آمایش جغرافیایی فضا

آمایش جغرافیایی فضا

آمایش جغرافیایی فضا سال دهم بهار 1399 شماره 35 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

ارزیابی قابلیت پیاده مداری محلات مسکونی با رویکرد رتبه بندی و پهنه بندی. مطالعه موردی: شهر اندیشه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قابلیت پیاده مداری محلات مسکونی شهر اندیشه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۹۴
از آنجایی که یکی از شاخص های پایداری شهرها در قرن حاضر، کاهش استفاده از سوخت های فسیلی و کاهش آلودگی هوا، در جهت افزایش حمل ونقل عمومی، ارتقاء فعالیت بدنی ساکنان و همچنین سلامت عمومی شهروندان، ترغیب و تشویق به افزایش قابلیت پیاده مداری است، بنابراین موضوع جایگاه سهم عابر پیاده در چند دهه اخیر در دستور کار برنامه ریزان و مدیران شهری قرارگرفته است تا موجب افزایش کیفیت فضای شهری شده و خود باعث تشویق و ترغیب به افزایش قابلیت پیاده مداری شود. با توجه به این که شهرها، بافت کالبدی متجانسی ندارند، بدیهی است که فضاهای مختلف شهری نیز قابلیت پیاده مداری یکسانی نداشته باشند. از این رو شناسایی ویژگی های فیزیکی محیط انسان ساخت اهمیت زیادی در زمینه پیاده مدار شدن دارد. از جمله این محیط ها در شهر می توان به محلات مسکونی اشاره کرد. در این پژوهش با انتخاب شهر اندیشه به عنوان محدوده مورد مطالعه، ابتدا شاخص های مربوط به قابلیت پیاده مداری محلات مسکونی شناسایی شده و سپس هر کدام به صورت لایه هایی از نقشه درآمده و با استفاده از روش مقایسه دوبه دو (AHP)، وزن مربوط به هر کدام تعیین شده است. در ادامه، برای پهنه بندی و رتبه بندی قابلیت پیاده مداری محلات مسکونی از شاخص های بین المللی که در بسیاری از کشورها اعمال شده از جمله تراکم مسکونی، تنوع و اختلاط کاربری، وضعیت خیابان ها، جذابیت و زیبایی محیط اطراف، ایمنی و امنیت استفاده شده است. طبق محاسبات صورت گرفته با استفاده از روش AHP مشخص شده است که شاخص های ایمنی از جرم - امنیت از ترافیک و تراکم مسکونی به ترتیب بیشترین (502/0) و کمترین (032/0) اهمیت نسبی را دارند. مقایسات زوجی بین شاخص های قابلیت پیاده مداری نشان داده است که محلات مسکونی فاز دو نسبت به دیگر محلات شهر اندیشه از وضعیت مطلوب تری در پیاده مداری بهره مند است. از طرف دیگر خروجی حاصل از پهنه بندی قابلیت پیاده مداری محلات مسکونی حاکی از این بوده که محلات مسکونی که قابلیت پیاده مداری بالایی دارند، در مجاورت بخش مرکزی شهر و یا در کنار مراکز تجاری که در سطح برخی محلات ساخته شده است قرار دارند. با توجه به یافته ها، محله 29 فاز سه شهر اندیشه با 86 امتیاز، پیاده مدارترین محله بوده است.
۲.

بررسی کیفیت فضای شهری با تأکید بر بُعد اجتماعی از طریق تکنیک (ANP). نمونه موردی: محله دارآباد تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فضای شهری تعاملات اجتماعی کیفیات فضای شهری معیار و زیرمعیار (شاخص) تحلیل شبکه ای (ANP)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۸ تعداد دانلود : ۶۴
محیط مصنوع یک بسترساز وقوع رفتار و تعامل اجتماعی است که میزان بسترسازی آن متاثر از کیفیات آن است، داشتن معیارهایی جهت ارزیابی کیفیت گزینه های طراحی شهری و مقایسه کیفیت چند فضای شهری که بر بُعد اجتماعی تأکید دارد همواره از مسائلی بوده است که از دیدگاههای مختلف به آن پرداخته شده و معیارهایی جهت حصول به آن ارائه شده است، این دیدگاهها به صورت مجزا واجد جامعیت لازم نیستند و هر کدام از زاویه ای به موضوع نگریسته اند، بااین وجود اشتراکاتی دربین دیدگاهها وجود دارد؛ لذا وجود معیارهایی جامع و مدوّن جهت ارزیابی طراحی هاو فضاهای شهری امری مهم و ضروری می نماید. این پژوهش با هدف بررسی کیفیت فضای شهری جهت ارتقای فضای کیفی محله دارآباد تهران  به رشته تحریر در آمده است. روش تحقیق، توصیفی - تحلیلی و شامل مطالعات میدانی و اسنادی است که در6 بخش تدوین شده است، در ابتدای این پژوهش به بررسی مختصری از مفاهیم فضا و فضای شهری و در بخش دوم به ارتباط میان محیط مصنوع (فضای شهری) و تعاملات اجتماعی پرداخته شده است، سپس در بخش سوم به فعالیت های موجود در فضای شهری اشاره نموده و نقش کیفیت فضای شهری را در ایجاد بستری جهت برقراری تعاملات اجتماعی مورد بررسی قرار داده و در بخش چهارم و پنجم پس از بررسی کیفیات فضای شهری از دیدگاه اندیشمندان شهری با چند کیفیت اصلی و فرعی به اجماع رسیده و در بخش پایانی نیز با ارائه 5 معیارو 13 زیر معیار به ارزیابی چندمعیاره کیفیت فضای شهری توسط فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) در نمونه موردی مد نظر به منظور سنجش مدل تحلیلی مورد نظر پرداخته شده است. نتیجه پژوهش، ایجاد فضاهای لازم در محله که به نسبت شاخص ها دچار کمبود فضاهای عمومی و کاربری های مربوطه هستند را لازم و  ضروری می داند.
۳.

