مشترک افراد پس از انجام گناه جنسی است. درنهایت نیز تکرار گناهان جنسی موجب کاهش احساس گناه، عادی شدن گناه، لذت بخش ترشدن گناه و درنهایت تغییر باورها و ارزش های جنسی اولیه در فرد می شود.
بررسی عوارض و تبعات اعتیاد همسر از طریق مقایسه زنان عادی و زنان دارای همسر معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره دوازدهم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی عوارض و تبعات زندگی با همسران معتاد در زنان بود. در این پژوهش مقطعی (علی – مقایسه ای) 200 زن دارای همسر معتاد و 200 زن دارای همسر سالم مطالعه شدند. زنان همسر دارای معتاد در میان سه گروه از زنان دارای همسرِ (زنانی که همسر معتاد آن ها به مراکز درمانی مراجعه می کردند و زنانی که همسر معتاد آن ها در زندان بود، به روش تصادفی و زنان دارای همسر معتاد خیابانی به روش گلوله برفی با پرسش از دو گروه مذکور ) انتخاب شدند. زنان دارای همسر سالم نیز به صورت تصادفی از ساکنان همان مناطقی برگزیده شدند که گروه زنان دارای همسر معتاد انتخاب شده بودند و با درنظر گرفتن همتا بودن آن ها از نظر منطقه محل سکونت، سطح تحصیلات و سن، پرسشنامه در میان آن ها اجرا شد تا حجم نمونه تکمیل شود. نمونه گیری از چک لیست حاوی ویژگی های دموگرافیک و صفات بارز در زنان، پرسشنامه اضطراب و افسردگی (HADS) و پرسشنامه عزّت نفس روزنبرگ در کلیه شرکت کنندگان ثبت شد. نتایج نشان داد که زنان دارای همسر معتاد و گروه شاهد از لحاظ متراژ منزل مسکونی ، بعد خانوار ، متراژ منزل مسکونی پدری فرد ، سطح درآمد خانواده و وضعیت مالکیت منزل مسکونی تفاوت معنادار دارند. زنان دارای همسر معتاد نمرات بالاتری در مقیاس های مربوط به اضطراب، افسردگی و اختلال کلی روانی و نمرات پایین تری در مقیاس مربوط به عزّت نفس نسبت به زنان دارای همسر سالم کسب کردند. همچنین آن ها مشکلات و مسائل رفتاری بیش تری ازجمله مصرف مواد، ارتباط جنسی با فردی غیر از همسر، درگیری عاطفی با مردی غیر از همسر، تجربه خشونت فیزیکی از سوی همسر، افکار خودکشی و اقدام به خودکشی نسبت به گروه شاهد را گزارش کردند. زنان دارای همسر معتاد نسبت به زنان دارای همسر سالم با مشکلات و مسائل رفتاری بیش تری مواجه هستند، پیشنهاد می شود سیاستگذاران در خصوص تدوین برنامه هایی با رویکرد پیشگیری ویژه زنان دارای همسر معتاد اهتمام ورزند.
بررسی اثر بخشی رویکرد پذیرش و تعهد (ACT) بر بخشش و سازگاری زناشویی زنان آسیب دیده از خیانت همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف تبیین اثر بخشی رویکرد پذیرش و تعهد بر بخشش و سازگاری زناشویی زنان آسیب دیده از خیانت همسر انجام پذیرفت. طرح تحقیق در این پژوهش، طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. از پرسشنامه بخشش ری و پرسشنامه سازگاری زناشویی اسپاینرجهت گردآوری داده ها استفاده گردید.جامعه آماری پژوهش زنان خیانت دیده مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر شیراز در سه ماهه سوم سال 92 بودند. نمونه گیری در این تحقیق به روش هدفمند بوده است و نمونه های بالینی از بین مراجعین به 5 مرکز مشاوره شیراز که به دلیل خیانت، مراجعه کرده و داوطلب شرکت در پژوهش بودند30 نفر به طور تصادفی انتخاب و سپس به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین گردیدند. برنامه درمانی بر مبنای رویکرد پذیرش و تعهد در طی10 جلسه و هر جلسه به مدت 90 دقیقه به صورت مشاوره گروهی انجام شد. و پس آزمون 6 ماه بعد نیز بر روی آزمودنی ها اجرا گردید. نتایج نشان دهنده تاثیر رویکرد پذیرش و تعهد بر بخشش بامیزان تاثیر 72/0 بود. بین میانگین نمرات پس آزمون سازگاری زناشویی زنان گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری با میزان تاثیر 77/0 وجود داشت. تحلیل کوواریانس تاثیر اثر را در بعد رضایت زناشویی 58/9، در بعد همبستگی دو نفری 65/24، در بعد توافق دو نفری 60/87 و در در بعد ابراز محبت 62/9 در سطح (005/0>P) معنادارنشان داد. هم چنین نتایج پژوهش نشان داد که اثرات درمانی این رویکرد در پیگیری نیز همچنان حفظ شده بود.
