فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۳۲٬۶۲۲ مورد.
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
122-133
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: سازگاری زناشویی از مهم ترین مفاهیم در جهت تحکیم خانواده است و آگاهی از عوامل پیش بینی کننده آن اهمیت بسزایی دارد. در این زمینه، پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سازگاری زناشویی بر اساس مؤلفه های معنویت و خودشیفتگی در زوجین ساکن شهر تهران انجام شد. روش کار: روش این پژوهش توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی افراد متأهل ساکن شهر تهران بود که از میان آنها 330 نفر به شیوه نمونه گیری دردسترس در سه پارک (قیطریه، لاله و شهر) انتخاب شدند و به پرسش نامه سازگاری زناشویی لاک-والاس، پرسش نامه معنویت هال و ادواردز و پرسش نامه شخصیت خودشیفته NPI پاسخ دادند. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شد. یافته های ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین مؤلفه های قدرت و اختیار با مدیریت برداشت؛ ناامیدی و بی ثباتی با خودنمایی؛ و بهره کشی با بیشتر مؤلفه های معنویت به جز بزرگ نمایی و بی ثباتی رابطه معناداری وجود داشت (001/0=P و 005/0=P). همچنین یافته های تحلیل رگرسیون نشان داد که مؤلفه ناامیدی در معنویت (001/0=P) و مؤلفه خودنمایی در خودشیفتگی (006/0=P) قادر به پیش بینی معنادار سازگاری زناشویی بودند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، روان شناسان و مشاوران می توانند به مؤلفه های خودنمایی و ناامیدی به عنوان پیش بینی کننده های قوی سازگاری زناشویی توجه کنند و این مؤلفه ها می توانند در برنامه های آموزشی تحکیم خانواده و آموزش فرهنگ اجتماعی گنجانده شوند.
مقایسه اثربخشی فیلیال تراپی و بسته مشاوره ای تعامل والد- کودک بر بهزیستی روان شناختی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ ویژه نامه ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷) مجموعه مقالات حوزه خانواده و فرزند
25 - 45
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی فیلیال تراپی و بسته مشاوره ای تعامل والد- کودک بر بهزیستی روان شناختی کودکان پیش از دبستان انجام شد. روش پژوهش: طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون- پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش، شامل تمام مادران دارای کودک سنین پیش از دبستان در شهر اصفهان در سال 1398 بودند. 45 نفر از مادران به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی و مساوی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه بهزیستی روانشناختی برای کودکان پیش از دبستان (دهقانی، 1392) بود. گروه آزمایشی اول 8 جلسه 90 دقیقه ای مداخله تعامل مؤثر والد- کودک (بهرامی و همکاران، 1400) و گروه آزمایشی دوم 8 جلسه 90 دقیقه ای مداخله فیلیال تراپی (براتون و همکاران، 2006) را دریافت کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که میزان تأثیر مداخله فیلیال تراپی و بسته مشاوره ای تعامل والد و کودک بر بهزیستی روان شناختی کودکان پیش از دبستان (203/10F=) معنادار بوده است (05/0>P). همچنین مقایسه تطبیقی بین دو مداخله نشان داد در ابعاد شناختی و آموزشی بهزیستی روان شناختی، تفاوت معناداری به نفع مداخله تعامل مؤثر والد و کودک مشاهده شد. همچنین اثر فیلیال تراپی و تعامل مؤثر والد و کودک بر متغیر وابسته در مرحله پیگیری 60 روزه تداوم داشت. نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاصل از این پژوهش می توان گفت فیلیال تراپی و تعامل مؤثر والد و کودک می توانند نقش مهمی در افزایش بهزیستی روان شناختی کودکان پیش از دبستان، ایفا کنند
نقش میانجی جهت گیری مذهبی در ارتباط بین راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و اضطراب کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
117 - 130
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش میانجی جهت گیری مذهبی در ارتباط بین راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و اضطراب بیماری کرونا انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل بزرگسالان 20 سال به بالا شهر تهران بود که با روش نمونه گیری در دسترس، 480 شرکت کننده از طریق فراخوان اینترنتی شرکت کردند. ابزارها مقیاس اضطراب کرونا علی پور و همکاران، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی و کرایج و مقیاس جهت گیری مذهبی آلپورت و راس پاسخ دادند. تحلیل آماری داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری انجام گرفت. نتایج نشان داد همبستگی منفی معنی داری بین تنظیم شناختی هیجان سازگارانه با اضطراب کرونا و همبستگی مثبت معنی داری بین تنظیم شناختی هیجان ناسازگارانه و اضطراب کرونا وجود داشت. همچنین راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، هم به طور مستقیم و هم به طور غیرمستقیم از طریق جهت گیری مذهبی بیرونی و دورنی با اضطراب کرونا، رابطه معنی داری داشتند. شاخص های نیکویی برازش نیز حاکی از برازندگی مطلوب مدل بود. بنابراین اضطراب کرونا متاثر از تنظیم شناختی هیجان و با نقش میانجی جهت گیری مذهبی بیرونی و درونی بود. از این یافته می توان برای طراحی مداخله جهت کاهش اضطراب در بزرگسالان در هنگام شیوع بیماری های واگیردار استفاده کرد.