تحلیلی بر سلامت شهری از منظر سرمایه اجتماعی در کلان شهرهای مذهبی ایران. مورد پژوهش: کلان شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سرمایه اجتماعی سلامت اجتماعی سلامت شهری کلان شهرهای مذهبی کلانشهر قم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۴ تعداد دانلود : ۷۸
حقیقت این است که زندگی شهری امروزی درکنار ویژگی های مثبت خود آکنده از عواملی است که ابعاد مختلف سلامت افراد را در معرض خطر قرار می دهد. با توجه به اهمیت این موضوع، این پژوهش  نیز که بر پژوهش موردی استوار است، با استفاده از روش توصیفی- تحلیل به مطالعه سلامت اجتماعی کلان شهر قم(محدوده پژوهش)، از منظر سرمایه اجتماعی می پردازد. بر این اساس، باتوجه به مدل کوکران و با استفاده از تیمی هشت نفره از دانشگاه قم، تعداد322 پرسشنامه در میان سرپرست های خانوار (واحد تحلیل)، هشت منطقه مورد مطالعه توزیع گردید و با استفاده از نرم افزار SPSS و ArcGIS و مدل TOPSIS، به تشریح پرسش های مطرح شده پرداخته شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که نوعی تقسیم بندی فضایی از بُعد مناطق بومیو مهاجرنشین از حیث برخورداری از شاخص های مورد مطالعه وحود دارد. به طوری که با تأثیرپذیری مستقیم از پایگاه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود، دارای سرمایه اجتماعی و به تبع آن سلامت اجتماعی متفاوتی هستند. باتوجه به این مهم، مناطق 1، 3، 4 و 7 که دارای بیشترین جمعیت بومی نشین نیز هستند، در وضعیت مناسب تری از حیث برخورداری از شاخص های مورد مطالعه در قیاس با مناطق 2، 6، 5 و 8 که دارای جمعیتی اغلب مهاجر ایرانی و غیرایرانی است، قرار دارند. همچنین مشخص شد که اعتقادات دینی- مذهبی نیز که به عنوان یکی از شاخص های مؤثر در سلامت اجتماعی افراد مورد تأکید نگارندگان است، نمی تواند به تنهایی در پیشبرد اهداف سرمایه و سلامت اجتماعی مثمرثمر واقع شود. به طوری که مناطق برخوردار از پایگاه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، در نسبتی مشابه با مناطق غیربرخوردار از پایگاههای مذکور، نتایج احساسات مذهبی و دینی متفاوتی را در ایجاد سرمایه و سلامت اجتماعی مناطق خود ایجاد نموده اند.
۴.

ارزیابی خطرپذیری انسانی - کالبدی در برابر زلزله. نمونه موردی: شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارزیابی خطر مدلسازی شهری زلزله یزد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۷ تعداد دانلود : ۸۳
زلزله در جهان به عنوان یکی از مخرب ترین و تهدیدآمیزترین عامل انهدام حیات انسانی- محیطی مطرح می باشد. آسیب های ناشی از آن در ابعاد مختلف (فیزیکی، اجتماعی و غیره) متوجه جوامع شهری می باشد؛ لذا آمادگی و برنامه ریزی دقیق برای تعیین درجات آسیب و کنترل درجه بحران، مورد استفاده قرار می گیرد. در نتیجه شناخت ابعاد اجتماعی و فیزیکی موضوع، نقش مؤثری در آسیب ناشی از زلزله دارد. این پژوهش با بهره گیری از 117 متغیر و استفاده از تکنیک های SMART-Entropy، PDF، KS  و همچنین نرم افزارهای GIS، Excel و SPSS به پهنه بندی و ارزیابی زلزله پرداخته است. براساس نتایج منطقه دو شهری یزد با میزان SMART-Entropy، 578/0 درصد به عنوان آسیب پذیرترین منطقه در برابر خطر زلزله می باشد. در مدل احتمال خطر، میزان PDF منطقه یک برابر 39 درصد بوده که کمترین میزان را شامل می شود؛ همچنین منطقه سه شهر یزد یه علت دارا بودن بیشترین میزان ساختمان های با مصالح بتن و فلز، میزان KS آن به مراتب کمترین تلفات انسانی را در هنگام وقوع زلزله نشان می دهد.
۵.