بررسی عوامل اجتماعی- خانوادگی مؤثر بر فرار دختران از منزل در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرار از منزل، از جمله رفتارهای ناسازگارانه ای است که از کودکان و نوجوانان سر می زند و با توجه به پیامدهای سوء آن، یکی از آسیب های خانوادگی و اجتماعی جامعه شناخته می شود. آسیبی که می تواند بهداشت روانی فرد و جامعه را تحت تاثیر قرار دهد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی دختران فراری و دختران عادی از نظر متغیرهای اجتماعی خانوادگی انجام شد. مطالعه ی حاضر با روش مورد- شاهدی انجام شد. بدین منظور 30 نفر از دختران فراری در مرکز خدمات اورژانس اجتماعی یزد، که تمام شماری شدند و 30 نفر از دختران عادی که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند، مورد مقایسه قرار گرفتند. با توجه به یافته های این پژوهش، پیشنهاد می شود خانواده ها به آسیب پذیری دختران نوجوان توجه داشته باشند و جامعه نیز آگاهی خود را نسبت به نیازهای روحی و عاطفی دختران بالا ببرد.
نقش ابعاد سبک زندگی زوجی در پیش بینی سازگاری زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله متغیرهای مهم در مطالعات خانواده، سازگاری زناشویی است. هدف از این پژوهش بررسی رابطه سبک زندگی زوجی اسلامی با سازگاری زناشویی زوجین بود. نمونه تحقیق150 نفر از والدین دانشجویان دانشگاه اصفهان بودند که با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه سبک زندگی زوجین با رویکرد اسلامی و فرم کوتاه پرسشنامه سازگاری زناشویی اسپانیر بود. داده ها با روش های آمار توصیفی و استنباطی (همبستگی، رگرسیون، آزمون تی و معادلات ساختاری) و با استفاده از نرم افزارهای AmosوSPSS تحلیل شد. نتایج مدل معادلات ساختاری نشان داد که سبک زندگی زوجی اسلامی بر سازگاری زناشویی تاثیر معنادار دارد. هم چنین طبق نتایج مدل رگرسیون از بین ابعاد سبک زندگی، بعد ساختاری و بعد رفتاری، سازگاری زناشویی را به طور معناداری پیش بینی کردند. هم چنین بین ابعاد سبک زندگی با رویکرد اسلامی و سازگاری زناشویی همبستگی مثبت و معناداری وجود داشت. بنابراین چنانچه زن و شوهر تلاش کنند سبک زندگی خود را به سوی اسلامی تر شدن سوق دهند سازگاری زوجی آنها ارتقا خواهد یافت.
بررسی ارتباط میزان تقید مردان به باورهای دینی و خشونت علیه زنان در شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی ارتباط میزان تقید مردان به باورهای دینی و ویژگیهای جمعیت شناختی با میزان خشونت علیه زنان در شهر یاسوج پرداخته است. روش پژوهش، پیمایشی، جامعه آماری پژوهش را تمام زنان متأهل 54 15 ساله شهر یاسوج تشکیل داده است که در زمان پژوهش حداقل یک سال از ازدواج آنها گذشته باشد. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه و با شیوه نمونه گیری چند مرحله ای طبقه بندی شده تصادفی از یک نمونه 400 نفری از جامعه آماری به دست آمده است. نتایج پژوهش نشان داد که بین مدت زمان ازدواج زوجین با میزان خشونت شوهران علیه زنان رابطه ای معنادار نیست، اما از سویی دیگر، بین تعداد فرزندان و میزان تقید شوهر به باورهای دینی با میزان خشونت شوهران علیه زنان رابطه معنادار هست. نتیجه گیری اساسی پژوهش این است که با افزایش میزان تقید شوهر به باورهای دینی از میزان خشونت علیه زنان کاسته می شود.
بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر پدیده مزاحمت جنسی زنان در شهر اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف کلی این مطالعه، فراهم آوردن توصیفی همه جانبه از وضعیت مزاحمت جنسی (از نوع مزاحمت خیابانی) زنان و هم چنین بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر آن در شهر اصفهان است. جامعه آماری تحقیق را شهروندان 15 سال به بالای شهر اصفهان تشکیل می دهند. حجم نمونه، 400 نفر اتخاذ شد. پژوهش حاضر از جهت دستیابی به اطلاعات، پیمایشی است و برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز از روش پرس و جو در قالب پرسشنامه ای با سؤالات باز/ بسته و طیف های گوناگون استفاده شده است. آزمون فرضیه ها حاکی از آنست که بین وضعیت ظاهری زنان و مزاحمت جنسی رابطه معناداری وجود دارد، بین گرایش مذهبی و مزاحمت جنسی در مردان رابطه معناداری وجود ندارد، اما این رابطه در زنان معنادار و معکوس است. در مردان با افزایش شرکت در جلسات اجتماعی، مزاحمت جنسی کاهش می یابد و در زنان با افزایش حضور پلیس در سطح شهر، مزاحمت جنسی کاهش می یابد.
چگونگی آزار جنسی زنان در محیطکار: به کارگیری روششناسی کیفی نظریه داده بنیاد برای بررسی احساس ناامنی زنان در محیطکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه احساس ناامنی زنان در محیط کار با استفاده از رهیافت کیفی (تفسیرگرایی اجتماعی) هدف پژوهش حاضر میباشد، در این راستا با20 نفراز زنان شاغل شهر اصفهان مصاحبه شد. روششناسی پژوهش حاضر روششناسی کیفی است و از تکنیک مصاحبه عمیق و نیمساخت یافته، مشاهده، مشاهده مشارکتی و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از نظریه دادهبنیاد استفاده گردید. این روش شامل پنج رویه است و در آخر با استفاده از مقولههای حاصل از سه مرحله کدبندی (باز، محوری و گزینشی) به یک نظریه و یا الگوی پارادایمی دست یافته میشود. یافتههای به دست آمده در قالب شرایط علی، استراتژیها و پیامدها شامل محیطکار، سبک زندگی، شگردهای مواجهه و فرسایش روانی و شغلی است. محیط کار و سبک زندگی (تجلی رفتاری جنسیت زده و نمای ظاهری) باورها و کلیشههای جنسیتی، قدرت نامتوازن از شرایط علی مهم و اثرگذار در به وجود آوردن مسأله ناامنی زنان در محیط کار می باشد.
بررسی نقش نگرش به عشق در پیش بینی طلاق عاطفیِ زنان و مردان متأهل شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره دوازدهم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی نگرش به عشق در پیش بینی طلاق عاطفی زنان و مردان متأهل شهر قزوین انجام شد.روش پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی بود. نمونه 200 نفر از زنان و مردان متأهلی بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس از مناطق مختلف شهر قزوین از میان افرادی انتخاب شدند که تقریباً پنج سال از ازدواج آنهاگذشته بود. برای گردآوری اطلاعات از فرم کوتاه مقیاس نگرش به عشق(LAS) هندریک و هندریک با ضریب آلفای (82/0) و مقیاس طلاق عاطفی گاتمن با ضریب آلفای(93/0) استفاده شد. نتایج حاصل از همبستگی پیرسون و تجزیه و تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که بین طلاق عاطفی و انواع نگرش به عشق(شهوانی، دوستانه و نوع دوستانه) رابطه معناداری وجود دارد. یافته دیگر اینکه نگرش های عشقی شهوانی، بازی گونه و دوستانه به ترتیب به میزان 30%، 32% و 33% در سطح معناداری (01/0 p≤) قابلیت پیش بینی طلاق عاطفی را دارند. کیفیّت نگرش همسران به مقوله عشق، به عنوان متغییر پیش بینی کننده رضایت یا عدم رضایت زناشویی، نقش مهمی در فرایند زندگی مشترک ایفا می کند. لذا توجه درمان گران خانواده به نگرش های عشقی همسران، می تواند شرایط تثبیت زناشویی موفق را در آینده زندگی مشترک آن ها فراهم کند.