بررسی اثربخشی آموزش گروهی برنامه غنی سازی و ارتقاء زندگی بر کاهش علائم افسردگی پیش قاعدگی
حوزه های تخصصی:
بیش از 90 درصد زنان در سن قاعدگی درگیر بیماری PMS می شوند. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش گروهی برنامه غنی سازی و ارتقاء زندگی بر کاهش علائم افسردگی پیش قاعدگی می باشد. این مطالعه به روش شبه تجربی بود و با استفاده از روش پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. 24 نفر از زنان مبتلابه نشانگان پیش قاعدگی که به کلینیک زنان در بیمارستان فوق تخصصی رضوی در مشهد مراجعه کرده بودند به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزارهای موردسنجش، پرسشنامه غربالگری علائم قبل قاعدگی (PSST)، پرسشنامه افسردگی بک بود؛ که با این پرسشنامه ها زنان مبتلابه افسردگی پیش قاعدگی انتخاب شدند و میزان افسردگی آن ها ارزیابی شد. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان دادند میانگین نمره های افسردگی گروه آزمایش در پیش آزمون 24/7 بود و در پس آزمون پس از مداخله 19/9 شد که نسبت به پیش آزمون کاهش معناداری داشت و همچنین نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری یافت.
ارتباط بین باورهای مذهبی و رضایت از زندگی در بازنشستگان دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: به موازات افزایش جمعیت سالمندان پرداختن به عوامل مؤثر بر سلامت جسمانی و روانی آنان ازجمله دین و جهت گیری مذهبی اهمیت ویژه ای یافته است. این مطالعه با هدف بررسی تعیین همبستگی بین رضایت از زندگی و باورهای مذهبی انجام شد. روش کار: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی و مقطعی است. جامعه آماری تمامی کارمندان بازنشسته دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان بود که از میان آنان 158 نفر به صورت سرشماری وارد مطالعه شدند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسش نامه های رضایت از زندگی داینر و همکاران و جهت گیری مذهبی آلپورت انجام شد. به منظور تحلیل داده ها نیز از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: میانگین سنی شرکت کنندگان در مطالعه 24/8±78/59 بود و بیش از نیمی از شرکت کنندگان زن و بیشتر آنان متأهل؛ با مدرک تحصیلی دیپلم و از نظر اقتصادی نیز متوسط بودند. نتایج نشان داد بین نمره رضایت از زندگی با باورهای مذهبی و مؤلفه جهت گیری بیرونی همبستگی مثبتی وجود داشت. همچنین بین رضایت از زندگی شرکت کنندگان بالای 60 سال، متأهل، بازنشستگان مرد، افراد با تحصیلات بالای دیپلم و با وضعیت اقتصادی متوسط با باورهای مذهبی همبستگی مثبتی مشاهده شد. نتیجه گیری: با توجه به کاهش یافتن رضایت از زندگی در دوران بازنشستگی و سالمندی به دلیل مشکلات جسمانی و روانی، باورهای مذهبی می تواند جبران کننده محدودیت های ناشی از مشکلات جسمانی و روانی باشد و رضایت از زندگی را افزایش دهد.