ارزیابی تعلق مکانی و تأثیر متغیرهای جمعیت شناختی در محلات شهری بافت تاریخی گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تعلق مکانی محله دلبستگی به مکان وابستگی به مکان هویت مکان ریشه داری در مکان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴ تعداد دانلود : ۵۹
توسعه تعلق مکانی یکی از راهکارها جهت کیفیت بخشی به محلات، به ویژه در بافت تاریخی است. به منظور اقدامات عملی ضرورت دارد با مشخص کردن وضعیت تعلق، مؤلفه ها و عوامل مؤثر بر آن موردمطالعه قرار گیرد. هدف این پژوهش، ضمن ارزیابی تعلق مکانی با چهار بُعد دلبستگی به مکان، هویت مکان، وابستگی به مکان و ریشه داری در مکان و اولویت بندی این ابعاد در بافت تاریخی گرگان، ارزیابی عوامل تأثیرگذار بر تعلق مکانی نیز است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و جامعه آماری ساکنان بافت یادشده است که با روش نمونه گیری تصادفی ابتدا سه محله و سپس 180 نمونه انتخاب شد. تحلیل داده ها با روش های آماری تحلیل واریانس یک طرفه یا آنوا، آزمون تی مستقل و تحلیل تعقیبی شفه صورت گرفت. اعتبار و پایایی پژوهش، نیز بر اساس ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. نتایج تحلیل ابعاد چهارگانه تعلق مکانی، حاکی از تأثیر بالای دلبستگی به مکان و وابستگی به مکان، در ایجاد تعلق به محله ها است؛ درحالی که دو بُعد دیگر، یعنی هویت مکان و ریشه داری در مکان، در ایجاد تعلق مکانی تأثیر کمی دارند؛ بنابراین، بالا بودن میزان تعلق مکانی (با ارزش میانگین 43/36)، به دلیل بالا بودن دلبستگی به مکان و وابستگی به مکان دارد؛ همچنین، تحلیل متغیرهای جمعیت شناختی از قبیل طول مدت اقامت، مالکیت و نوع مسکن (مستقل حیاط دار، آپارتمان) اثر مستقیم و معنادار این عوامل را بر تعلق مکانی و سه مؤلفه دلبستگی به مکان و وابستگی به مکان و هویت مکان تأیید می کرد.
۶.

ارائه چارچوبی جهت مدل سازی و ارزیابی کمِی میزان سازگاری الگوی شکل شهری با شاخص ها و مؤلفه های کیفی شهر ایرانی- اسلامی به کمک GIS(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شهر ایرانی - اسلامی GIS مُدلسازی کمی تجزیه و تحلیل مکانی شهر بجنورد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۷ تعداد دانلود : ۸۵
شکل گیری شهر ایرانی-اسلامی بر اصول و ارزش هایی استوار است که همواره در برنامه ریزی و طراحی محیط زندگی مسلمانان اهمیت بسزایی دارد و بر روابط انسان با محیط و با سایر همنوعان خویش تأثیرگذار است. در این راستا، تبعیت شهر از اصول و قواعدی در راستای برآوردن نیازهای انسان و خدمت رسانی به او، یک مسئله ی ضروریست. از این رو، توجه به اصول شهرسازی و معماری در راستای تحقق شهر ایرانی-اسلامی نقشی پررنگ می یابد. در طول سالیان گذشته توسعه مفهوم شهرهای ایرانی-اسلامی موجب شکل گیری ادبیات جدیدی در برنامه ریزی و طراحی شهری کشور شده است که عموماً به ذکر شاخص های کیفی بسنده کرده اند، لیکن آنچه به عنوان حلقه مفقوده مطرح میباشد، ارائه ی شاخص های کمّی جهت ارزیابی مؤلفه های کیفی شهر ایرانی-اسلامی است. در این زمینه سامانه اطلاعات جغرافیایی به علت دارا بودن قابلیت تجزیه و تحلیل بالا در حل مسائل پیچیده و مکانی، می تواند به عنوان ابزاری در جهت غلبه بر این محدودیت مورد استفاده قرار گیرد. لذا در این پژوهش چارچوبی جهت مدل سازی و ارزیابی کمی میزان سازگاری الگوی شکل شهری با شاخص ها و مؤلفه های کیفی شهر ایرانی-اسلامی به کمک GIS ارائه گردیده است. در روش پیشنهادی، شاخص های عدالت فضایی، عدالت اجتماعی، توجه به مقیاس انسانی و انسانگرایی و تأمین دسترسی مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت مدل ارائه شده برای چهار ناحیه مرکزی شهر بجنورد، پیاده سازی و اجرا گردید. نتایج بدست آمده حاکی از توانایی مُدل پیشنهادی در ارائه شاخص هایی قابل اندازه گیری و مدیریت پذیر و همچنین شناسایی محدودیت ها و توانایی های هر ناحیه در رابطه با هر کدام از شاخص های ارائه شده، می باشد. مُدل پیشنهادی، گامی به جلو در راستای پیاده سازی بهتر مفهوم شهر ایرانی-اسلامی است و می تواند به عنوان ابزاری مناسب در اختیار تصمیم گیران، برنامه ریزان و طراحان شهری قرار گیرد.
۷.