تأثیر دین داری در گرایش دختران به فرار از منزل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرار از خانه از جمله رفتارهای ناسازگارانه ای است که از کودکان و نوجوانان سر می زند. بیشتر تحقیقات جامعه شناختی در این زمینه پیرامون مسائل خانوادگی بوده و از نقش دین داری و اعتقادات دینی که از اهمیت فراوانی برخوردار است، غفلت شده است. در پژوهش پیش رو، کوشش بر آن است تا با کمک اطلاعات تجربی به دست آمده از تحقیق و چهارچوب نظری مبتنی بر نظریه پیوند اجتماعیِ هیرشی، که دارای چهار بعدِ پیوستگی دینی، التزام دینی، مشارکت دینی، و باور دینی است به تبیین تأثیر دین داری در گرایش به فرار از منزل پرداخته شود. روش پژوهش پیمایشی است و اطلاعات حاصل براساس ابزار پرسش نامه خوداجرا گردآوری شده است. جمعیت تحقیق مورد مطالعه همه دانش آموزان دبیرستانی بابلسر، در سال تحصیلی 91 - 92، بوده که تعداد کل آن ها 1597 نفر است. از این تعداد، 370 نفر براساس نمونه گیری طبقه ای چندمرحله ایِ تصادفیِ متناسب مطالعه شدند و داده ها با استفاده از نرم افزار Spss و Lisrel تحلیل شد. نتایج داده ها حاکی از این است که از بین ابعاد دین داری بیشترین تأثیر متعلق در باور دینی و بعد از آن مشارکت دینی بوده است و دو بعد دیگر، یعنی پیوستگی دینی و التزام دینی، معنادار نبوده است. در کل، نتایج داده ها نشان داده است که مذهب می تواند، به منزله عامل حمایتی، تأثرپذیری جوانان را از رفتارهای انحرافی کاهش دهد
اثر بخشی آموزش گروهی شناختی رفتاری برمعیارهای ارتباطی غیر واقعی و صمیمیت زناشویی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی اثر بخشی آموزش گروهی شناختی رفتاری برمعیارهای ارتباطی غیر واقعی و صمیمیت زناشویی زنان انجام گرفته است. روش این پژوهش نیمه آزمایشی و از طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل و جایگزینی تصادفی استفاده شد. جامعه پژوهش را تمامی زنان مراجعه کننده به مرکز مشاوره خانواده بهزیستی شهرستان هرسین تشکیل دادند که پس از اعلام عمومی برگزاری دوره 30 نفر از افراد واجد شرایط انتخاب شدند که 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر دیگر درگروه کنترل به شیوه تصادفی ساده جایگزین شدند و از هردو گروه پیش آزمون (مقیاس صمیمیت واکر وتامپسون و پرسشنامه معیارهای ارتباطی ویژه بوکام و همکاران) به عمل آمد و گروه آزمایش در معرض 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش گروهی شناختی رفتاری قرار گرفت و سپس با آزمون های مذکور پس آزمون به عمل آمد. یافته ها حاکی از تفاوت معنادار میانگین دو گروه (آزمایش و کنترل) در پس آزمون و تاثیرآموزش شناختی رفتاری در کاهش معیارهای ارتباطی غیر واقعی و هم چنین افزایش صمیمیت زناشویی زنان بود. نتایج نشان داد که کاهش معیارهای ارتباطی غیر واقعی از طریق آموزش مؤلفه های رویکرد شناختی رفتاری موجب افزایش صمیمیت زناشویی زنان می شود.