نقش تعدیل کنندگی جنسیت در رابطه دین داری با اعتماد اجتماعی در دانشجویان دانشگاه پیام نور استان سمنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
105-117
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: اعتماد اجتماعی یکی از عناصر کلیدی در تحقق توسعه پایدار و همه جانبه جوامع تلقی می شود. در تحقق این مفهوم عوامل متعددی می تواند دخیل باشد. این پژوهش با هدف تعیین نقش تعدیل کنندگی جنسیت در رابطه دین داری با اعتماد اجتماعی در دانشجویان انجام شد. روش کار: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش دانشجویان دانشگاه پیام نور استان سمنان بود که با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی 384 نفر از آنان (200 دانشجوی مؤنث و 184 دانشجوی مذکر) انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه دین داری گلاک و استارک و پرسش نامه اعتماد اجتماعی علیزاده اقدام و محمدی گردآوری شد. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: میانگین (و انحراف معیار) نمره دین داری و اعتماد اجتماعی دانشجویان به ترتیب برابر با 61/199 (± 22/12) و 39/119 (± 71/10) بود. بر اساس ضریب همبستگی پیرسون بین نمره کل دین داری و ابعاد آن با اعتماد اجتماعی در دانشجویان ارتباط آماری مثبت و معنادار بود (597/0=r و 001/0>P). میانگین ابعاد دین داری و اعتماد اجتماعی در دانشجویان مؤنث به صورت معناداری بیشتر از دانشجویان مذکر بود. نتایج نشان داد که دین داری و هر یک از ابعاد آن شامل مؤلفه مناسک، اعتقاد، عاطفه و پیامد در بین دانشجویان به طور مثبت و معناداری اعتماد اجتماعی را پیش بینی می کنند. همچنین، تعدیل کنندگی جنسیت در رابطه بین دین داری و اعتماد اجتماعی در مشارکت کنندگان تأیید شد؛ بدین معنا که تأثیر ابعاد دین داری بر اعتماد اجتماعی دانشجویان در دو گروه دختران و پسران متفاوت بود. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، اعتماد اجتماعی در دانشجویان بیشتر از همه از مؤلفه مناسکی متغیّر دین داری متأثر است. این یافته دلالت های نظریه های کارکردگرا درباره اثر مثبت دین داری بر سلامت اجتماعی را تأیید می کنند.
مطالعه تغییرات الگوی خانواده با تاکید بر نقش شبکه های اجتماعی: پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
85 - 102
حوزه های تخصصی:
خانواده یکی از نهادهای اجتماعی تاثیرگذار در جوامع مختلف است که در دهه های اخیر با تغییر و تحولات گسترده ای مواجه شده است. محققان و صاحب نظران حوزه های علوم انسانی و اجتماعی عوامل مختلفی نظیر توسعه شهرنشینی، توسعه دانشگاه ها و ارتقای سطح علمی شهروندان و توسعه رسانه های جمعی و اجتماعی را در این تغییرات موثر می دانند. لذا هدف اصلی این پژوهش، فهم و کشف مفاهیم جدید شکل گرفته در نهاد خانواده باتوجه به نقش کلیدی شبکه های اجتماعی بوده است. اینکه شبکه های اجتماعی چه مقوله های کلان و خردی را وارد نهاد خانواده کرده اند و رویکرد اعضای خانواده به چه نحوی دگرگون شده است؟ روش: این پژوهش از نوع رویکرد کیفی و شیوه نظریه داده بنیاد است. برای جمع آوری داده ها با ۱۵ نفر از زنان و مردان مصاحبه عمیق انجام شد و در نهایت برای تجزیه و تحلیل داده ها از کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شده است. یافته ها: نتایج حاصل از فرآیند کدگذاری داده ها نشان داد که از بین ۱۳۱مفهوم، ۹ مقوله خرد و۳ مقوله عمده ساخته شد و در پایان، مقوله محوری شبکه ای شدن خانواده استخراج گردید. براساس نظر مشارکت کنندگان این پژوهش در سال های قبل از دهه ۷۰ مقوله های تعاملات انحصاری، سلطه پدرسالاری و غلبه ارزش های دینی و سنتی شرایطی را برای تعین گری سنت به وجود آورده بود ولی «ظهور عصر جدید» و «سبک زندگی موبایلی» منجر به «مدرن شدن ساختاری و کارکردی خانواده» گردیده که با مجموعه شرایط تاثیرگذار مقوله های « جابه جایی در قدرت»، «مهیاشدن فرصت های جدید»، «دگردیسی ارزشی» و «تحول ساختاری در خانواده» به سمت «فردی شدن نهاد خانواده» گراییده است.
Jean-Claude Maleval's Psychoanalytical Conversations say a lot about psychoses
حوزه های تخصصی:
Published by Érès with the support of the Centre national du livre, the simple review of the introduction to this collection would already be satisfying. Not that the “revised and expanded ” texts proposed by Jean-Claude Maleval are of limited interest. Quite the contrary. However, the dozen or so pages that open these Psychoanalytical Conversations with Ordinary and Extraordinary Psychotics contain assertions and other clinical innovations capable of shaking the doctrinal tree. Certainly, there is no surprise in this author''s constant and incisive criticism of the “dead end of the descriptive strategy ” adopted by successive DSMs and reduced to independent of human history and cultural variations ” . Moreover, this in an environment characterized by a “spectacular ” increase in requests for psychoanalysis by subjects with a psychotic structure. The clinician briefly explains the reasons: the introduction of the diagnosis of ordinary psychosis, the sharpening of its identification and a better knowledge of the conduct of the treatment. A trend reinforced a contrario by the negative effects of a “deterioration of the conditions in which patients receive in psychiatric institutions ” .