نابرابری های ناحیه ای در توسعه پایدار آموزشی. نمونه موردی: شهرستان های استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شاخص های آموزشی توسعه پایدار مدل ویکور آذربایجان غربی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۷۹
توسعه را فرایند تحول بنیادین باورهای فرهنگی، نهادهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی به منظور خلق و متناسب شدن با ظرفیت های جدید و ارتقای کمّی و کیفی قابلیت ها و توانایی های انسانی، آموزشی، اقتصادی و... دانسته اند که رسیدن به چنین مرتبه ای بیش از همه مستلزم تحول فرهنگی و ارزشی جوامع است. به بیانی دیگر دانش و دانایی ملی، رکن اصلی توسعه است و جامعه زمانی به اهداف خود دست می یابد که از راه توسعه انسانی راه خود را هموار کند. در این راستا؛ تحقیق حاضر با هدف بررسی وضعیت شاخص های آموزشی در قالب 42 شاخص آموزشی در استان آذربایجان غربی تدوین شده است. نوع تحقیق کاربردی و روش بکارگرفته؛ نیز توصیفی - تحلیلی است؛ گردآوری داده ها با استفاده از منابع اسنادی و کتابخانه ای و آمارهای موجود در زمینه موضوع تحقیق صورت گرفته است. تحلیل داده های تحقیق در قالب روش ویکور و تحلیل خوشه ای صورت گرفته است. نتایج حاصل از مدل ویکور نشان می دهد؛ که شهرستان ارومیه، خوی و نقده به ترتیب با امتیاز 0.0342، 0.2491 و 0.4296 در رتبه اول تا سوم قرارگرفته اند یعنی سه شهرستان مذکور به لحاظ وضعیت برخورداری از شاخص های آموزشی مورد استفاده در وضعیت مناسب تری نسبت به دیگر شهرستان های استان قرار دارند. در مقابل شهرستان شاهین دژ با امتیاز (0.9647) و چالدران با امتیاز (1) در پایین ترین رتبه و در وضعیت نامناسب تری قرار دارند؛ همچنین طبق یافته های تحلیل خوشه ای؛ شهرستان های ارومیه و خوی با بیشترین سهم از برخورداری از شاخص های آموزشی در خوشه اول و فراتوسعه قرار دارند. در گروه دوم، شهرستان های نقده و پیرانشهر و در گروه سوم شهرستان های بوکان، ماکو، میاندوآب، سلماس و مهاباد قرار دارند و در نهایت شهرستان های تکاب، پلدشت، شوط، شاهین دژ، چالدران، چایپاره، سردشت و اشنویه به عنوان شهرستان های فرو برخوردار شناخته شدند. در نهایت جهت افزایش پایداری آموزشی و کاهش نابرابری ها پیشنهادهایی مانند افزایش سرمایه گذاری در زیرساخت ها توسط بخش خصوصی و عمومی، تقویت فرهنگ آموزش، توجه به شهرستان های محروم و غیره اشاره کرد.
۸.

سنجش جدایی گزینی فضایی شهر قم و ارتباط آن با ساختار فضایی شهر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جدایی گزینی فضایی طبقه های اجتماعی - اقتصادی ساختار فضایی شهر قم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۱۲۲
جدایی گزینی شهری مانعی قابل توجه برای دستیابی به شهری فراگیر، همه شمول، منسجم و یکپارچه است. آثار و پیامدهای مرتبط به جدایی گزینی شهری نه تنها متوجه خانواده های فقیر می شود بلکه همه ساکنان و همچنین شکل و ساختار شهرها را  متاثر خواهند کرد. درک رابطه بین ساختار فضایی شهر و الگوهای جدایی گزینی از عواملی هستند که باعث تحقق پذیری بیشتر در اجرای طرح ها و موفقیت بیشتر مدیریت شهری می گردد. بنابراین هدف کلان این پژوهش سنجش میزان جدایی گزینی بین طبقه های اجتماعی شهر قم و تحلیل ارتباط آن با ساختار فضایی شهر است. روش تحقیق کمی بوده و رویکرد آن توصیفی_تحلیلی می باشد. به همین منظور ابتدا به سنجش میزان جدایی گزینی چند گروهی بین طبقه های بالا، متوسط و پایین شهر پرداخته شد. نتایج نشان داد که میان قشرهای موجود در شهر جدایی گزینی متوسط وجود دارد. همچنین با بررسی شاخص های ساختار فضایی شامل توزیع، خوشه بندی و تجمع بر پایه داده های آماری جمعیت و فعالیت 1390 بر مبنای 758 حوزه آماری شهر قم نتایج گویا بود که شهر قم از یک ساختار متمرکز و خوشه ای برخوردار است. جهت یافتن ارتباط بین میزان جدایی گزینی و توزیع جمعیت و فعالیت از همبستگی دو متغیره موران استفاده شد که نتایج نشان می دهد بین میزان آنتروپی جدایی گزینی محلی طبقه پایین شهر و میزان آنتروپی جمعیت و فعالیت با مقدار شاخص موران به دست آمده (36/0) ارتباط مستقیم و مثبتی وجود دارد و میزان جدایی گزینی طبقه بالا و متوسط با توزیع جمعیت و فعالیت با مقدار موران بدست آمده به ترتیب برابر با ( 36/0-) و (24/0-) ارتباط منفی و معکوسی وجود دارد و همچنین با استفاده از رگرسیون فضایی برای یافتن تاثیرگذارترین طبقه در شکل گیری ساختار فضایی شهر قم نتایج بدست آمده حاکی از این بود که طبقه بالای شهر با (27/0= ) بیشترین تاثیر را داشته و در مراتب بعدی طبقه پایین و متوسط شهر تاثیرگذار بوده اند.
۹.