الگوی ساختاری ارتباط مشکلات عاطفی- روانی-رفتاری در خانواده اصلی با رضایت زناشویی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره دوازدهم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه مشکلات عاطفی-روانی-رفتاری در خانواده اصلی با رضایت زناشویی زنان بود. به همین منظور، تعداد 250 نفر از دانشجویان زنِ متأهل دانشگاه پیام نور هشتگرد به شیوه در دسترس برگزیده شدند و به پرسشنامه انتقال های بین نسلی (ناهیدپور، 1391)پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش الگویابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته های حاصله از روش الگویابی معادلات ساختاری نشان داد که مشکلات عاطفی-روانی-رفتاری در خانواده اصلی هم دارای رابطه مستقیم با رضایت زناشویی زنان و هم دارای رابطه غیرمستقیم با رضایت زناشویی زنان با میانجی گری رضایت زناشویی والدین و رابطه والد-کودک است. نتایج حاکی از آن است که به منظور بهبود کیفیّت زندگی زناشویی افراد توجه به مشکلات موجود در خانواده اصلی افراد در مشاوره های پیش از ازدواج ضرورت دارد.
بررسی وضعیت ازدواج و طلاق در استان ایلام طی سال های 1385-1392(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بالا رفتن سن ازدواج و میزان طلاق، سبب شده است که مسئله ی ازدواج و طلاق، موردتوجه گروه زیادی از کارشناسان، قرار گیرد. بررسی این مسئله در جامعه به منظور برنامه ریزی، وامدارِ آگاهی یافتن از شاخص های ازدواج و طلاق است؛بر این اساس مقاله ی حاضر در راستای مطالعه ی شاخص های ازدواج و طلاق در استان ایلام، طی سال های 1385 تا 1392 و مقایسه ی آنها با شاخص های کشوری، نگاشته شده است. روش تحقیق از نوع توصیفی اسنادی و با تکیه بر تحلیل ثانویه بوده که از طریق آن به بررسی چگونگی وقایع ازدواج و طلاق در استان، پرداختهشده است. نتایج به دست آمده، گواه این است که: میانگین سن ازدواج برای زوج ها در اولین ازدواج، نزدیک به 28 سال است که به طور متوسط 5 سال با زوجه اختلاف دارند(23 سال در مقابل 28 سال). در استان ایلام نسبت طلاق به ازدواج در مقایسه با متوسط کشوری، پایین تر است. به طوری که در اکثر آمارگیری ها این نسبت در کشور، بیش از دو برابر استان ایلام بوده است. در سال 1392 مقدار این نسبت برای استان ایلام و کل کشور به ترتیب برابر با 4/9 و 1/20 بوده است. سن طلاق در بین زنان، پایین تر از مردان است. میانگین سن طلاق برای زنان، نزدیک به 27 سال و برای مردان 34 سال است. در اکثر طلاق های صورت گرفته، سن زوج بیشتر از سن زوجه است که نمای آن، مربوط به چهار سال اختلاف سن زوج نسبت به سن زوجه است. در اکثر موارد، اختلاف سن زوج به زوجه در زمان طلاق، کمتر از 4 سال بوده است؛ البته مقایسه ی میزان دوام زندگی مشترک در استان ایلام با میانگین کشوری، نشان می دهد که در سال 1392 در استان ایلام 7/54 درصد طلاق ها مربوط به زوج هایی بوده است که کمتر از 4 سال زندگی مشترک داشته اند؛ اما متوسط کشوری در سال مذکور، برابر با 8/42 درصد بوده است؛ درواقع می توان چنین بیان کرد که در استان ایلام، میزان دوام زندگی مشترک، کمتر از متوسط کشوری است. در سال 1392 به طور متوسط، طول مدت زندگی مشترک در کشور 9/7 سال بوده است که استان های اردبیل و ایلام به ترتیببا میانگین 5/5 و 6/5، کمترین طول مدت دوام زندگی را در بین استان های کشور، دارا بوده اند. میانگین سن طلاق در بین دختران، پایین تر از پسران است که در استان ایلام، طی سال های موردبررسی، روندی کاهشی داشته و پایین تر از میانگین کشوری بوده است.