نقش میانجی خودکارآمدی تدریس در رابطه استرس آموزشگاهی ادراک شده و فرسودگی شغلی
منبع:
نوآوری های اخیر در روان شناسی سال ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱
40 - 51
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی خودکارآمدی تدریس در رابطه استرس آموزشگاهی ادراک شده با فرسودگی شغلی بود. در یک طرح همبستگی 300 نفر از آموزگاران شهر بجنورد با روش تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. داده ها با مقیاس میزان، منابع و علایم استرس معلمان (TSS)، مقیاس خودکارآمدی معلمان (TSES) و مقیاس فرسودگی شغلی نسخه معلمان (MBI-ES) گردآوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. نتایج نشان داد که استرس آموزشگاهی ادراک شده بیشترین اثر مستقیم را بر خستگی هیجانی (0/28=β) دارد. خودکارآمدی تدریس نیز بیشترین اثر مستقیم را بر نقصان تحقق شخصی(0/20-=β) داشت. اثرات غیر مستقیم استرس آموزشگاهی ادراک شده بر ابعاد فرسودگی شغلی با نقش میانجی خودکارآمدی تدریس مثبت و معنادار بودند. به نظر می رسد استرس های محیط آموزشگاه، بر کارآمدی معلمان در امر تدریس اثرگذار بوده و از این طریق به فرسودگی شغلی آنان منتهی می شوند. بر این اساس لازم بر کاهش منابع استرس زا در محیط مدرسه تمرکز بیشتری صورت گیرد.
تحلیل رفتار و قصد ازدواج جوانان از منظر پارادایم زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
103 - 139
حوزه های تخصصی:
در جامعه ایران ازدواج و تشکیل خانواده تحت تاثیر عوامل مختلف، تغییرات ساختاری و کارکردی بسیاری به خود دیده است. در پژوهش حاضر برای تبیین گرایش جوانان نسبت به ازدواج، از چارچوب نظری پارادایم زناشویی استفاده شده است. این پارادایم توسط دو سامانه بزرگ از باورها، یکی «باور به متأهل شدن» و «باور به متأهل ماندن» در قالب 6 متغیر زمانبندی، فرایند، برجستگی، ماندگاری، زمینه و مرکزیت زناشویی، بر رفتار و قصد زناشویی تاثیر می گذارد. این مطالعه به روش «پیمایش» انجام گرفته و جمعیت آماری آن را «کلیه دختران و پسران جوان ساکن شهر تهران در سال 1401» تشکیل داده اند. شیوه نمونه گیری از نوع «نمونه گیری چند مرحله ای» بوده و حجم نمونه برابر با 355 نفر می باشند. ابزار جمع آوری داده ها، «پرسشنامه» بوده و اعتبار مفاهیم از طریق اعتبار صوری و سازه و نیز پایایی با کمک آزمون آلفای کرونباخ محاسبه شده است. نتایج نشان می دهند که حدود نیمی از جوانان مورد مطالعه در شهر تهران رفتار زناشویی مقیدانه ای دارند که به لحاظ هنجاری بیانگر آن است که هیچ رابطه ای با جنس مخالف ندارند. در بررسی رابطه بین دو سامانه «باور به متاهل شدن» و «باور به متاهل ماندن» مشاهده گردید که رفتار زناشویی مقیدانه جوانان بیش از هر چیزی متاثر از متغیرهای سامانه «باور به متاهل ماندن» است تا «باور به متاهل شدن؛ به عبارتی جوانانی که در سطوح مختلف رابطه مقیدانه ای با جنس مخالف دارند؛ در حفظ، تعهد و نقش های زناشویی آینده نیز بهتر و مقیدتر عمل می کنند.