تبیین فرآیند شناسایی و اولویت بندی مؤلفه های سلامت کیفیت محیطی در مناطق روستایی با استفاده از روش ارزیابی نسبت تجمعی ARAS(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سلامت کیفیت محیط سلامت کیفیت محیطی روستایی نماگرهای سلامت کیفیت محیطی تکنیک ارزیابی نسبت تجمعی (ARAS) - مناطق روستا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۵ تعداد دانلود : ۷۲
به دلیل نسبی بودن مفهوم کیفیت محیطی در شرایط متفاوت مکانی- زمانی، پیچیدگی های چشمگیری فراروی پژوهشگران است. به همین دلیل تحلیل و بررسی سلامت کیفیت محیطی مستلزم در دسترس بودن نماگرهای مشخصی است که در انطباق کامل با واقعیات مورد نظر بوده و امکان شناخت کامل ویژگی های جامعه مورد مطالعه را فراهم می نماید.روش ارزیابی نسبت تجمعی(ARAS)، یکی از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره است که به منظور رتبه بندی، با استفاده از یک تابع بهینه گی، میزان کارایی نسبی گزینه ها را بر حسب میزان تأثیرگذاری نسبی وزن معیارها مشخص می کند. این روش می تواند به عنوان یکی از جدیدترین، مؤثرترین و در عین حال ساده ترین روش ها، در تصمیم گیری چند معیاره مورد استفاده قرار گیرد. روش شناسی این پژوهش مبتنی بر روش های تحلیلی-توصیفی و پیمایشی است. این پژوهش ضمن شناسایی و معرفی مؤلفه های سلامت کیفیت محیطی بر آن بوده تا چارچوب روش شناختی نوینی را با استفاده از نظر سنجی خبرگان ارائه نماید. بدین منظور تعداد 153 نماگر مشتمل بر  21 نماگر اکولوژیکی، 21 نماگر اقتصادی، 50 نماگر اجتماعی-فرهنگی و 61 نماگر کالبدی-فضایی برای سنجش و ارزیابی پایداری سلامت کیفیت محیطی در مناطق روستایی شناسایی شده تا بر این مبنا امکان بررسی واقع بینانه تری از پایداری سلامت کیفیت محیطی در سکونتگاههایئروستایی فراهم آید. نتایج این پژوهش نشان می دهد که مؤلفه کالبدی-فضایی با میانگین 42/8 در مقایسه با سایر نماگرها  وزن بیشتری در تحلیل سلامت کیفیت محیطی دارد. مؤلفه محیطی-اکولوژیک با 7.38 امتیاز، مؤلفه اجتماعی-فرهنگی با 5.74 امتیاز و مؤلفه اقتصادی  با 5.42 امتیاز در رتبه های بعدی قرار دارند. همچنین نتایج تکنیک روش ارزیابی نسبت تجمعی(ARAS) نشان می دهد که مؤلفه کالبدی-فضایی با 0.867 در رتبه اول، مؤلفه محیطی-اکولوژیک با 0.816 در رتبه دوم، مؤلفهاقتصادی با 0.580 در رتبه سوم و  اجتماعی-فرهنگی با 0.460 در رتبه چهارم قرار دارد. به منظور بهبود سلامت کیفیت محیطی در مناطق روستایی پیشنهاد می شود اولاً مسئولان به افزایش دانش خود در زمینه سلامت کیفیت محیطی بپردازنند؛ همچنین بایستی دیدگاهی یکپارچه نسبت به سلامت کیفیت محیطی داشته باشند. از طرفی سازمان های مرتبط اجرای برنامه های سلامت کیفیت محیطی را منوط به چند پروژه عمرانی ندانند. جلب اعتماد مردم و مشارکت دادن آنها در شناسایی مشکلات، ارائه راه حل و اجرای آنها با کمک مسئولان یکی دیگر از مواردی است که می تواند به ارتقاء سلامت کیفیت محیطی در مناطق روستایی کمک نماید.
۱۰.

آمایش فضای سبز شهری با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی. مطالعه موردی: شهر گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آمایش مکانیابی فضای سبز شهری گرگان AHP

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۵۸
شهرنشینی پدیده ای در حال پیشرفت است و تحلیل مکان مناسب و نحوه توزیع جغرافیایی فضای سبز شهری در توسعه آتی شهر نقش بسزایی دارد. فضای سبز به عنوان یکی از شاخص های توسعه یافتگی جوامع محسوب می شود و برای این که بتواند نقش ها و عملکرد های خود را به خوبی ایفا کند اولین و مهم ترین گام، تعیین بستر مناسب برای آن است. در این تحقیق با توجه به آمایش فضایی منطقه مورد مطالعه، شهر گرگان به عنوان یکی از شهرهای متوسط-اندازه از توزیع بهینه پراکنش جغرافیایی فضای سبز شهری برخوردار نبوده است؛ لذا این پژوهش با ارائه الگوی مناسب به دنبال توزیع بهینه فضای سبز در این شهر با توجه به مفاهیم تحلیل فضا، آمایش شهری، توسعه پایدار و عدالت اجتماعی می باشد. جهت تعامل درونی سازمان فضایی محدوده مورد مطالعه، با تأکید بر یافتن مکان مناسب برای احداث فضای سبز از معیار های نزدیکی به مراکز فرهنگی، تجاری، مسکونی، دسترسی به شبکه ارتباطی و فاصله از صنایع، تأسیسات و فضای سبز موجود استفاده شده است. در ادامه برای هرکدام از این معیارها، لایه های اطلاعاتی در محیط GIS تهیه و به منظور الگوسازی، هر یک از لایه ها بر اساس میزان اهمیت در مکان یابی فضای سبز با روش تحلیل AHP، وزن دهی شد. سپس در Spatial Analyst نقشه های ادغام شده وزن و فاصله عوامل مؤثر موجود نسبت به فضای سبز مورد هدف، استخراج گردید. در انتها نتایج حاصل از تلفیق لایه ها، منجر به طبقه بندی زمین های منطقه برای انتخاب پهنه های مناسب جهت ایجاد فضای سبز جدید شد. نتایج پژوهش مبیّن آن است که مناطق با ارزش بسیار مناسب و مناسب برای احداث فضای سبز انتخاب و با نقشه کاربری اراضی شهر گرگان مقایسه گردیده است؛ لذا بر این اساس، پیشنهاد می شود فضای سبز مورد نیاز در نقاط منتخب یعنی در غرب و شمال شرق شهر گرگان برنامه ریزی و احداث گردد.
۱۱.