بررسی پیش بین های وسواس مرگ بر اساس متغیرهای جهت گیری مذهبی و سنخ شخصیتی عصبیتدر پرستاران زن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی پیش آیندهای وسواس مرگ از طریق جهت گیری مذهبی و سنخ شخصیتی عصبیت در پرستاران زن بیمارستان های شهر تهران انجام شد.مطالعهحاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه پرستاران زن بیمارستان های خصوصی شهر تهران (لاله، دی، آپادانا، آسیا، آزادی، تهرانپارس، خاتم الانبیاء، فجر) در سال 1391 بودند. به این منظور، 110 پرستار زناز طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب و با استفاده از پرسش نامه های وسواس مرگ عبدالخالق، جهت گیری مذهبی آلپورت و خرده مقیاس عصبیت پرسش نامه سنخ های شخصیتی نئو مورد بررسی قرار گرفتند. داده هاازطریقنرم افزار SPSSنسخه16وبااستفادهازآزمون-هایضریبهمبستگیپیرسونوتحلیلرگرسیونچندمتغیریتحلیلشدند. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیری مشخص نمود که 30 درصد واریانس وسواس مرگ توسط متغیرهای پیش بین (جهتگیری مذهبی بیرونی و سنخ شخصیتی عصبیت) تبیین می شود. همچنین رابطه بین وسواس مرگ با جهت گیری مذهبی بیرونی(p<0/01)، جهت گیری مذهبی درونی (p<0/01)، و سنخ شخصی عصبیت(p<0/01) معنادار است. جهت گیری مذهبی بیرونی و سنخ شخصیتی عصبیت می تواند موجب شکل گیری افکار نشخواریو وسواس گونه در مورد مرگ و جنبه های مختلف آن شود.
واکاوی داوری در حل و فصل اختلافات خانوادگی با رویکردی به قانون حمایت خانواده (مصوب 1391)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خانواده شالوده ی جامعه ی انسانی و کانون اصلی رشد و تعالی افراد محسوب می شود. با این حال همچون هر نهاد دیگری ممکن است تعارضات و اختلافاتی در آن به وجود آید. در این موارد باید تا حد امکان کوشید که اختلافات به نحوی حل و فصل شود که به جایگاه ارزشمند خانواده و قواعد اخلاقی حاکم بر آن لطمه ای وارد نشود. این پژوهش در پی پاسخ به این سؤال است که آیا در صورت بروز اختلافات می توان راه کاری برای حل و فصل آن پیشنهاد داد که در عین حل اختلاف، کمترین آسیب به شئونات خانواده واعضای آن وارد شود؟ به نظر می رسد ارجاع اختلافات به داوری طبق شرایطی که قرآن کریم در سوره ی نساء بیان فرموده، تا حدود زیادی می تواند مانع از لطمه به حیثیت و قداست خانواده واعضای آن باشد، اما رویکرد قانون گذار نسبت به حل و فصل اختلافات خانوادگی از طریق داوری قرابت چندانی با تدبیر پیشگیرانه قرآن کریم ندارد. در این پژوهش رویکردهای موجود در این زمینه و امکان یا عدم امکان همسویی رویکرد قوانین با رویکرد قرآنی داوری در اختلافات خانوادگی بررسی می شود.