طراحی الگوی ابعاد و مؤلفه های شایستگی مدیران مدارس دوره ابتدایی: یک مطالعه آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ پاییز (مهر) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۷
۱۴۸۳-۱۴۶۷
حوزه های تخصصی:
زمینه: با توجه به این که مطالعات نشان داده است که شایستگی های مدیران در سازمان ها باعث توسعه منابع انسانی می شود، اما پژوهشی که به صورت کامل به ابعاد و مؤلفه های شایستگی های مدیران دوره ابتدایی پرداخته باشد، انجام نشده است. هدف: هدف این پژوهش، طراحی الگوی ابعاد و مؤلفه های شایستگی مدیران مدارس دوره ابتدایی آموزش و پرورش از نظر معاونان و کارشناسان آموزش ابتدایی ادارات آموزش و پرورش و مدیران برتر مدارس ابتدایی بود. روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ روش، یک پژوهش آمیخته اکتشافی بود. در فاز کیفی، فرآیند گردآوری داده ها مشتمل بر 18 مصاحبه نیمه ساختاریافته با صاحبنظران بود. نمونه گیری به صورت هدفمند و تا اشباع داده ها ادامه یافت. در روش تحلیل محتوا تحلیل داده ها همزمان با جمع آوری آن ها و به روش مفاهیم، زیر مقوله و مقوله اصلی انجام شد. در فاز کمی، جامعه آماری مدیران مدارس دوره ابتدایی استان بوشهر به تعداد 521 نفر بودند که بر اساس جدول کرجسی - مورگان تعداد 230 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار در بخش کمی یک پرسشنامه محقق ساخته بود. به منظور اعتباریابی الگوی شناسایی شده بخش کیفی از روش تحلیل عاملی تأییدی با استفاده از نرم افزار PLS استفاده شد. یافته ها: الگوی ابعاد و مؤلفه های شایستگی مدیران مدارس دوره ابتدایی با چهار بعد: شایستگی های فردی، شغلی، ارتباطی و دانشی و هشت مؤلفه: شخصی، اخلاقی، آموزشی، مدیریتی، رفتاری، اجتماعی، دانش عمومی و دانش حرفه ای شناسایی شد. نتایج حاصل از تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که تمامی بارهای عاملی بالاتر از 0/4 است و مدل در سطح اطمینان (95) درصد معنادار است و برازش مدل با مقدار 0/435 مورد تأیید قرار گرفت. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهد که هر کدام از ابعاد و مؤلفه های به دست آمده از این پژوهش می تواند مدیران مدارس ابتدایی را در راستای توسعه شایستگی هایشان یاری رساند تا به واسطه آن زمینه توسعه شایستگی های معلمان و دانش آموزان مدارس دوره ابتدایی را که همانا زیربنای نظام آموزشی است، فراهم کنند.
بررسی اقتدارگرایی مددجویان زندان مرکزی شیراز بر اساس سن، جنسیت و وضعیت خانوادگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ تابستان (تیر) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۴
۸۲۶-۸۰۹
حوزه های تخصصی:
زمینه: یکی از گرایشهای قوی در انسان، «اقتدارگرایی» یا «قدرت طلبی» است که شامل افرادی می شود که در روابط اجتماعیشان می خواهند بر دیگران اعمال سلطه کنند؛ میخواهند در رأس هرم قدرت خانواده باشند و وقتی در سطحی کلانتر قرار میگیرند نیز، در پی اعمال سلطه بر زیردستان خود هستند. موقعیت و ﻋﻮاﻣل مختلفی در ایﺠﺎد و ﺗﻘﻮیﺖ اﻗﺘﺪارﮔﺮایی ﻣﺆﺛﺮﻧﺪ. یکی از مکانهایی که چنین رفتارهایی در آن به وفور دیده می شود، زندان است. هدف: هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی میزان اقتدارگرایی مددجویان زندان مرکزی شیراز براساس سن، جنسیت و وضعیت خانوادگی بود. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. بدین منظور، از میان زندانیان مرکزی شهر شیراز، 374 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های اقتدارگرایی در خانواده اسکینر و همکاران (2005) و شیوه فرزندپروری اسکینر و همکاران (2005) استفاده شد. سپس دادهها با استفاده از آزمون t تک متغیره، ضریب همیستگی و تحلیل واریانس یک راهه با بهره گیری از نرم افزار SPSS22 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته های به دستآمده نشان داد، میانگین نمرات متغیر اقتدارگرایی مددجویان 3/57 بوده که از نقطه برش 3 (میانگین مقیاس) بیشتر است و در سطح 0/01 >P معنی دار است؛ و حاکی از سطح بالای اقتدارگرایی مددجویان است. بین سن با رفتار اقتدارگرایی مددجویان زندان مرکزی شیراز رابطه منفی و معناداری در سطح 0/01 >p وجود داشت. همچنین می توان گفت مردان با میانگین مقیاس اقتدارگرایی 3/136 نسبت به زنان، رفتار اقتدارگرایانه بیشتری دارند و در نهایت بین اقتدارگرایی مددجویان با وضعیت خانوادگی آنها (فرزند طلاق، متارکه و گروه عادی) تفاوت معنی داری وجود دارد و حاکی از بالا بودن رفتار اقتدارگرایانه در فرزندان خانواده طلاق در سطح 0/001>p بود. نتیجه گیری: به نظر میرسد عامل زندان، سن، جنسیت و وضعیت خانواده در میزان اقتدارگرایی نقش مؤثری دارد. با این اوصاف توجه به چنین عواملی در میزان اقتدارگرایی میتواند در نمونههای بیشتر و فرهنگهای متفاوت برای مدیریت رفتاراقتدارگرایی مورد توجه پژوهش گران قرار گیرد.