تحلیل عوامل مؤثر در شکل گیری تصویر شهر در راستای برندسازی مؤثر شهری. مطالعه موردی: کلانشهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برندسازی برند شهری تصویر شهر کلانشهر اهواز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۲ تعداد دانلود : ۱۰۴
امروزه برندینگ شهری به منزله ابزاری ارزشمند برای شهرهاست تا به گونه ای مؤثر فرصت های داخلی و خارجی را اداره کرده و آن ها را تبدیل به مزیت های رقابتی نمایند. برندسازی برای شهری م انن د اهواز با تمام وی ژگی های مذهبی، دفاع مقدس، میراثی، معماری، اقتصادی و کشاورزی و موارد بسیار دیگر، مورد غفلت واقع شده است چرا که این شهر پتانسیل های بالایی برای حضور همه جانبه در عرصه برندسازی شهری و خلق برندی منحصر به فرد برای بهره مندی از مزیت های برندینگ شهری دارد، اما هنوز جایگاه مناسب خود را در این مقوله نیافته است و در واقع برند یک هویت گمشده برای این کلانشهر است. بر این اساس، این پژوهش  با هدف تحلیل عوامل مؤثر در شکل گیری تصویر شهر در راستای برندسازی مؤثر در شهر اهواز انجام گردیده است. این پژوهش به لحاظ روش شناسی به صورت توصیفی - تحلیلی است. برای گردآوری داده های توصیفی از اسناد کتابخانه ایی و برای گردآوری داده های تحلیلی، به روش پیمایشی و ابزار پرسش نامه از نظرات 40 نفر از کارشناسان و متخصصان حوزه برنامه ریزی شهری استفاده شده است. در تحلیل داده ها از مدل های شبکه عصبی پرپسترون چند لایه (NNMP) و همچنین مدل تحلیل تشخیص (DA) استفاده شده است. بر اساس نتایج پژوهش، مشخص شد که اولاً نشان کنونی شهر اهواز بر مبنای بنیان های فرهنگی شکل گرفته است و این موضوع نشان از غلبه مؤلفه های زبانی، آداب و رسوم منطقه در شناساندن شهر به مناطق اطراف خود دارد. دوماً آینده برند شهری به سمت نشان اقتصادی سوق دارد؛ بنابراین برند آینده شهر را باید در نشان اقتصادی شهر جستجو کرد که این امر نیز نیاز به برنامه ریزی و پشتیبانی برنامه ها در این زمینه دارد.
۱۲.

شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر وضعیت آینده کیفیت زندگی سکونتگاه های شهری با تاکید بر کاربرد آینده پژوهی. نمونه موردی: محلات کارمندان و اسلام آباد شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کیفیت زندگی سکونتگاههای شهری آینده پژوهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹ تعداد دانلود : ۶۶
ظهور مجددِ موضوع کیفیتِ زندگی در سال های اخیر ناشی از علاقه به توسعه انسانی، اجتماعی، توسعه پایدار، انجمن سلامت و.. است. در این راستا، این پژوهش قصد دارد با تکیه بر دیدگاه نوین برنامه ریزی، با استفاده از روش های خاص آینده نگاری برای سکونتگاههای شهر زنجان برنامه ریزی کند. روش پژوهش براساس روش های جدید آینده پژوهی، تبیینی است. عوامل توسط 30 کارشناس و متخصص برنامه ریزی شهری با به کارگیری پویش محیطی، تحلیل اثرات متقابل/ ساختاری مورد ارزیابی قرار گرفت و از نرم افزار تخصصی آینده پژوهی MICMAC برای تحلیل عوامل مؤثر بر وضعیت آینده سکونتگاههای شهری استفاده شده است. نتایج نشان داد که وضعیت پراکندگی متغیرهای مؤثر بر وضعیت آینده کیفیت زندگی سکونتگاههای شهری متفاوت است. در محله اسلام آباد وضعیت سیستم ناپایدار بوده و بیشتر متغیرها دراطراف محور قطری صفحه پراکنده شده و درحالی که در محله کارمندان توزیع متغیرها ازشکل سیستم پایدار تبعیت کرده و متغیرها تاحدودی به شکل L پراکنده اند. از میان 34 عامل بررسی شده، در محله کارمندان 9 و در محله اسلام آباد 12 عامل اصلی به عنوان عوامل کلیدی مؤثر بر وضعیت آینده کیفیت زندگی انتخاب شده اند که همه عوامل در هر دو روش مستقیم و غیرمستقیم تکرار شده اند. یافته ها نشان داد که درمحله کارمندان اغلب عوامل اجتماعی هم چون عوامل مشارکت، هویت، شورایاری های محلی، حکمروایی خوب شهری مطرح شده درحالی که در محله اسلام آباد عوامل اقتصادی (شامل قیمت زمین و مسکن، اشتغال ساکنان) و کالبدی (شامل ساخت و سازهای مبتنی بر قوانین نظام مهندسی،سرانه و سطوح کاربری ها، نظارت در حین ساخت و ساز، مالکیت (امنیت تصرف)، کیفیت مسکن) به عنوان عوامل کلیدی مطرح که کیفیت زندگی آینده این سکونتگاه ها را تحت تاثیر قرار خواهند داد.
۱۳.