بررسی نقش هراس اجتماعی در انزوای اجتماعی زنان روستایی مورد مطالعه روستاهای دالاهو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل اساسی در حوزه علوم اجتماعی و بویژه در جامعه شناسی، بحث انزوای اجتماعی [1] زنان است. بدون شک، مشارکت اجتماعی به معنی هماهنگی و درگیر شدن همه اجزای نظام اجتماعی در جهت دستیابی به اهداف نظام، یکی از خصوصیات مهم جامعه مطلوب است. این امر هنگامی حاصل می گردد که اعضای آن جامعه به عنوان عناصر تشکیل دهنده اجزای نظام اجتماعی وظایف خود را شناخته، به آن عمل نمایند. هدف اصلی این مطالعه، بررسی نقش هراس اجتماعی در انزوای اجتماعی زنان روستایی در شهرستان دالاهوست. این پژوهش با استفاده از روش پیمایش و از طریق ابزار پرسشنامه استاندارد شده انجام شد. جامعه آماری مورد مطالعه کل زنان مناطق روستایی دالاهوست. تعداد 400 نفر از جامعه آماری به شیوه تصادفی طبقه ای با استفاده از جدول لین برای مطالعه انتخاب شدند . از اعتبار صوری و سازه برای روایی و آلفای کرونباخ برای پایایی ابزار پژوهش استفاده شد و از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس برای آزمون فرضیات و تکنیک رگرسیون برای سنجش مدل پژوهش استفاده شد. براساس یافته های پژوهش، رابطه بین متغیرهایی، چون سن(25/0- = r )، میزان تحصیلات (41/0- = r ) و میزان درآمد (081/0= r ) است. مقدار Beta برای هراس اجتماعی برابر 47/0 بیانگر این است که به ازای یک واحد افزایش در میزان هراس اجتماعی، متغیر وابسته انزوای اجتماعی برابر 47/0 تغییر می کند. مقدار R² نشان می دهد این متغیر به تنهایی توانسته است 42/0 از واریانس متغیر وابسته (انزوای اجتماعی) را تبیین کند (42/0= R² ). میانگین نمره هراس اجتماعی افراد در بعد ترس اجتماعی برابر 43/19، در بعد اجتناب اجتماعی برابر 15/23 و در بعد ناراحتی فیزیولوژیک برابر 12/16 است. بین میانگین های هر بعد با هم تفاوت است و این تفاوت مشاهده شده براساس آزمون F با مقدار 528/4 و در سطح معنی داری 003/0 تأیید شده است.
تحلیل جامعه شناختی درک و تصوّر کنشگران اجتماعی نسبت به جرایم زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به روش کیفی انجام شده و تلاش می کند تحلیلی جامعه شناختی از درک و تصور کنشگران اجتماعی از جرایم زنان ارائه دهد. بی تردید جرایم زنان ابعاد پیچیده ای دارد که در بسترهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه ریشه دارد و با شناخت و فهم این ریشه ها می توان به دلایل زنان در ارتکاب جرم پی برد و زوایای پنهان آن را آشکار کرد.
یافته های این تحقیق براساس مصاحبه های عمیق کیفی با 51 زن و مرد تهرانی به دست آمده و سعی دارد تصوّر کنشگران اجتماعی و نوع قضاوت آنها را دربارة جرایم زنان دریابد. از دید کنشگران اجتماعی، جرایم زنان با عواملی چون فقر، نیاز مالی، اوضاع نامساعد زندگی، نارضایتی از همسر، استیلای مردانه قابل تبیین است. انجام این گونه تحقیقات زمینه ای را فراهم می سازد تا فاصلة میان واقعیت اجتماعی جرایم زنان و ذهنیت اجتماعی شناسایی شود. ذهنیت اجتماعی درباب جرایم زنان برحسب جنسیت می تواند تصاویر متفاوتی ارائه کند. باتوجه به کیفی بودن تحقیق، نویسندگان به هیچ وجه قصد تعمیم یافته های تحقیق را در سطح کلان ندارند، هرچند یافته های این پژوهش با بسیاری از تحقیقات کیفی و کمی و نیز نظریات مختلف جامعه شناسی و جرم شناسی مطابقت دارد.
رابطه استفاده از شبکه اجتماعی فیس بوک با تصور بدن در میان دانشجویان دختر و پسر دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره دوازدهم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال مطالعه تأثیر استفاده از فیس بوک بر تصور بدن جوانان بود. و به صورت پیمایشی و با ابزار پرسشنامه آنلاین محقق ساخته در میان دانشجویان دختر و پسر دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 92- 91 اجرا شد. با روش نمونه گیری در دسترس و داوطلبانه حجم نمونه برابر با 344 نفر بود. نتایج نشان داد که بین مدت زمان عضویت در فیس بوک، میزان استفاده از فیس بوک، میزان مشارکت و فعال بودن کاربران در فیس بوک و واقعی تلقی کردن محتوای فیس بوک با تصور بدن در میان دانشجویان دختر و پسر رابطه معنادار مثبتی وجود دارد. همچنین فیس بوک توانسته است تصور کاربران نسبت به بدن را تغییر دهد. این شبکه مجازی با تأثیرات شگرف خود باعث شده که نگاه جوانان نسبت به بدن خود، میزان رضایت از وضعیت بدنی خویش، اهمیتی که به آن می دهند و نیز وقت و سرمایه ای که صرف آن می کنند، به طور معناداری متفاوت شود.