تاثیر توانبخشی شناختی بر عملکرد شناختی (توجه و حافظه) در سالمندان
حوزه های تخصصی:
علائم شناختی از مهم ترین علائم سالمندان می باشد. هدف پژوهش حاضر تأثیر توان بخشی شناختی بر عملکرد شناختی (توجه و حافظه) در سالمندان بود. پژوهش حاضر از نوع مطالعات نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه سالمندان مراجعه کننده به مراکز سالمندان خرم آباد در سال 1400 تشکیل می دادند. نمونه آماری پژوهش شامل 30 نفر از سالمندان شهر خرم آباد بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از آزمون کامپیوتری عملکرد پیوسته و آزمون حافظه ان بک استفاده شد. سپس داده ها در برنامه spss نسخه 25 با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره (MANOVA) تحلیل شدند. نتیجه تجزیه وتحلیل اطلاعات نشان داد که عملکرد گروه آزمایش در پس آزمون نسبت به پیش آزمون تغییر قابل توجهی در آزمون عملکرد پیوسته و ان بک تفاوت معنی دار داشت. بدین معنی که عملکرد توجه و حافظه در افراد گروه آزمایش بهتر از گروه کنترل بود. با توجه به اینکه توان بخشی شناختی تأثیر معناداری بر عملکرد شناختی سالمندان دارد و موجب بهبود عملکرد آن ها می شود؛ ازاین رو می تواند به عنوان روشی برای بهبود توجه و حافظه سالمندان به کار رود.
Application of Positive Psychology Interventions in the Treatment of Borderline Personality Disorder: A Case Study in Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۸۳)
۲۴۶-۲۴۱
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر معرفی مداخلات موفق روانشناسی مثبت در درمان بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی (BPD) است. بیمار مردی 53 ساله بود که به دلیل رفتار پرخاشگرانه و تکانشی توسط همسر سابقش به کلینیک روانشناسی بهار زندگی مراجعه کرد. پس از مصاحبه بالینی و انجام تست های روانشناختی (SCL-90-R، MCMI-IV)، تشخیص داده شد که وی دارای اختلال شخصیت مرزی و همچنین افسردگی خفیف است. طی 20 جلسه درمانی به مدت 5 ماه، مداخلات روانشناختی مثبت در جلسات روانشناختی فردی در قالب تکالیف هفتگی انجام شد. پس از این 20 جلسه، بهبود قابل توجهی در علائم اختلال شخصیت مرزی و افسردگی خفیف مشهود بود. همسر سابق او حتی بهبود را تأیید کرد. به عنوان یک مطالعه موردی، این می تواند از اثربخشی مداخلات روانشناسی مثبت در درمان اختلال شخصیت مرزی حمایت کند.
مدل قدرت ایگو براساس روابط موضوعی و نقش میانجی سازمان شخصیت در افراد متقاضی جراحی زیبایی سر و صورت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ فروردین ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۸۲)
۱۵۴-۱۴۵
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه عوامل روانشناختی نقش مهمی در تصمیم به انجام جراحی زیبایی دارد. هدف این پژوهش تبیین مدل قدرت ایگو براساس روابط موضوعی و نقش میانجی سازمان شخصیت در افراد متقاضی جراحی زیبایی سر و صورت بود. پژوهش حاضر توصیفی همبستگی است. جامعه ی آماری شامل کلیه ی افراد مراجعه کننده به مرکز جراحی زیبایی ونک تهران در بهار و تابستان 1399 بودند. تعداد 350 نفر به روش نمونه گیری در دسترس و براساس ملاک های ورود و خروج برگزیده شدند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه های قدرت ایگو استروم (PIES، 1997)، روابط موضوعی بل (BORI، 1995) و سازمان شخصیت کرنبرگ (IPO، 2002) انجام گرفت. تحلیل داده ها به روش تحلیل مسیر انجام شد. روابط ساختاری میان متغیرها نشان داد که روابط موضوعی دارای اثر مثبت و مستقیم بر سازمان شخصیت(119/0=β و 01/0>P) و قدرت ایگو بود (228/0=β و 01/0>P). همچنین، سازمان شخصیت دارای اثر مثبت و مستقیم بر قدرت ایگو بود(400/0 =β و 01/0>P). علاوه براین، اثر غیر مستقیم روابط موضوعی بر قدرت ایگو برابر با 027/0 و معنادار بود (01/0>P). می توان نتیجه گرفت که آسیب در روابط موضوعی اولیه با تأثیر بر سازمان شخصیت می تواند در ایجاد ایگویی ضعیف در بین افراد خواهان جراحی زیبایی اثر بگذارد.