بررسی چیدمان مکانی پارک های شهری و ارائه الگوی بهینه آن با استفاده از مدل VIKOR. مطالعه موردی: پارک های منطقه ای شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پارک های شهری - منطقه ای چیدمان مکانی تصمیم گیری چند معیاری VIKOR

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲ تعداد دانلود : ۷۲
با افزایش جمعیت و گسترش شهرنشینی انسان ها به تدریج از طبیعت دور شده اند. تراکم بیش ازحد جمعیت، دخالت در محیط طبیعی و ایجاد محیط های انسان ساخت، نیازهای محیط زیستی، جسمی و روحی انسان را بیشتر بروز داده است. از طرف دیگر تمرکز بیش ازحد فعالیت های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در شهرهای بزرگ باعث هجوم جمعیت به شهرها شده و به دنبال آن نیاز به فضاهای تنفسی شهری را هرچه بیشتر ملموس ساخته است. شهر اردبیل نیز طی دهه های اخیر رشد فزاینده فیزیکی را در اثر هجوم بی سابقه مهاجرین روستا-شهری تجربه کرده است. ازاین رو در این پژوهش، با استفاده از توانمندی های سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل های تصمیم گیری چند معیاره (MCDM) به بررسی وضع موجود تخصیص پارک و فضای سبز در شهر اردبیل مبادرت شده است. روش پژوهش با توجه به هدف، کاربردی و ازلحاظ ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی است. معیارهای موردبررسی در 9 مؤلفه جهت چیدمان مکانی فضای پارک های شهری– منطقه ای گروه بندی شده است. برای وزن دهی معیارهای مورد استفاده از تکنیک های CRITIC و مقایسه زوجی و نیز برای اولویت بندی تناسب اراضی به منظور استقرار پارک و فضای سبز از مدل VIKOR در محیط نرم افزاری IDRISI SELVA استفاده شده است. در ادامه برای ارائه الگوی مناسب جهت چیدمان مکانی این کاربری ها از روش تصمیم گیری چند معیاره VIKOR استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که پارک های شهری - منطقه ای در قسمت شرق منطقه 1، جنوب غربی منطقه 3 و شمال منطقه 4 به لحاظ دسترسی به پارک با کمبود مواجه است. استفاده از نقشه خروجی حاصل از مدل VIKOR مکان های مناسب جهت احداث پارک جدید مشخص شده است و با استفاده از نقشه ی وضع موجود فضای سبز و نقشه ی خروجی حاصل از روش VIKOR الگوی بهینه جهت احداث پارک شهری- منطقه ای پیشنهاد شده است.
۱۴.

تروریسم به مثابه ابزار رقابت ژئوپلیتیکی قدرت ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تروریسم روابط بین الملل ژئوپلیتیک امنیت فضا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۴ تعداد دانلود : ۷۸
با توجه به رویدادها و وقایع غیرانسانی مخالف با حقوق بشر در جهان امروز، جنگ علیه تروریسم به گفتمان مسلط امنیتی در نظام بین الملل تبدیل شده است. کشورهای قدرتمند، با حمله به شخصیت های نخبه و امنیت ساز ملی و ورود اجباری به قلمرو کشورها درصدد رسیدن به  اهداف خود هستند و اگر با اعتراض مواجه شوند با نقشه قبلی و با جهت گیری های سیاسی برای ایجاد ترس در بین ملت ها به اقدامات خشونت امیز متوسل می شوند. در واقع، جریان تروریسم منشاء بُروز ناامنی و تهدید در سرتاسر جهان، به ویژه مناطقی نظیر خاورمیانه، شده است. به طورکلی، حوزه نفوذ و اثرگذاری تروریسم، سطوح فضایی ملی، منطقه ای و بین المللی را در بر می گیرد. در حال حاضر، تروریسم به عنوان یک مقوله «ژئوپلیتیکی» محسوب می شود که در روابط و رقابت های میان دولت ها با گروه های معارض داخلی، در رقابت میان کشورها در سطح منطقه ای و در رقابت و کشمکش میان قدرت های جهانی با یکدیگر، به عنوان ابزار مقابله به کارگرفته می شود. بنابراین، حرکت جامعه بین الملل در مبارزه با این پدیده تهدید کننده امنیت، باعث تغییر و تحول در رژیم های امنیتی و رفتارهای ژئوپلیتیکی شده است. تروریسم یک تهدید جدی علیه امنیت ملی و بین المللی است و با استفاده از بنیان های ژئوپلیتیکی می توان آن را تعریف و در معرض بحث و بررسی قرار داد. تأثیر و تأثرهای فی مابین قلمروخواهی و تروریسم می تواند تا نقش بسزایی در ژئوپلیتیک محلی و جهانی داشته باشد. درواقع، ژئوتروریسم به نوقلمروخواهی گروههای تروریست اشاره می نماید که در مواقعی به جنگ های سخت می انجامد و امنیت محلی، ملی، منطقه ای و جهانی را با خطر مواجه می سازد. اهمیت این پژوهش، از این جهت است که با روش توصیفی- تحلیلی بیان می کند در جهان امروز، «تروریسم به مثابه ابزار رقابت ژئوپلیتیکی قدرت ها تلقی می گردد». در واقع، این فرضیه، اثبات شده است که« امروزه، کشورهای قدرتمند از تروریسم به عنوان یک ابزار ژئوپلیتیکی، برای مقابله با رقبایشان استفاده می کنند».
۱۵.

