فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۱٬۴۵۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
جابه جایی و دگرگونی اسطوره رستم در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رستم یکی از پرآوازه ترین پهلوانان شاهنامه است. در شاهنامه، پدر او دستان، پدربزرگ او، سام و جد او نریمان است و اصل و نسب او از سوی مادر به ضحاک فرزند مرداس می رسد. با این اوصاف، روشن می شود که اسطوره رستم در شاهنامه به کلی دگرگون شده است؛ به این ترتیب که نه دستان پدر اوست و نه سام و نریمان، پدربزرگ و جد او هستند. از سوی دیگر، در اصل و نسب مادری او نیز، خلاف آنچه در شاهنامه آمده است، ضحاک پسر مرداس نیست. بنابراین در واقع، شکل کهن تر اسطوره رستم این گونه بوده است که دستان، صفت رستم، نریمان، صفت گرشاسپ، مرداس، صفت ضحاک و سام، نام خاندانی بوده است که گرشاسپ از آن برخاسته است و بنابراین رابطه خویشاوندی که در شاهنامه درباره اصل و نسب رستم بیان شده، در نتیجه دگرگونی و جابه جایی اسطوره شکل گرفته است و واقعیت ندارد.
آیین پارسی: نیمی از شاهنامه سروده ی فردوسی نیست (1)
حوزه های تخصصی:
کارنامه شاهنامه پژوهی 87
حوزه های تخصصی:
نگاره هایی از گردش روز و شب در شاهنامه فردوسی ، به کوشش عسکر ظروفچی / شرح درد اشتیاق ( مجموعه مقالات با رویکرد زیبایی شناسی و بلاغی ) نوشته دکتر جلیل تجلیل
حوزه های تخصصی:
شاه نامه این سند جاودانه گی ایران
حوزه های تخصصی:
نگاهی به دیدار شمس و مولانا: متن سخنرانی در گردهمایی سالانه مولوی پژوهان قونیه (آذر ماه 1388)
حوزه های تخصصی:
دانم نرسی به کعبه ای اعرابی این ره که تو رفته ای به ترکستان است: آقای جنیدی! بر شما چه می گذرد؟!
حوزه های تخصصی:
بررسی نتایج آماری ارزیابی شاهنامه سن ژوزف بیروت
حوزه های تخصصی:
بررسی و ارزیابی شاهنامه سن ژوزف (مکتبه الشرقیه، وابسته به دانشگاه سن ژوزف بیروت، ش NC.43
حوزه های تخصصی:
پهلوانان در شاه نامه: «پیام آور توس» پهلوانان به آیین را در زیر پای اسبان نمی میراند . . .: بررسی شخصیت رستم در شاه نامه
منبع:
فردوسی تیر ۱۳۸۸ شماره ۷۸
حوزه های تخصصی:
آرامگاه فردوسی
حوزه های تخصصی:
بررسی تطبیقی ساختار داستان های شیر و گاو در کلیله و دمنه و افراسیاب و سیاوش در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درباره ی ساختار و منشاء قصه ها و اسطوره های ملت های مختلف جهان آثار گوناگونی پدید آمده است. برخی از پژوهش گران با نگاهی تطبیقی آثار دو یا چند قوم را با یکدیگر مقایسه کرده اند. از آن جا که هندی ها و ایرانیان از گذشته های دور پیوندهای فراوان فکری، جغرافیایی و تاریخی داشته اند، زمینه های بسیاری نیزبرای پژوهشگران علاقه مند به بررسی آثار این دو قوم فراهم آمده است. بی گمان ""پنجاتنترا"" و ""شاهنامه ی فردوسی""، دو اثر مهم و باستانی نزد مردم هند و ایران است و این دو اثر،درفرهنگ دوملت جایگاه ویژه ای دارند.
در این مقاله کوشش شده با نگاهی ساختاری، اجزای ساختار داستان های افراسیاب و سیاوش در شاهنامه و شیر و گاو در کلیله و دمنه مقایسه شود. درخور توجه است که این اجزا به گونه ای شگفت انگیز با یکدیگر مشابه اند. گفتنی است، کوشش شده اگر تفاوت هایی میان روایات گوناگون از این دو داستان وجود دارد، بازنموده شود. هم چنین به دلیل هم مانندی فراوان داستان شیر و شتر پرهیزگار در مرزبان نامه و شیر و شغال در کلیله ودمنه به شباهت های دو داستان اخیر نیز اشاره شود و در پایان با توجه به ساختار بسیار مشابه دو داستان، تحلیلی نیز ارائه گردد.
رستم اژدهاکش و درفش اژدها پیکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اژدهاکشی از جمله مواردی است که تنی چند از پهلوانان نامی ایران از جمله رستم، بدان دست یازیده اند؛ چرا که در گستره اساطیر ایران، اژدها، نماد خشکسالی است و در واقع، کشتن اژدها نماد پیروزی ترسالی بر خشکسالی است. اما موردی که در ایران با نماد خشکسالی بودن اژدها تناقض دارد، رستم دستان است. او اگر چه در خوان سوم، خود نیز به کشتن اژدها موفق می شود، هم درفش او اژدها پیکر است و هم به نیای خود ضحاک (اژی دهاک اوستا) نیک می بالد که این امر با اژدهاکشی او و نماد خشکسالی بودن اژدها در اساطیر ایران تناقض دارد. نگارنده در این جستار به این نتیجه رسیده است که درفش اژدها پیکر رستم و تقدس اژدها در دیدگاه او احتمالا تحت تاثیر اساطیر چین به ایران راه یافته است؛ از این رو اژدهایی که توتم رستم است و سخت آن را گرامی می دارد برخلاف اساطیر ایران، نماد باران و طراوت و ترسالی است
عصر فردوسی ( نگاهی به عصر فردوسی و بررسی استان فریدون ضحاک در شاهنامه )
حوزه های تخصصی:
رقمی شبیه رقم «شاهنامه فلورانس»
حوزه های تخصصی:
حماسه، اسطوره و تجربه عرفانی خوانش سهروردی از شاهنامه
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله نشان دادن نگاه تأویلی سهروردی است به روایات،عناصر و مؤلفه های اثر حماسی بزرگ ایران یعنی شاهنامه فردوسی. مقاله به دو بخش تقسیم می شود: در بخش نخست بنیان های متفاوت تأویل در نزد فردوسی و سهروردی بررسی می گردد و نشان داده می شود که اسطوره و حماسه چگونه در اندیشه فردوسی و در پرتو اصول و قواعدی که او برای فهم و تأویل آنها به دست می دهد، به مثابه اموری معقول و خردپذیر جلوه می کنند حال آن که در نزد سهرودی آنچه مهم است نه به دست دادن تفسیر و تبیینی معقول از حماسه و اسطوره بلکه فهم آنها به مثابه رمزها و نمادهایی است که در پرتو نوعی تجربه زیسته عرفانی و باطنی فهم و تفسیر می شوند. در بخش دوم هم با واشکافی تحلیلی عناصر حماسی و اسطوره ای شاهنامه که در حکایات عرفانی سهروردی بدل به رمزها و نمادهای عرفانی و گنوسی می شوند، دگردیسی اسطوره و حماسه به عرفان یا گذر از حماسه تاریخی- ملی به حماسه معنوی مورد تأمل و مداقه قرار می گیرد.