تأثیر رویکرد کوتاه مدت راه حل محور بر سبک های مقابله ای و نشاط ذهنی دانش آموزان تیزهوش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ خرداد ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۸۴)
۲۱۸-۲۰۹
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر رویکرد کوتاه مدت راه حل محور بر سبک های مقابله ای و نشاط ذهنی دانش آموزان تیزهوش انجام شد. روش این پژوهش نیمه آزمایشی و طرح پژوهش از نوع پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر تیزهوش پایه نهم شهر ارومیه در شش ماهه اول سال تحصیلی 99-1398 بودند. پرسشنامه نشاط ذهنی بین آن ها توزیع و تعداد 30 نفر که در این آزمون پایین تری نسبت به بقیه کسب کردند به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه یکسان 15 نفره آزمایش و گروه در انتظار درمان گمارده شدند. گ روه آزم ایش، طی 8 جلس ه 90 دقیق ه ای در هر هفته دو جلسه، درمان گروه ی راه حل محور را دریافت کردند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه سبک های مقابله ای (WOCQ) (لازاروس و فولکمن، 1984) و نشاط ذهنی (SVS) (ریان و فردریک، 1997)، استفاده شد. جهت تحلیل داده های پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که باکنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات پس آزمون افراد گروه آزمایش و گروه در انتظار درمان در متغیرهای سبک های مقابله ای و نشاط ذهنی، تفاوت معناداری وجود داشت (001/0>P). با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت که رویکرد کوتاه مدت راه حل محور بر کاهش سبک مقابله ای هیجان مدار و افزایش سبک مقابله ای مسئله مدار و نشاط ذهنی دانش آموزان تیزهوش مؤثر است.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن شفقت ورز و رفتار درمانی دیالکتیک بر نارسایی های شناختی، نقص پردازش های هیجانی و تکانشگری سربازان 18 تا 20 سال دارای رفتارهای پرخطر
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: رفتارهای پرخطر به رفتارهایی اطلاق می شود که احتمال نتایج مخرب جسمی، روانشناختی و اجتماعی را برای فرد افزایش دهد. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن شفقت ورز و رفتار درمانی دیالکتیک بر نارسایی های شناختی، نقص پردازش های هیجانی و تکانشگری سربازان 18 تا 20 سال دارای رفتارهای پرخطر بود. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه سربازان 18 تا 20 ساله مراجعه کننده به مرکز درمانی ولیعصر تهران در سال 1399 بودند. فرایند انتخاب نمونه در پژوهش حاضر شامل دو مرحله بود: مرحله اول به شیوه نمونه گیری هدفمند پرسشنامه رفتارهای پرخطر به منظور غربال سربازان مراجعه کننده به مرکز درمانی ولیعصر تهران انجام شد و از میان آنهایی که نمره بالاتر از غربال را کسب کرده بودند به روش هدفمند 50 نفر و براساس تکیمل فرم رضایت شرکت در پژوهش و همچنین معیارهای ورود و خروج 45 نفر (15 نفر گروه آزمایش اول و 15 نفر گروه آزمایش دوم و 15 نفر در گواه) انتخاب و به شیوه تصادفی در 3 گروه تخصص یافتند. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه های خطرپذیری نوجوانان ایرانی، نارسایی های شناختی، ناگویی خلقی تورنتو و مقیاس تکانشوری استفاده شد. یافته ها: بررسی مقایسه ی زوجی بین دو گروه درمانی نشان داد که نارسایی های شناختی در دو گروه درمان شفقت (20/7=I-J؛ 01/0>P) و رفتاردرمانی دیالکتیک (66/8=I-J؛ 01/0>P) برخلاف گروه گواه معنی دار (56/1=I-J؛ 05/0<P) بود؛ همچنین بررسی نقص پردازش هیجانی نشانگر آن است که تنها در گروه رفتاردرمانی دیالکتیک (73/12=I-J؛ 01/0>P) معنی دار بود. همچنین بررسی تکانشگری در گرو ه های درمانی نشانگر آن است که تنها درمان شفقت در کاهش تکانشگری اثربخش بود (66/7=I-J؛ 01/0>P). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر به نظر می رسد با تمرین های مشفقانه و افزایش هیجان های مثبت خزانه ی رفتاری-فکری فرد گسترش پیدا می کند که می تواند زمینه را برای حل مسئله مناسب و کاهش تعارض های هیجان های درون فردی و بین فردی و در نتیجه کاهش تکانشگری و رفتارهای پرخطر را فراهم ساخت.