رویکرد مدیریت روستایی و تحولات فضایی سکونتگاههای روستایی. مورد مطالعه: استان سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدیریت روستایی توانمندسازی تعاملات یکپارچه تحولات فضایی استان سمنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۱۱۴
رویکرد مدیریت روستایی و نقش آن در توانمندسازی بیشتر ذی نفعان محلی و تعاملات یکپارچه ساختاری-کارکردی، یکی از عوامل مؤثر در تحولات فضایی سکونتگاههای روستایی است، لیکن رویکرد مدیریتی از «بالا به پایین» و ساختار مدیریتی برخواسته از تفکرات فن محور، موجب «توانمندسازی نامولد» ذی نفعان محلی و تعاملات کم و ناهماهنگ ساختاری و کارکردی در فرآیند مدیریت روستایی شده است. نامناسب بودن جایگاه مؤلفه های مذکور، باعث چالش های فراوان در فراگرد مدیریت روستایی و در پی آن تحولات فضایی سکونتگاههای روستایی استان سمنان شده است. هدف این پژوهش ، تحلیل ارتباط بین شاخص های روش و احساس توانمندسازی ذی نفعان محلی؛ و همچنین شاخص های تعاملات یکپارچه ساختاری-کارکردی بر تحولات فضایی سکونتگاههای روستایی از دیدگاه روستاییان و مدیریت محلی است. روش این پژوهش، توصیفی-تحلیلی است و با استفاده از آزمون های آماری کندال تااوبی و رگرسیون چند متغیره در نرم افزار SPSS انجام گرفته است. یافته های پژوهش نشان داد بین اکثریت شاخص های مقوله اثرگذار با تحولات فضایی سکونتگاههای روستایی منطقه مورد مطالعه، از دیدگاه روستاییان و مدیریت محلی، ارتباط معناداری مشاهده نشده است و میان شاخص های توانمندسازی و همچنین تعامل یکپارچه ساختاری-کارکردی و تحولات فضایی سکونتگاههای روستایی استان سمنان، از دیدگاه روستاییان و مدیریت محلی، به ترتیب به میزان 395/0 و 422/0 همبستگی وجود دارد؛ همچنین ضریب تعیین تعدیل شده نشان می دهد که از دیدگاه روستاییان و مدیریت محلی، به ترتیب، حدود 1/37 درصد و 5/41 درصد تحولات فضایی سکونتگاههای روستایی استان سمنان، ناشی از شاخص های سنجش شده در منطقه مورد مطالعه، تبیین شده است. به سخن دیگر، کم توجهی به تسهیل کننده های «توانمندسازی مولد» ذی نفعان محلی و همچنین عدم تعامل یکپارچه ساختاری- کارکردی در فرآیند مدیریت روستایی، باعث پایین ماندن سطح تحولات فضایی سکونتگاههای روستایی منطقه مورد مطالعه بوده است. از این رو، اصلاح رویکرد فعلی مدیریت روستایی و گذار به مدیریت اجتماع محور و اتخاذ رویکرد مدیریت غیر متمرکز و چند سطحی از پیشنهادهای کاربردی در این زمینه است. 
۱۶.

سنجش ظرفیت نهادسازی اجتماعات محلی در محلات اسکان غیررسمی. نمونه موردی: شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: اجتماعات محلی نهادسازی اسکان غیررسمی زنجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۹۹
  نهادهای محلی و یا تشکل های مردم نهاد به دلیل ماهیت داوطلبانه، مستقل، غیرانتفاعی و غیرسیاسی بودن فعالیت هایشان، از اقبال گسترده ای در جلب مشارکت مردم برخوردارند. سنجش ظرفیت ایجاد نهادهای اجتماعات محله ای رویکردی سامانمند برای پایه گذاری درست این نهادها است. هدف پژوهش حاضر سنجش ظرفیت نهادسازی اجتماعات محله ای در سکونتگاه های غیررسمی است. این مقاله با روش تحقیق توصیفی- تبیینی با ماهیت کاربردی- کمی نگارش یافته است. روش گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای و میدانی با تکیه بر ابزار پرسش نامه بوده است.. حجم نمونه با توجه به جمعیت 90 هزارنفری سکونتگاه های غیررسمی شهر زنجان 600 مورد است که به صورت تصادفی متغیرهای سرمایه محلی، ظرفیت پذیرش و محرک های اجتماعی- جغرافیایی در محلات اسکان غیررسمی موردسنجش قرار گرفت. داده ها گردآوری شده در نرم افزار SPSS پیاده و سپس با مدل معادلات ساختاری (روش تحلیل مسیر) نحوه و چگونگی ارتباط متغیرهای تأثیرگذار بر ظرفیت نهادسازی اجتماعات محلی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می دهد نهادسازی اجتماعات محلی با متغیرهای سرمایه محلی، ظرفیت پذیرش و محرک های جغرافیایی با ضریب تأثیر بالای 0.7 و t-value بالاتر از سطح اطمینان 1.96 دارای ارتباط معنادار با جهت مثبت بوده و متغیرها نیز با یکدیگر در ارتباط معنادار می باشند. از طرفی نماگرهای سنجش متغیرهای ظرفیت نهادسازی اجتماعات محلی در مقیاس درون محله ای مطلوب و در مقیاس برون محله ای نامطلوب است که ضعف اعتماد، میزان نفوذ، میزان مشارکت ساکنان با سازمان های مدیریت شهری را نشان می دهد.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۸