رابطه سیستم های مغزی- رفتاری و خوشه B اختلالات شخصیت با میانجیگری صفات تاریک شخصیت
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: به نظر می رسد یکی از عوامل مهم تاثیرگذار در اختلالات خوشه B شخصیت، سیستم های مغزی- رفتاری و صفات تاریک شخصیت است بنابراین هدف پژوهش حاضر رابطه سیستم های مغزی -رفتاری گری و خوشه B اختلالات شخصیت با میانجی گری صفات تاریک شخصیت می باشد. روش پژوهش: طرح این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر کنترل متغیرها، یک روش همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه های شهر تبریز در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که از این جامعه تعداد 450 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ابعاد تاریک شخصیت یوسفی و ایمان زاد (1397)، مقیاس تجدید نظر شده حساسیت به تقویت جکسون (2009) و آزمون بالینی چند محوری میلون (1970) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر انجام گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین سیستم فعالساز رفتاری گری با خوشه B اختلالات شخصیت رابطه مثبت وجود دارد. همچنین بین سیستم بازداری رفتاری گری با خوشه B اختلالات شخصیت رابطه منفی وجود دارد. بین صفات تاریک شخصیت با اختلال شخصیت نمایشی رابطه مثبت وجود دارد (05/0 > p). بین سیستم بازداری رفتاری و جنگ و گریز گری با صفت تاریک ماکیاولیسم رابطه منفی وجود دارد (05/0 > p). همچنین نتایج پژوهش نشان داد که صفات تاریک شخصیت نقش میانجی معنی داری در رابطه سیستم های مغزی رفتاری بر اختلالات شخصیتی دارند (05/0 > p). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که توجه به متغیرهای سیستم های مغزی رفتاری و صفات تاریک شخصیت نقش مهمی در اختلالات شخصیتی دارند.
پیش بینى درماندگى روان شناختى بر اساس طرحواره ناسازگار اولیه و راهبردهاى مقابله اى در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویى(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
487 - 506
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف پیش بینى درماندگى روان شناختى بر اساس طرحواره ناسازگار اولیه و راهبردهاى مقابله اى در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویى انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر به لحاظ روش توصیفی، از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه کلیه زنان درگیر با مسأله خیانت زناشویی همسر (مرد) مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 5 شهر تهران در سال 1400 بودند. به روش نمونه گیری در دسترس 210 نفر انتخاب شدند. ابزارگردآوری داده ها شامل پرسشنامه خیانت زناشویی ینیسری و کوکدمیر (2006)، پرسشنامه درماندگی روان شناختی لویبوند و لویبوند (1995)، پرسشنامه راهبرد های مقابله ای لازاروس فولکمن (2001) و پرسشنامه طرح واره ناسازگار اولیه یانگ (2000) بود. تجزیه و تحلیل آماری با کمک ضریب همبستگی پیرسون و روش رگرسیون چندگانه انجام شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که براساس طرحواره ناسازگار اولیه و راهبردهاى مقابله اى می توان درماندگى روان شناختى را درر زنان آسیب دیده از خیانت زناشویى پیش بینی نمود. نتیجه گیری: بررسی این متغیرهای پیش بین در مشاوره های پیش از ازدواج و خانواده برای شناسایی افراد در معرض خطر لازم است.
اثربخشی درمان تنظیم هیجان بر بهبود هیجان شرم و گناه و نشخوار فکری مشترک در نوجوانان دارای خودزنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ مرداد ۱۴۰۲ شماره ۵ (پیاپی ۸۶)
۱۶۰-۱۴۹
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان تنظیم هیجان بر بهبود هیجان شرم و گناه و نشخوار فکری مشترک در نوجوانان دارای خودزنی صورت گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه نوجوانان پسر در دامنه سنی 13-18 ساله شهر اردبیل در نیمه دوم سال 1400 بودند. تعداد نمونه پژوهش 30 نفر بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در 2 گروه (درمان تنظیم هیجان، 15نفر و گروه گواه 15 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شد. برای جمع آوری داده ها از مقیاس آمادگی شرم و گناه (Gasp، کوهن و همکاران، 2011)، مقیاس افکار خودکشی بک (BSSI، بک، 1979) و پرسشنامه نشخوار فکری مشترک (CRQ، رز، 2002) استفاده شد. برای گروه آزمایش هشت جلسه 75 دقیقه ای آموزش تنظیم هیجان ارائه شد. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری صورت گرفت. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون هیجان شرم و گناه و نشخوار فکری مشترک در دو گروه آزمایش و گواه در سطح 01/0 تفاوت معناداری وجود داشت. نتایج به دست آمده حاکی اثربخشی درمان تنظیم هیجان بر بهبود هیجان شرم و گناه و نشخوار فکری مشترک در نوجوانان دارای خودزنی بود.